از تحلیل آمارها میتوان نتیجه گرفت که تلاشهای دیپلماتیک هنوز اثر محسوسی بر تجارت ایران نداشته است. آمار نشان میدهد تا زمانی که تحریمها برداشته نشده است و مبادلات بانکی میسر نشود، دیدارهای دو جانبه و چند جانبه، اثری بر بهبود تجارت کشور ندارد.
بررسی جزئیات آمارهای تجارت در ششماهه نخست سال 1402 تغییر قابلتوجهی در رابطه تجاری ایران با کشورها را نشان نمیدهد. وضعیت به شکلی است که تشخیص آمارهای سال گذشته از آمارهای سال جاری کار دشواری است. ده مقصد اول صادراتی کشور هیچ تغییری نسبت به پارسال نداشته و در لیست ده مبدا اول واردات ایران، تنها یک تغییر نسبت به پارسال مشاهده میشود. صادرات ایران هنوز محدود به چند کشور است و بیش از 88درصد صادرات ایران در نیمسال نخست 1402 به مقصد این کشورها ارسال شده است. از مجموع ارزش صادرات کشور در ششماهه نخست 85درصد مربوط به صادرات به آسیا و 14درصد در رابطه با صادرات به اروپاست. یکدرصد باقیمانده نیز به آفریقا صادر میشود. همچنین صادرات ایران به بازار آمریکا و اقیانوسیه بهقدری ناچیز بوده که میتوان از آن صرفنظر کرد. در بخش واردات نیز شرایط کاملا مشابه است. در سال گذشته از مجموع واردات کشور 85درصد تنها از 10 مبدا وارد شده که مشابه آمارها در 6ماهه نخست سال جاری است. تنها تفاوت آمارهای امسال با سال گذشته، حضور عمان در بین ده مبدا اصلی واردات ایران است. همچنین بررسی نسبت واردات ایران از قارههای مختلف نیز هیچ تغییری در مقایسه با سال گذشته نداشته است؛ ایران 72درصد از کالاهای موردنیاز خود را از کشورهای آسیایی، 26درصد را از کشورهای اروپایی و مابقی را از سه قاره دیگر وارد میکند.
عدم تغییر آمار تجارت ایران با سایر کشورها البته حاوی یک نکته مهم است. از شروع دولت سیزدهم، رئیسجمهور و سایر اعضای کابینه تلاش کردند بازارهای جدیدی را برای کالاهای ایرانی پیدا کنند. سفر رئیسجمهور به آفریقا، تاکید وزارت امور خارجه بر همکاری با همسایهها و عضویت در پیمانهای تجاری، سیاسی و امنیتی را میتوان در همین راستا ارزیابی کرد. با این وجود کاهش 60درصدی در ارزش صادرات به آفریقا و افت 3درصدی در ارزش صادرات به کشورهای عضو پیمان شانگهای نشان میدهد این استراتژی چندان موثر نبوده است. همچنین در رابطه تجاری با کشورهای عربی منطقه نیز آمارها تغییر قابلتوجهی را نشان نمیدهد و حتی در برخی موارد آمارها کاهش چشمگیری را نشان میدهد. همه این موارد بیانگر آن است که بیش از دو سال پس از شروع به کار دولت، کماکان وضعیت بدون تغییر است و هنوز اقتصاد کشور میوه دیپلماسی را نچیده است.
