اگر به اواخر قرن ۲۰ برگردیم، متوجه میشویم که در سال ۱۹۹۰ آمریکا با تولید ۶ میلیون و ۱۶۳ هزار و ۷۴ میلیون تن دی اکسید کربن در جهان صدرنشین تولید گاز گلخانهای بود. چین با تولید ۴ میلیون و ۷۳ هزار و ۵۶ میلیون تن جایگاه دوم و روسها با تولید ۳ میلیون و ۵۳ هزار و ۵ میلیون تن جایگاه سوم را در تنگ کردن مسیر تنفس زمین و بیماریهای اقلیمی در اختیار داشتند.
اما در سال ۲۰۲۲ آمریکاییها حتی کمتر از این میزان گاز تولید کرده اند؛ یعنی ۶ میلیون و ۱۷ هزار تن. آمریکا رتبه اول سال ۱۹۹۰ خود را در به نابودی کشاندن اقلیم، به چین واگذار کرد؛ چین امروز بیش از ۱۵ میلیون تن دی اکسید را به جو می فرستد اما میتوان انتظار داشت در سالهای آینده جایگاهش را به هند و برزیل واگذار کند و راه آمریکا را در کربنزدایی از اقتصاد جهانی طی کند؛ چرا که مدتها است که مراحل اولیه توسعه را گذرانده و برای مقابله با انتشار کربن بر روی فناوریهای نوین سرمایهگذاری میکند.
آب رفتن اقتصاد ایران و مسئله کربن
اما نام یک کشور در میان بزرگترین تولیدکنندگان دی اکسید کربن دیده میشود؛ کشوری که به اندازه انتشار دهندگان عمده، توسعه یافته نیست و اقتصادش درجا میزند: ایران.
در سال ۱۹۹۰ اثری از این کشور در میان کربن سازان بزرگ به جشم نمیخورد اما ۳۲ سال بعد یعنی در سال ۲۰۲۲ مقام هشتم را به دست گرفته است.
سال ۱۹۹۰ انگلیس با تولید ۷۸۶ هزار تن کربن، هشتم بود اما در سال گذشته میلادی، ایران با آزادسازی ۹۵۱ هزار تن سم کربن، جای انگلیسیها را گرفته است؛ در حالی که امروز هیچ نامی از انگلیس در میان تولیدکنندگان عمده کربن، به چشم نمیخورد.
ایران در شرایطی به این جایگاه رسیده که طبق ارزیابی بانک جهانی طی دهه گذشته هر سال ۰.۶ درصد کاهش را در تولید ناخالص داخلی خود تجربه کرده است. بانک جهانی به دادههایی دست یافته که نشان میدهند، ۱۰ میلیون ایرانی در فقر کامل زندگی میکنند و ۴۰ درصد هم در معرض فقر قرار دارند. در نتیجه بیش از ۳۰ میلیون نفر از جمعیت کشور درگیر فقر مطلق و نسبی هستند.
تولید کربن ایران ۵ برابر جهان
این در شرایطی است که کشورهایی که کربنزایی میکردند، پس از مدتی به توسعه دست یافتند و در شاخصهای رفاه صعود کردند اما اقتصاد ایران که از ۲۰۱۵ تا ۲۰۲۲ بیش از ۲۴۳ هزار تن دی اکسید پس داده نتوانسته از عواملی که به فقر دامن میزنند، فاصله بگیرد.
البته دلایلی چون تحریم و تکیه بیش از حد به نفت در تجارت خارجی را نمیتوان در ریشههای کربنزایی بیش از حد ایران نادیده گرفت اما شکل سیاستگذاری هم به گونهای است که کربنزایی معادل دست یافتن به فرصت توسعه تلقی نمیشود.
ایران حتی در میان تولیدکنندگان اپک هم وضعیتی خوبی در کاهش تولید عوارض سمی انرژیهای فسیلی ندارد. پژوهش اساتید دانشگاه شهید بهشتی که نتایج آن در سال ۱۳۹۰ در «پژوهشنامه اقتصاد انرژی ایران» منتشر شده، نشان میدهد که کشورهای اوپک به ازای ۱۰۰ دلار افزایش تولید ناخالص به طور سرانه ۲۱ کیلوگرم به انتشار گاز خود میافزایند. این در شرایطی است که ایران به ازای هر ۱۰۰ دلار افزایش تولید ناخالص، ۵۸ کیلوگرم انتشار دی اکسید دارد.
