ارزیابی استقرار دفتر نمایندگی اتاق بازرگانی خراسان رضوی در نیشابور
تبیین نقاط ضعف آییننامه انتخاب اعضای مراجع حل اختلاف کار
خسارت سنگین قطعیهای برق به صنایع
لزوم انتفاع خراسان رضوی از عواید ناشی از اجرای ماده 16 قانون جهش تولید دانش بنیان
دلارزدایی از تجارت امکانپذیر است؟
چالشبازکردن قفل توسعه
دستاندازهای مشارکتاقتصادی زنان در ایران
ناخالصی در آمار توریسم
نسل زد (متولدین ۱۹۹۷ تا ۲۰۱۰) دائما از مافوقهای خود میشنوند که بلد نیستند در محیط کار چطور رفتار کنند. اوایل ژانویه، جودی فاستر، بازیگر برنده اسکار، گفته بود این نسل از گرامر درستی استفاده نمیکنند و تازه ساعت ۱۰:۳۰ صبح سر کار حاضر میشوند. در ضمن، الکس ماهون، رئیس یکی از شبکههای تلویزیونی مهم بریتانیا، گفته بود، جوانترین نسلی که وارد بازار کار شده، مهارتهای لازم برای بحث کردن، مخالفت کردن یا کار کردن کنار افرادی با عقاید متفاوت را ندارد. اما این جوانترین نسل نیروی کار، کاملا منکر خطاهای خود نیست.
اگر هدف شما در محیط کار ترفیع گرفتن و پیشرفت در سلسله مراتب شغلی است، باید به چشم افرادی که مسوول ارتقا و ترفیع هستند بیایید؛ یعنی رئیس مستقیم شما و روسای رئیس شما باید شما را بشناسند و از حضورتان آگاه باشند. چگونه؟ در این نوشتار به آن میپردازیم. اما پیش از آن لازم است به این نکته اشاره کنیم که همه به دنبال پیشرفت شغلی نیستند. اگر تمرکز اصلی شما بر فعالیتهای خارج از زندگی شغلیتان است و فقط میخواهید کارتان را درست انجام دهید، احتمالا ترجیح میدهید در محل کار خیلی به چشم نیایید. در آن صورت بهتر است از بعضی استراتژیهایی که در اینجا مطرح میشود اجتناب کنید. ولی اگر میخواهید در محل کار به یادماندنی شوید، یکسری کارها هست که باید انجام دهید.
خیلی از ما احتمالا در محیط کارمان تحت فشار هستیم. کار رفتهرفته سریعتر و فوریتر و سختتر میشود و طبیعی است که شما بخواهید تمام توانتان را وسط بگذارید و بهترین کار ممکن را ارائه دهید. اما تلاش برای دستیابی به حالت ایدهآل میتواند توفانی به جان سلامت روح و روان شما بیندازد و حتی به افسردگی، اضطراب، انزوا و تنهایی منجر شود. اگر کمالگرا هستید، بدانید که تنها نیستید. طبق نتایج پژوهشی که توسط «نشریه روانشناسی»، در مورد بیشتر از ۴۱هزار نفر انجام شده، طی ۲۵ سال گذشته ایدهآلگرایی در همه گروههای سنی افزایش یافته است.
شفافیت در محیط کار تقریبا همه جنبههای چرخه زندگی کارکنان، از جذب و استخدام تا حفظ و توسعه آنها را تحتتاثیر قرار میدهد. اما شفافیت در محیط کار چیست؟
همه ما ممکن است در مقطعی از زندگی نسبت به شغلمان احساس بیانگیزگی کنیم. هر روز به محل کار میرویم، کارمان را انجام میدهیم اما از آن لذت نمیبریم. خودمان را از کار جدا میکنیم. برایش انرژی نمیگذاریم. جسممان آنجاست اما روحمان نه. حس میکنیم دیگر زنده نیستیم. درست مثل زامبیها، در حال حرکت اما مرده. این اتفاق ممکن است در هر سطحی بیفتد، از کارکنان گرفته تا مدیران ارشد. اکثر مقالات و توصیهها در رابطه با رفع بیانگیزگی، خطاب به مدیران و سازمانها هستند. کمتر مقالهای یافت میشود که به کارکنان یاد داده باشد چطور بر حس بیانگیزگی غلبه کنند.
حتی کوچکترین و پیشپاافتادهترین عبارات میتوانند تاثیر زیادی بر تصور مردم نسبت به شما داشته باشند. بهعنوانمثال در یک مصاحبه شغلی، چند کلمه ساده میتواند کاری کند شما یک مدعی مطمئن یا فردی نامطمئن از تواناییهایش به نظر برسید.
در یک محیط کار ایدهآل، به هر جا که نگاه کنید کارکنانی میبینید که به شدت انگیزه دارند. آنها عملکرد بالایی دارند، با دیگران به خوبی همکاری میکنند و تلاش میکنند با عملکرد برتر، از دیگران متمایز شوند. بعضی شرکتها برای برانگیختن تلاش فردی کارکنان، یک فضای سختگیرانه ایجاد میکنند و عملکرد آنها را در مقایسه با یکدیگر میسنجند. به عبارت دیگر، فرهنگ رقابتی را انتخاب میکنند.
در فرآیند رشد و تغییر ما، گذارهای هویتیمان اغلب نامرئی هستند، مگر اینکه خودمان دست به کار شویم و این امکان را برای دیگران فراهم کنیم که تغییراتمان را ببینند.