آسیا پررنگتر میشود
تحلیل جزئیات آمارهای سازمان توسعه تجارت نشان میدهد در نیمسال نخست 1402، صادرات ایران به چهار قاره افت محسوسی را در ارزش نسبت به مدت مشابه پارسال تجربه کرده و تنها ارزش صادرات به کشورهایی آسیایی یکدرصد رشد داشته است. بر این اساس ارزش صادرات ایران به کشورهای اروپایی 5درصد، به کشورهای آفریقایی 60درصد و به کشورهای آمریکایی 40درصد افت داشته است. همچنین وزن صادرات ایران به آفریقا، آمریکا و اقیانوسیه نیز افت محسوسی داشته است. از 24.1میلیارد دلار صادرات ایران، 20میلیارد و 372میلیون دلار آن به مقصد کشورهای آسیایی بوده و 3میلیارد و 253میلیون دلار به اروپا صادر شده است. البته باید این نکته را در نظر گرفت که در آمارهای سازمان توسعه تجارت، صادرات به ترکیه و روسیه در آمارهای اروپا محاسبه میشود و اگر آمار صادرات به این کشورها را از آمار صادرات به اروپا کسر کنیم، تنها 315میلیون دلار به بیش از 40 کشور اروپایی صادر شده است. در واقع میتوان گفت از 24.1میلیارد دلار صادرات ایران، 23میلیارد و 310میلیون دلار به آسیا به علاوه روسیه و ترکیه صادر شده و 790میلیون دلار به بقیه نقاط جهان. در بخش واردات اما، آمارها رشد قابلتوجه در وزن و ارزش را نشان میدهد. در نیمسال اول 1402، از مجموع 30میلیارد و 443میلیون دلار واردات ایران، 21میلیارد و 710میلیون دلار از مبدا کشورهای آسیایی و 8میلیارد دلار از مبدا کشورهایی اروپایی به کشور وارد شده است. واردات ایران از کشورهایی آسیایی از نظر وزن 5درصد و از نظر ارزش 11درصد رشد داشته است. همچنین واردات از اروپا نیز از نظر وزنی 9درصد و از نظر ارزشی 13درصد رشد را تجربه کرده است. واردات از آمریکا نیز از نظر وزن و ارزش 47 و 35درصد افزایش یافته و به رقم 467میلیون دلار رسیده است. تنها قارهای که واردات ایران از آن کاهش یافته آفریقاست.
از مجموع واردات ایران 25میلیارد و 888میلیون دلار از مبدا کشورهای آسیایی بهعلاوه ترکیه و روسیه وارد ایران شده و تنها 4.55میلیارد دلار از واردات ایران از مبدا سایر کشورهای جهان وارد ایران میشوند.
در واقع در ششماهه نخست سال جاری، بیش از 90درصد کل تجارت ایران با کشورهای آسیایی، ترکیه و روسیه انجام شده است که نشاندهنده عدمتوجه ایران به بازار نزدیک به 150 کشور جهان است.
اثر دیپلماسی بر تجارت
تغییرات در آمار تجارت با کشورهایی که ایران همراه با آنها در یک یا چند پیمان عضویت دارد، نکته دیگری است که باید به آن توجه کرد. به عنوان نمونه میزان صادرات ایران به کشور آفریقای جنوبی، کشوری که عضو گروه بریکس است، در نیمسال 1402، از نظر وزنی 53درصد کاهش یافته و از نظر ارزشی 73درصد کاهش را تجربه کرده است. این در حالی است که توقع میرفت با عضویت در گروه بریکس، روابط تجاری ایران با اعضای این گروه افزایش یابد.
همین مساله در مورد صادرات ایران به برزیل، عضو دیگر گروه بریکس، نیز صادق است. در ششماهه منتهی به شهریور امسال، ایران یکمیلیون دلار به برزیل صادرات داشته که به معنای افت 100درصدی در ارزش نسبت به مدت مشابه در سال گذشته است.
برخلاف کشورهای عضو گروه بریکس، وضعیت ایران در تجارت با کشورهای عضو پیمان شانگهای و اوراسیا کاملا مثبت بوده است. میزان صادرات ایران به کشورهای پاکستان، روسیه، ارمنستان، ازبکستان، قزاقستان و قرقیزستان از نظر ارزشی رشد داشته است. هر چند باید این نکته را در نظر گرفت که نرخ رشد ارزش صادرات به اندازه رشد در وزن صادرات نبوده و این مساله به این معنی است که ایران کالاها را به قیمت کمتری به این کشورها صادر میکند. در این بین البته، صادرات به قزاقستان افت وزنی داشته اما از نظر قیمتی رشد داشته که به معنای صادرات با ارزش افزوده بالاتر به این کشور است. اصولا میتوان گفت افزایش وزن صادرات به کشورهای حوزه آسیای میانه امر مثبتی است، زیرا در سالهای اخیر حضور ایران در این بازارها چندان پررنگ نبوده و در حال حاضر آنچه اهمیت بیشتری از قیمت کالاها دارد، در اختیار گرفتن این بازارهاست.
