مدیریت زنجیره تامین یکی از فرآیندهای مهم قابل برونسپاری در هر کسبوکاری است که طی آن فرآیندها و جریانات ساخت محصولات کنترل میشود. معاونت بررسیهای اقتصادی اتاق تهران در گزارشی ضمن بررسی مزایای مختلف این استراتژی به چالشها و همچنین ضرورتهای اتخاذ چنین رویکردی اشاره کرده و با بهرهگیری از دستاوردهای آخرین گزارشهای جهانی در این خصوص، مدل این کسبوکارها را مورد بررسی قرار داده است.
تولید بدون کارخانه (Factory less manufacture) بهعنوان یک استراتژی کسبوکار، بر پایه برونسپاری بخشی از فرآیند تولید است که با هدف بهرهمندی از ظرفیتهای تولید موجود برای دستیابی به مزیتهای رقابتی اتخاذ میشود. بهطور خلاصه، تولید بدون کارخانه به مفهوم برونسپاری ساخت و تولید در سایر کارخانههای صنعتی است. استراتژی تولید بدون کارخانه، بهکارگیری سیستمی است که از طریق آن میتوان اقدام به متنوعسازی و تکمیل سبد محصولات تولیدی با استفاده از ظرفیتهای سایر واحدهای تولیدی و بدون تاسیس کارخانه کرد. در این روش، محصولات با استفاده از ظرفیتهای خالی سایر تولیدکنندگان و از مسیر کاهش هزینههای ثابت و سربار جانبی تولید میشوند. بنابراین یکی از ویژگیهای اصلی تولید بدون کارخانه نیاز نداشتن به سرمایه زیاد است و شرکتهای تولیدکننده تنها در موارد ضروری و حسب نیاز اقدام به راهاندازی برخی خطوط مونتاژ یا بستهبندی میکنند.
تولید بدون کارخانه فرصت مناسبی برای رونق و رشد بنگاههای کوچک اقتصادی و کسبوکارها بهویژه در بخش خصوصی است که در این روش صاحبان برند یا مالکان محصول، سفارش ساخت آن کالا را به کارخانهای دیگر میدهند. برونسپاری تولید (Outsource manufacturing) نیز در واقع نوعی فرآیند تولید بدون کارخانه است که با هدف بهرهگیری از صرفههای ناشی از مقیاس بهعنوان یک استراتژی در برخی از کسبوکارها اتخاذ میشود. عبارتهای تولید بدون کارخانه و برونسپاری تولید گاه در مفهوم مشترک به کار گرفته میشوند، اما عموما در برخی از صنایع که تجهیزات تولیدی در محل کسبوکار وجود دارد، اما با هدف کاهش قیمت تمامشده و کسب مزیتهای رقابتی، فرآیند تولید به بیرون واگذار میشود، مفهوم برونسپاری تولید کاربرد بیشتری مییابد.
با توجه به پیچیدگیهای فرآیند تولید، برونسپاری تولید موجب تمرکز کسبوکار بر ابعاد نوآوری محصول، برندینگ، بازاریابی و توسعه شبکه فروش میشود. براساس گزارش دیلویت، شرکتهای بزرگتر ٦٦درصد بیشتر از کسبوکارهای کوچک برونسپاری میکنند. همچنین ٦٦درصد از کسبوکارهای دارای بیش از ٥٠نیروی کار، در برونسپاری خدمات سرمایهگذاری میکنند، در حالی که تنها ٢٩درصد از شرکتهای با ٥٠ کارمند یا کمتر بودجهای را برای پشتیبانی خارجی در عملیات خود اختصاص میدهند. یکی از دلایل احتمالی این امر این است که شرکتهای کوچک (شرکتهایی که کمتر از ٥٠کارمند دارند)، توانایی مالی برای سرمایهگذاری در خدمات برونسپاری را ندارند، درست برخلاف شرکتهای بزرگتر که منابع مالی بیشتری در اختیار دارند.
