از لزوم درج کد IRC بر روی محصولات تا انتقاد از عملکرد برخی مسئولان فنی
واردات خودرو کارکرده کلید خورد/دعوت صمت از متقاضیان
خراسان رضوی پیشتاز تعامل سازنده دولت و بخش خصوصی
مهارتافزایی جوانان در پیوند دانشگاه و بخش خصوصی
ترویج دلالی و حذف صرافیهای مجاز با بخشنامههای مکرر بانک مرکزی
همیشه حق با مشتری است یا کارکنان؟
ضرورت تدوین طرح جامع مدیریت بحران آب در دشت مشهد
تداوم رشد تجارت جهانی
در گذشته با سازمانی همکاری میکردم که شرکت ما را برای حل مشکلی که به گفته خودشان تبدیل به بزرگترین چالش برندشان شده بود، استخدام کرده بودند.
در سالهای اخیر، رویکرد مدیریت منابع انسانی از «مدیریت کارکنان» به «تجربه کارکنان» تغییر یافته است. در این نگاه نوین، سازمانها به جای تمرکز صرف بر فرآیندها (مانند جذب، آموزش یا ارزیابی عملکرد)، به ساختن تجربهای معنادار، لذتبخش و ارزشآفرین برای کارکنان در تمام طول چرخه عمر شغلی آنها میپردازند.
گوگل در سال ۲۰۰۸، پروژه «اکسیژن» را که یک طرح پژوهشی چندساله بود آغاز کرد. در این پروژه، دادههای هزاران نیروی کار بررسی شد تا ویژگیهای مدیران «بسیار موثر» را شناسایی کنند.
این روزها بسیاری از شرکتهای قدیمی، برای جذب و حفظ نیروی کار جوان با مشکل مواجهند. بین مسوولان استخدام، این ایده رواج یافته که کارکنان جوان چنین دیدگاههایی دارند:
تصور بسیاری از ما درباره مدیرمان این است که وظیفه او مدیریت و نظارت بر کار ما و وظیفه ما پیروی از دستورات اوست. ذهنیت اغلب آدمها در مورد رابطه میان مدیر و کارمند این است که افسار این رابطه در دستان مدیر است و ما به عنوان کارمند، هیچ نفوذ و تاثیری بر آن نداریم. اما این ذهنیت درست نیست. آنچه بسیاری از آن غافلند این است که ما نیز به عنوان کارمند باید بتوانیم این رابطه را مدیریت کنیم.
فرض کنید اعضای تیمتان دائم پچپچ میکنند، به هم طعنه میزنند و بابت مسائل کماهمیت از هم ایراد میگیرند. شاید ابتدا این رفتارها را نادیده بگیرید و خودتان را گول بزنید که «این کنایهها بیضررند» یا «دارند با هم شوخی میکنند». اما وقتی تنشها بالا میگیرد، معلوم میشود که یک مشکل عمیق در کار است: خشم دارد در محل کارتان ریشه میدواند. چطور باید این موضوع را با تیم خود مطرح کنید؟ چطور میتوانید انرژیهای منفی را خنثی کنید؟ و چه راههایی برای ایجاد تعاملات سالمتر و حمایتیتر وجود دارد؟
آیا به کارفرمای خود وفادار هستید؟ اگر با اطمینان «بله» میگویید، شما جزو معدود افرادی هستید که چنین حسی دارید. طبق گزارش نیروی کار وبسایت «ایندید» در سالجاری، ۷۱درصد کارکنان یا به طور جدی به دنبال کار جدید هستند یا اگر فرصت خوبی سر راهشان قرار بگیرد، شغلشان را عوض میکنند. مفهوم «وفاداری در محیط کار» به مرور زمان تکامل پیدا کرده. این روزها به دلیل پدیده جهانی شدن و تکنولوژی، از این شغل به آن شغل پریدن و داشتن چند شغل همزمان بسیار آسانتر از دو یا سه دهه قبل شده. کارکنان حالا گزینههای بیشتری دارند. در هر ثانیه، ۱۵ شغل جدید از اقصی نقاط جهان به وبسایت ایندید اضافه میشود.
در چشمانداز کسبوکار که به سرعت در حال تغییر است و فناوریها و مهارتهای جدید تقریبا هر روز ظهور میکنند، اطمینان از تجهیز نیروی کار به دانش و تخصص مناسب دیگر تجمل نیست، بلکه یک ضرورت است. گزارش «یادگیری در محل کار» لینکدین در سال ۲۰۲۳، بیان میکند که ۸۹ درصد از کارشناسان یادگیری و توسعه (L&D) موافق هستند که تجهیز کارکنان به مهارتهایی برای حال و آینده، به هدایت سریع ماهیت کار کمک میکند. اما اینجاست که همه چیز واقعا شگفتانگیز میشود: هوش مصنوعی؛ نیروی دگرگونکنندهای که نهتنها روش کار، بلکه روش یادگیری ما را نیز متحول میکند. هوش مصنوعی دیگر فقط یک کلمه کلیدی دیگر نیست، کاتالیزوری است که کل پارادایم آموزش کارکنان را تغییر میدهد.