رابطه تجاری با همسایهها
نزدیک به یک سال است که دستگاه دیپلماسی کشور، تنشزدایی با کشورهای عربی منطقه را در دستور کار قرار داده است. نتایج این دیپلماسی را میتوان در حوزههای مختلف بررسی کرد. آمارها نشان میدهد در حوزه تجارت خارجی تاثیر قابلتوجهی حس نمیشود. در ششماهه نخست امسال، ایران هیچ کالایی به عربستان صادر نکرده و همچنان هیچ نشانهای از باز شدن قفل تجارت ایران و عربستان مشاهده نمیشود. صادرات ایران به کویت نیز از 83میلیون دلار در ششماهه نخست 1401 به 86میلیون در سال جاری رسیده که به معنای افزایشی 2درصدی است. صادرات ایران به قطر اما کاهش شدیدی را تجربه کرده است. در مدت مذکور صادرات ایران به قطر با افت 24درصدی در وزن و 20درصدی در ارزش، به رقم 53میلیون دلار رسیده است. مجموع واردات ایران از کشورهای قطر، عربستان، بحرین و کویت نیز رقم بسیار ناچیزی بوده است. واردات 49میلیون دلاری از این 4 کشور که رقمی معادل 0.1درصد از حجم واردات در نیمسال اول 1402 است، نشان میدهد در بخش واردات نیز تغییر خاصی را شاهد نبودیم. به نظر میرسد حضور مقامات ایرانی و عربستانی در یک قاب چندان اثر عملی بر روابط اقتصادی نداشته است. بررسی تجربه جهانی نشان میدهد که برای بهبود روابط دو کشور در گام اول توافقنامههای اقتصادی در دستور کار قرار میگیرد تا دو طرف گامهای عملی برای تنشزدایی بردارند. این اقدامات کمک میکند مسیر حرکت از تخاصم به سمت توافق با سرعت بیشتری طی شود. نبود پیوند اقتصادی بلندمدت بین کشورها، توافقات سیاسی را در معرض تهدید قرار میدهد. بنابراین میتوان نتیجه گرفت تا زمانی که میزان مبادلات تجاری و همکاریهای اقتصادی ایران و کشورهای عربی منطقه افزایش نیابد، نمیتوان چندان روی پایداری توافقات سیاسی حساب کرد.
سوریه و لبنان، دو کشوری که ایران نفوذ سیاسی بالایی در آنها دارد، نیز رابطه تجاری قابلتوجهی با ایران ندارند. در ششماهه نخست سال 1402 ایران 99میلیون دلار با سوریه تجارت داشته که 85میلیون دلار آن مربوط به صادرات ایران و 14میلیون دلار در رابطه با واردات ایران از سوریه است. آمارهای تجارت با لبنان نیز رقم ناچیز 17میلیون دلار را نشان میدهد. صادرات ایران به این کشور و واردات از لبنان به ترتیب معادل رقم 9 و 8میلیون دلار بوده است. این در حالی است که بر اساس آمارهای «سازمان بررسی پیچیدگیهای اقتصادی»، در سال 2021، سوریه یکمیلیارد دلار صادرات داشته که 313میلیون دلار آن به مقصد عربستان و 183میلیون دلار آن به مقصد ترکیه بوده است. همچنین از مجموع 4میلیارد و 360میلیون دلار واردات سوریه از سایر کشورها یکمیلیارد و 960میلیون دلار از مبدا ترکیه بوده است. صادرات و واردات لبنان نیز در سال 2021 به ترتیب معادل 4.79میلیارد و 16میلیارد دلار بوده است. در این سال لبنان یکمیلیارد دلار به امارات، 208میلیون دلار به قطر و 111میلیون دلار به ترکیه کالا صادر کرده است. در مقابل این کشور 5میلیارد و 780میلیون دلار از امارات، 182میلیون دلار از عربستان و 95میلیون دلار از کویت کالا وارد کرده است. بنابراین ظرفیت بالایی برای تجارت با این کشورها وجود دارد، اما تاکنون ایران نتوانسته در بازار این کشورها حضور فعالی داشته باشد.