یکی از نمونههای بارز برونسپاری تولید در صنعت خودرو است. بهطور مثال، شرکت فورد موتور، تولید بخشی از قطعات خود را به سازندگان مختلف در سراسر جهان واگذار کرده است. این تولیدکنندگان سفارشها را تحت دستورالعملهای دقیق ارائهشده توسط شرکت فورد تولید میکنند. صنعت پوشاک یکی دیگر از صنایعی است که در سطح جهان، برونسپاری برای تولید در آن بهوفور دیده میشود. بهطور مثال، بسیاری از برندهای مد مانند گوچی و پرادا تولید لباس خود را به کشورهایی مانند چین و بنگلادش برونسپاری میکنند. در این کشورها عموما به دلیل نیروی کار ماهر و دستمزد ارزانتر، هزینههای تولید پایینتر است و همین موضوع موجب شده است تا برندهای سطح بالا با برونسپاری تولید پوشاک به این کشورها، بتوانند با قیمتهای مقرونبه صرفهتری تولید کنند.
برونسپاری تولید تنها خاص شرکتها و برندهای بزرگ نیست، بلکه کسبوکارهای کوچک و متوسط نیز از برونسپاری بهره میبرند. بهعنوان مثال، یک تجارت کوچک مثل تولید مبلمان میتواند تولید برخی از اجزای محصول خود را به یک تامینکننده خارجی برونسپاری کند. شرکتها با برونسپاری بخشی از تولید به کشورهایی با اقتصاد کمتر توسعهیافته، با ایجاد شغل و ارتقای سطح زندگی شهروندان به رشد اقتصاد آن کشور کمک میکنند.
مدل کسبوکار استراتژی تولید بدون کارخانه
در استراتژی برونسپاری ساخت و تولید یا همان استراتژی تولید بدون کارخانه باید ارتباط بین اجزای فرآیند تولید براساس استراتژی شرکت به نحوی برقرار شود که زنجیره مناسبی از فرآیندها برای ایجاد تولید موفق شکل بگیرد و اهداف شرکت به نحو مناسبی محقق شود. در این رویکرد، مدلهای همکاری مختلفی در زمینههای مختلف زنجیره تولید با رویکرد یکپارچگی فرآیند و تکنولوژیهای محصول و مدیریت فرآیند تحقق تولید بدون کارخانه، توسعه خواهد یافت که در نهایت کاهش هزینه کل زنجیره، کیفیت مناسب محصول و موفقیت شرکای استراتژیک را فراهم میآورد. در همکاریهای استراتژیک که غالبا بهصورت بلندمدت است، از روشهای کلاسیک برونسپاری به نحوی استفاده میشود که شبکه پایداری از تولید و عرضه شکل گیرد و موجب ایجاد همافزایی در فضای فعالیت کسبوکار شود.
بهمنظور تحقق تولید در فضای تعاملی تولید بدون کارخانه، انتخاب اجزای زنجیره و نوع همکاری استراتژیک تولیدکننده نهایی با اجزای سیستم از ضرورتهای تعامل در این استراتژی است. مدیریت این تعاملات نیازمند یک الگوی شبکهای شامل ارتباطات زنجیرهای طراحی، تولید، ساخت و فروش است که این همکاری نیازمند وجود استراتژی حمایتی از شبکه از سوی بنگاه اصلی است.
در مدل کسبوکار تولید بدون کارخانه، ارتباط بین شرکت اصلی (مادر) و تامینکننده جریان مواد ورودی به شرکت تامینکننده وارد شده و محصول، خروجی این فرآیند خواهد بود. در طرف دیگر، شرکت مادر خریدهای لازم و دستمزد را به شرکت تامینکننده پرداخت کرده و ضمن تقبل برخی هزینههای عملیاتی، مالک درآمد اصلی خواهد بود. آنچه در این مدلهای کسبوکار حائز اهمیت است، تعامل دوجانبه دو کسبوکار است که باعث همافزایی و موفقیت فرآیند همکارانه میشود.