دادههای تازهتر نشان میدهند که ایران به ازای هر ۱۰۰۰ دلار تولید ناخالص ۲.۵ میلیون تن کربن تولید میکند که ۵ برابر متوسط جهانی، ۳ برابر چین و ۱۰ برابر آمریکا محسوب میشود. حتی در آمارهای اتحادیه اروپا هم ایران کشوری است که علی رغم آلایندگی بسیار بالا، در میان اقتصادهای بزرگ جهان جایی ندارد. دادههای بانک جهانی هم نشان میدهند که ایران رتبه ۴۱ جهان را در زمینه تولید ناخالص در اختیار دارد اما در کربنزایی از مکزیک، عربستان، آلمان، کانادا و ترکیه پیش افتاده است!
دریافت مالیات از تولیدکنندگان نفت
نشست تغییرات اقلیمی سازمان ملل (کاپ ۲۸) از فردا آغاز میشود. پیش از برگزاری این نشست، گروهی از نخبگان جهانی به رهبری گوردن براون، نخست وزیر سابق انگیس، خواستار ایجاد ساز و کاری برای دریافت مالیات اقلیمی از کشورهای تولیدکننده نفت شده اند. حتی دبیرکل سازمان ملل هم این نامه را امضا کرده تا به دست رئیس دورهای کاپ ۲۸ برساند.
تهیه کنندگان این نامه خواستهاند که مالیات ۲۵ میلیارد دلاری بر درآمد کشورهای تولیدکننده نفت وضع شود. این در شرایطی است که حتی اگر بخشی از کشورهای تولیدکننده نفت بتوانند متاثر از فشار مالیات اقلیمی، میزانی از تولید نفت خود را بکاهند و سبد درآمد خارجی خود را متنوع کنند، اقتصاد ایران به دلیل خو گرفتن به سوختهای فسیلی و نبود برنامه برای حرکت به سمت اقتصاد چند محصولی، نمیتواند از زیر بار فشار مالیاتهای جهانی بیرون بیاید.
در نتیجه در صورت وضع مالیات اقلیمی، بخش دیگری از درآمدهای نفتی ایران در خارج از کشور برای برداشت جرایم ناشی از اثرگذاری بر تغییرات اقلیمی توقیف میشود.
برنامه ریزی برای آینده
با توجه به اینکه احتمال افزایش ۲ درجهای دمای کره زمین از زمان انقلاب صنعتی جدی است و کشورهای متکی به سوختهای فسیلی درصدد بررسی راهکارهای لازم برای کاهش اتکای خود به این نوع سوختها در سبد درآمدهای خارجی خود هستند، به نظر میرسد در آینده فشار وضع مالیات اقلیمی از سوی نخبگان تشدید شود.همچنین به نظر نمیرسد که اقتصاد انرژیهای نو در ایران آماده پذیرش چنین وضعیتی باشد.
هنوز بحث جمع آوری تاکسیهای فرسوده، خریداری در مدیریت شهرهای ایران ندارد؛ چه برسد به اینکه تجهیزات تولید انرژی های تجدید پذیر برای صنایع و بخش حمل و نقل تامین شوند.
ایران یکی از کشورهایی است که به توافق آب و هوایی پاریس که به رهبری «امانوئل مکرون» رئیس جمهوری فرانسه مورد اجماع کشورهای توسعه یافته قرار گرفته، پشت کرده است. سیاست گذار در ایران، هنوز اعتقاد قوی به وجود تغییرات اقلیمی و آثار مخرب کربن ندارد؛ در حالی که از ناحیه کربن سوزیهای گذشته هم هیچ عایدی برای رفاه مردم به دست نیاورده است.
البته که اقصاد ایران در شرایط تحریم نمیتواند به یک باره از آنچه در گذشته تجمیع کرده رها شود اما پذیرش اینکه مختصات سیاستگذاری مصرف انرژی در جهان تغییر کرده و سوختهای پاک در حال تسخیر محیط صنایع و بازار خدمات هستند، گام خوبی به جای انکار کل فرایند تغییرات اقلیمی که ایران سهم بالایی در آن دارد، محسوب میشود.
پس از این پذیرش، میتوان بر سر نوسازی زیرساخت تامین انرژی و شیوههای تامین مالی آن در یک برنامه کوتاه مدت، میان مدت و بلندمدت تصمیم گیری کرد.