تاثیر معکوس سفرها
هدفگذاری دیگر دولت برای توسعه تجارت، حضور پررنگتر در بازار کشورهای آفریقایی بود. با وجود تاکید مسوولان اقتصادی کشور بر افزایش حجم مبادلات تجاری با کشورهای هدف آفریقایی، در واقعیت آمارهای صادرات ایران نهتنها رشد نداشته، بلکه افت محسوسی در وزن و ارزش را نشان میدهد. به عنوان مثال صادرات به کنیا، کشوری که رئیسجمهور در تیرماه امسال به آن سفر کرد، با افت 12درصدی در وزن و 30درصدی در ارزش به رقم 23میلیون دلار رسیده است. نیجریه دیگر کشور هدف ایران برای توسعه صادرات است. صادرات به نیجریه از 115میلیون دلار در نیمسال اول 1401 به 25میلیون دلار در همین بازه زمانی در سال 1402 رسیده است؛ رقمی که افت 78درصدی در ارزش و 68درصدی در وزن صادرات به این کشور را نشان میدهد.
صادرات به آفریقای جنوبی نیز از 209میلیون دلار در نیمه اول 1401 با افت قابلتوجه به رقم 56میلیون دلار در نیمسال 1402 رسیده است. همچنین صادرات به الجزایر، دیگر کشور هدف، در این مدت از 3میلیون دلار به یکمیلیون دلار کاهش یافته است. تنها کشور هدفی که در این مدت صادرات ایران به آن رشد داشته غناست. در مدت مذکور صادرات ایران با رشد 30درصدی در ارزش و 48درصدی در وزن، به رقم 100میلیون دلار رسیده است.
در سمت واردات نیز تنها قارهای که واردات ایران از آن کاهشی بوده آفریقاست. واردات ایران در نیمسال اول 1402 از این قاره، با 34درصد کاهش در وزن و 17درصد کاهش در ارزش، به 43میلیون دلار رسید؛ رقمی معادل 0.1درصد از کل واردات ایران در این مدت.
به نظر میرسد نهتنها توافقات در مورد افزایش مبادلات با کشورهای آفریقایی تاکنون تحقق نیافته، بلکه حجم تجارت ایران با این کشورها کاهش 56درصدی داشته است؛ اتفاقی که با هدفگذاری دولت چندان منطبق نیست.
نکته جالب در این بین آن است که صادرات ایران به برخی از کشورها، که برخلاف کشورهای آفریقایی در این مدت در صدر اخبار تجارت نبودهاند، افزایش قابلتوجهی داشته است. به عنوان مثال صادرات به مالزی با رشد 280درصدی در ارزش، به 110میلیون دلار رسیده است. این آمار این شائبه را ایجاد میکند که همبستگی اندکی بین تلاشهای دیپلماتیک و میزان تجارت ایران وجود دارد.
در نهایت میتوان گفت بررسی آمارهای تجارت در نیمه اول امسال نشاندهنده تغییرات عمدهای نیست. آمارها بیانگر آن است که همچنان سهم شرکای آسیایی از تجارت ایران در حال افزایش است و در بین شرکای آسیایی، تمرکز به چند شریک اصلی معطوف شده است. علاوه بر این آمارها تغییرات عمدهای را در تجارت با کشورهای هدف نشان نمیدهد؛ تجارت ایران با کشورهای عرب منطقه (به غیر از عراق و امارات) ناچیز بوده، تبادلات تجاری ایران با آفریقا کاهشی بوده و تغییر آمار تجارت با دیگر کشورها نیز را میتوان در حد نوسانات معمول ارزیابی کرد. به نظر میرسد دولت در رسیدن به هدف گسترش بازارهای ایران و افزایش مبادی وارداتی پیشرفت قابلتوجهی نداشته و مشکل محدودیت تجارت ایران به چند کشور خاص همچنان پابرجاست.