فعالان بخش خصوصی، تعاونی و اصناف دارای نقش و مسئولیتی خطیر در زمینه پایداری شرایط اقتصادی، تامین مایحتاج ضروری و حفظ عزت مردم ایران هستند
اعلام آمادگی فعالان اقتصادی خراسان رضوی برای افزایش تولید کالاهای ضروری
مطالبه جبران خسارت قطعی برق صنایع از مسیر حقوقی
درسهای اخلاق در شرایط بحران
پیام اتاق مشهد در پی شهادت جمعی از فرماندهان ارشد نظامی، نخبگان علمی و شماری از هموطنان
پیشنهاد حذف جریمه دیرکرد حقوق دولتی برای معادن با تراز منفی
تجارت خارجی ایران در سال 1403 به روایت آمار
نفس سرد اژدهای زرد
بر اساس اعلام مرکز آمار ایران، نرخ بیکاری در سال ۱۴۰۳، با کاهش بیش از ۰.۵واحد درصدی به ۷.۶درصد رسید. این کاهش نرخ بیکاری اما الزاما نشانهای از بهبود وضعیت بازار کار کشور نیست؛ زیرا نرخ مشارکت اقتصادی نیز در سال گذشته ۰.۳واحد درصد کاهش یافت. نرخ مشارکت اقتصادی بیانگر آن است که چه درصدی از جمعیت در سن کار (۱۵سال به بالا) شاغل هستند یا به دنبال کار میگردند. بازار کار کشور در سال ۱۴۰۳، شاهد افزایش حدود ۸۰۰ هزار نفری جمعیت بالای ۱۵سال بود. اما اقتصاد ایران در این سال تنها حدود ۳۰۰هزار شغل جدید ایجاد کرد. نگرانکنندهتر اینکه بر اساس آمار اعلامشده، بیش از ۷۵درصد از تازه واردان به بازار کار، به جمعیت جویایکار کشور ملحق نشدند. این شواهد به روشنی بیان میکند که تاکید صرف بر نرخ بیکاری و عدم توجه به نرخ مشارکت اقتصادی میتواند تا چه حد فریبدهنده باشد. کارشناسان سه عامل اصلی پایین بودن نرخ مشارکت اقتصادی را نبود فرصتهای شغلی مناسب، افزایش سن ورود به بازار کار و پایین بودن سطح دستمزدها میدانند.
شاید به دنبال تجربهای تازه هستید یا شغل فعلیتان دیگر برایتان جذابیتی ندارد یا شاید هم دلتان میخواهد همه چیز را زیرورو کنید. حالا بعد از چند ماه یا شاید چند سال فکر کردن به این موضوع به این نتیجه رسیدهاید که وقت تغییر است. حرکت بزرگی است! اما تا دست به کار نشدهاید، حواستان باشد مرتکب این سه اشتباه نشوید تا فرآیند سادهتری را تجربه کنید.
برای ارزیابی وضعیت بازار کار در اقتصاد شاخصهای مختلفی وجود دارد که به چند مورد از آنها مثل «نرخ مشارکت»، «نسبت اشتغال» و «نرخ بیکاری» بیشتر توجه میشود. این در حالی است که علاوه بر تغییرات کلی این شاخصها، جزئیات آن نیز مهم است. برای مثال، تنها افزایش جمعیت شاغل کافی نیست و پراکندگی جنسیتی آن هم اهمیت دارد
دادههای مرکز آمار نشان میدهد که در سال گذشته، سهم بخش کشاورزی از اشتغال به شکل قابلتوجهی کاهش یافته و از بالای 15 درصد به کمتر از 13 درصد رسیده است.
شواهد آماری حاکی از آن است که در زمستان 1402، مردم «یزد»، بیشترین سهم از اشتغال در بخش صنعت را داشتهاند. در مقابل «کرمانشاه»، در میان 31 استان کشور کمترین سهم از اشتغال در بخش نامبرده را به خود اختصاص داده است.
نگاهی به آمارهای مربوط به بازار کار نشان میدهد که با وجود عبور از پاندمی کرونا، تعداد قابل توجهی از زنان از پیوستن مجدد به این بازار جا ماندهاند. برای مثال نسبت اشتغال زنان که در پاییز سال1398 معادل 14.5درصد بوده در پاییز سال جاری به 12.4درصد رسیده و نتوانسته است خود را به دوران پیش از کرونا برساند. بنابراین این پرسش به وجود میآید که چرا زنان به بازار کار بازنگشتند؟ کارشناسان معتقدند که دلایل مختلفی برای کاهش مشارکت و نسبت اشتغال زنان وجود دارد.
درحالیکه سیاست افزایش نرخ بهره به سبب کاهش سطح تولید و بار مالی برای بنگاهها مورد انتقاد قرار میگیرد، گزارش جدید پژوهشکده پولی و بانکی حاکی از آن است که نرخ بهره منفی با اختلال در دسترسی بنگاهها به تسهیلات، بر سطح تولید و رشد اثر منفی دارند.
وقتی رئیستان به هوای شغل دیگری کارش را ترک میکند، ممکن است وسوسه شوید از او پیروی کنید و دنبالش بروید؛ بهخصوص اگر اعتماد زیادی به او داشته باشید و روابطتان صمیمانه باشد. اما آیا فکر خوبی است؟ در این مطلب توصیههایی از «ننسی روتبارد»، استاد مدیریت و معاون دانشکده وارتون دانشگاه پنسیلوانیا و «اریکا پیرس ویلیامز»، مشاور حوزه توسعه رهبری سازمانی و بنیانگذار و مدیر شرکت مشاوره پیرسینگ استرتجیز ارائه میکنیم. این دو نفر، پنج سوال را مطرح میکنند که باید قبل از هر تصمیمی از خود بپرسید: آیا میدانم چرا رئیسم تصمیم به رفتن گرفته؟ نقش رئیسم در موفقیتم چقدر حیاتی بوده؟ تا چه حد نگران آینده سازمان هستم؟ آیا امکان رفتن دارم و واقعا دلم میخواهد این کار را بکنم؟ آیا رئیسم صریح و مستقیم به من پیشنهاد کار داده؟