ضرورت اصلاح ترکیب هیاتهای بدوی و تجدیدنظر مطالبات تامین اجتماعی برای تضمین آرای منصفانه
گامی مهم در رفع چالش کمبود نیروی کار ماهر در ایران
حفظ امنیت سازمان با کمک کارکنان
۱۲۰ ردیف تعرفه به فهرست ترخیص درصدی افزوده شد
جنگ، بورس و سهامدار خرد
سند توسعه کشت گیاهان دارویی و طب سنتی خراسان رضوی با اعمال اصلاحاتی نهایی شد
خراسان رضوی رتبه اول کشور را در عملکرد شوراهای گفتوگوی دولت و بخش خصوصی کسب کرد
۴۵ درصد کل تجارت خارجی ایران با کشورهای غرب آسیا انجام میشود
تا چند سال پیش وقتی از کارکنان شرکتها و اعضای تیمهای کاری میپرسیدید که آیا حاضرند ارتقای مقام پیدا کنند و بهعنوان مدیر بخش یا شرکتی که در آنجا مشغول به کارند معرفی شوند، پاسخ اغلب آنها مثبت بود و بسیاری از آنها مشتاق مدیر شدن و ورود به دنیای مدیریت و رهبری سازمان بودند. در واقع مدیر شدن یکی از اهداف و انگیزههای اصلی بسیاری از کسانی بود که وارد یک شرکت یا سازمان میشدند و حاضر بودند در ابتدا در پستهای سطح پایین مشغول به کار شوند و سختیهای ماهها و سالهای اول کار در یک شرکت را به جان بخرند. امید بسیاری از کارکنان و اعضای تیمهای کاری این بود که با نشان دادن قابلیتهای خود و بهتر کار کردن، خود را بهعنوان کاندیداهای اصلی تصدی پستهای مدیریتی معرفی کنند و از طریق مدیر شدن از نردبان ترقی بالا بروند.
هفته اول حضور مدیر جدید در سازمان، هم میتواند «شروع تحولآفرینی» او در مجموعه باشد و هم «ناامیدی رهبر سازمانی» از آرزوهایی که با استخدام مدیر به دنبال تحقق آنها بود. مدیران در همان ابتدا، وارد تله «جلسات آشنایی» میشوند و ذهنشان با رویه جاری سازمان پر میشود. اما یک تجربه ۳۰ساله، «چالش ۱۰۰روزه» را برای عبور از این تله معرفی میکند.