تصویب آیین نامه مکاتبات اداری اتاق خراسان رضوی عزم ایران و افغانستان برای توسعه تجارت ریلی درخواست توسعه همکاریهای ایران و ازبکستان در حوزه حملونقل ریلی مس مورد نیاز تولیدکننده از کشور قاچاق میشود/ اختلاف قیمت مس در ایران و جهان راهکارهای بهبود فرایند رفع تعهد ارزی و استرداد مالیات بر ارزش افزوده صادرات پیشنهاد دریافت ضمانت از صادرکنندگان به جای رفع تعهد ارزی لزوم توجه به سنتهای کارآمد گذشتگان در حوزه مدیریت منابع آب تاکید بر توسعه روابط تجاری و گردشگری خراسان رضوی با ازبکستان
نزدیک به دو سال است که میشنویم مدیران شرکتها از سختیهای کار با نسل زد شکایت میکنند. اما حالا دیگر صرفا در حد حرف و شکایت نیست. به گزارش فورچون، رهبران سازمانها دست به کار شدهاند و نیروی کار جوانی را که عملکرد خوبی ندارد یا به درستی با روال و مناسبتهای اداری آشنا نیست، به سرعت و تنها چند ماه پس از استخدام اخراج میکند.
اخیرا طی همکاری با یک شرکت روباتیک اسکاندیناویایی، متوجه یک موضوع نگرانکننده شدیم. طی جلسات تیم رهبری، مدیرعامل از بین ۹ نفر، تنها با ۳ نفر از اعضای جلسه صحبت میکرد و از آنها مشورت میگرفت. بقیه فقط نگاه میکردند. وقتی بعدا از او در اینباره سوال پرسیدیم و از زبان ما شنید که ظاهرا «نورچشمیهایی» دارد و این کاملا مشهود است، تعجب کرد. او نمیدانست رفتار تبعیضآمیزش چه تاثیری بر سایر اعضا دارد. و هیچکس موقع ارائه بازخورد، این موضوع را مطرح نکرده بود. این یک مشکل رایج است. گرچه مدیران معتقدند که برای تکتک کارکنان توجه و احترام یکسانی قائلند، اما تحقیقات خلاف این را اثبات میکند.
ماه گذشته که چشم دنیا به رئیسجمهور آمریکا بود و همه منتظر بودند ببینند از نامزدی مجدد انصراف میدهد یا نه، من به کشمکش درونی او فکر میکردم و با خود میگفتم کاملا درکش میکنم. شاید رئیسجمهور نباشم، اما با چالشها و برنامهریزیهای مربوط به جانشینی آشنا هستم و مصائبش را میفهمم. من به عنوان یکی از بنیانگذاران و تا همین اواخر مدیرعامل پرشور یک شرکت «مربیگری اجرایی» که۷ سال پیش آن را تاسیس کردم، برای واگذاری مسوولیت با خودکاوی سنگینی دستوپنجه نرم کردم. فرقی نمیکند صحبت از سیاست باشد یا کسبوکار و تجارت؛ راههای زیادی برای خراب کردن فرآیند واگذاری مسوولیت وجود دارد، از جمله تردید و بلاتکلیفی، تاخیر در تصمیمگیری و بیبرنامگی.
ارائه بازخورد به کارکنان را میتوان به شیوههای گوناگونی انجام داد. و هر فرد بر اساس ویژگیهای نسلی خودش روشهای خاصی را برای دریافت بازخورد، پذیرفتنی میداند. مقالهای که واشنگتن پست به تازگی درباره انتظارات نسل زد منتشر کرده، به دریافت نظرات گوناگونی از مخاطبان منجر شد. برخی فکر میکنند که متولدین نسل زد باید بزرگ شوند و دست از غرغر کردن بردارند. برخی دیگر به تحسین نسل زد و جسور بودن آنها در بیان انتظاراتشان میپردازند.
متاورس که یکی از مهمترین پیشرفتهای در حال وقوع دنیای بازاریابی است، فقط یک روند نیست بلکه عاملی است تعیینکننده در بازآفرینی عرصه بازاریابی. متاورس اینجاست و آمده تا بماند و به همین دلیل هم بازاریابان باید به جستوجوی راههایی بپردازند که با استفاده از آنها بتوانند استراتژیهای نوین بازاریابی مبتنی بر متاورس را بنیان گذارند. در ادامه به برخی از استراتژیهایی که مدیران بازاریابی میتوانند در برخورد با متاورس و در چارچوب برنامه بازاریابیشان در پیش بگیرند، اشاره خواهد شد:
تاریخ نشان میدهد برای رسیدن به قلههای موفقیت باید بهای سنگینی پرداخت. رهبران سازمانها معمولا بیشترین آسیبپذیری نسبت به لغزشهای اخلاقی، معنوی یا قانونی در قضاوت و تصمیمگیریهایشان را در اوج دوران کاری خود تجربه میکنند. درست زمانی که به نظر میرسد همهچیز دارند و دنیا بر وفق مرادشان است، دست به کارهای خطرناک یا احمقانهای میزنند که همه چیز را نابود میکند. این موقعیت را «پارادوکس موفقیت» مینامیم.
در بازار کار رقابتی امروز، حفظ کارکنان جوان چالشی مهم برای بسیاری از سازمانها محسوب میشود. یک نظرسنجی که اخیرا توسط «موسسه استخدام فارغالتحصیلان» (ISE) انجام شده نشان میدهد ۵۱درصد فارغالتحصیلان و کارآموزان، به دنبال دستمزد بهتر شغل خود را ترک میکنند که این رقم نسبت به سالهای ۲۰۲۳ و ۲۰۲۲ افزایش چشمگیری را نشان میدهد. این روند بیانگر فشارهای مالی فزایندهای است که متخصصان جوان با آن مواجه هستند، زیرا تورم و افزایش هزینه زندگی آنها را به سوی یافتن دستمزدهای بالاتر سوق میدهد. با این حال، همه کارفرمایان انعطافپذیری لازم برای افزایش قابلتوجه دستمزدها را ندارند. شرکتها برای پرداختن به این موضوع، باید استراتژیهای نوآورانهای را برای افزایش وفاداری و مشارکت کارکنان، بدون تکیه صرف بر انگیزههای مالی، مورد بررسی قرار دهند.
پژوهش جدیدی نشان میدهد که چگونه اصرار بر پیشبرد وظایف غیرجذاب و ملالآور، از بهرهوری شما برای کارهای بعدی هم میکاهد. در این مقاله، رویکردی جایگزین پیشنهاد میشود. تقریبا هر شغلی، مقداری وظایف یکنواخت و ملالآور دارد که قابل اجتناب نیستند. تکمیل یک فایل اکسل و ارسال یا خواندن سرسری ایمیلها، مثالهایی از وظایف شغلی غیرجذاب و ملالآور هستند. افراد اغلب فکر میکنند که موثرترین روش برای مواجهه با وظایف شغلی ملالآور، مبارزه با دلزدگی و اصرار برای اتمام آن کار در کوتاهترین زمان ممکن و بدون استراحت است.