با توجه به اینکه استراتژیهای تولید متفاوت است، در مواردی که شرکتها در کنار یکدیگر و در یکمجموعه تعاملی قرار میگیرند، هماهنگی و همکاری در خصوص بازار و مشتریان و اهداف افزایش یافته و موجب ایجاد استراتژیهای هماهنگ با شرکت اصلی میشود. هماهنگی و یکپارچگی بین اجزای زنجیره در زمینه شرایط و زمینههای همکاری، اهمیت بسزایی در موفقیت سیستم تولیدی بدون کارخانه دارد. بهاشتراکگذاری اطلاعات بازار و تقاضا بین شرکتهای تامینکننده شرط موفقیت همکاری در یک شبکه تولید و ایجاد همافزایی در مواجهه با روندهای بازار است.
مزایای تولید بدون کارخانه
با توجه به اینکه کارخانهها میتوانند از ظرفیتهای خالی خود برای تولید محصولات سفارشی کسبوکارها استفاده کنند، بنابراین امکان بهرهبرداری حداکثری از ظرفیتهای موجود فراهم میشود. در استراتژی تولید بدون کارخانه نیازی به سرمایهگذاریهای اولیه سنگین وجود ندارد، بنابراین میتوان با حداقل سرمایه، ایدههای محصولات جدید را به تولید تبدیل کرد. در این استراتژی، امکان ایجاد اشتغال بیشتر با حداقل سرمایه فراهم میشود. با برونسپاری تنها هزینه نیروی کار کاهش نمییابد، بلکه منابع انسانی، آموزش، زمان مدیریت، حقوق اضافهکاری، غرامت دستمزد ایام بیماری و تعطیلات و سایر هزینههای نیروی کار نیز به حداقل میرسد. در این استراتژی میتوان با حداقل سرمایه و هزینه به رونق تولید داخل و همچنین رشد صادرات کمک کرد. با توجه به اینکه در این استراتژی تمرکز کسبوکار به جای تولید، بر سیستم بازاریابی و برندینگ خواهد بود، بنابراین فرصتهای رشد و موفقیت بیشتری از مسیر برندسازی پیشروی کسبوکارها قرار خواهد گرفت. تولیدات بدون کارخانه مزایای زیادی در زمینه کاهش آلایندگیهای زیستمحیطی به همراه دارند.
با توجه به اینکه در استراتژی تولید بدون کارخانه دو فرآیند اساسی «طراحی و مهندسی» و «فرآیند تولید» از یکدیگر تفکیک میشوند، امکان تمرکز بر هر فرآیند و بهرهوری بیشتر فراهم میشود. بنابراین رونق این استراتژی تولید باعث تخصصی شدن تولید در کشور میشود، به نحوی که واحدهایی که تنها کارشان تولید است، میتوانند بر استفاده از تکنولوژی و تکنیکهای نوین تمرکز کنند. اجرای این استراتژی این انگیزه و فرصت را به کسبوکار میدهد تا منابع خود را به جایی که بیشترین کارآیی را دارد، تخصیص دهد. این استراتژی فرصت حفظ بازار در مقیاس جهانی را برای کسبوکار فراهم میکند. واگذاری فرآیند تولید به متخصصان موجب کاهش ریسک و اشتباهات و خطاهای احتمالی در فرآیند تولید میشود. در برونسپاری تولید، به دلیل تمرکز بر مزیتهای رقابتی، امکان مدیریت بهتر ریسک و مدیریت زنجیره تامین فراهم میشود. در این روش، هزینه تامین و نگهداری مواد اولیه، تجهیزات و ماشین، فضای لازم برای استقرار منابع و هزینههای مرتبط با نیروی انسانی و حقوق و دستمزد از فرآیندهای مالی حذف شده و امکان تصمیمگیری با تمرکز بر هزینههای برونسپاری تولید فراهم میشود. کاهش هزینههای نیروی کار و هزینههای عملیاتی و سربار از مسیر برونسپاری تولید موجب میشود که برنامهریزی دقیقتری در خصوص تضمین سطح قیمت محصولات صورت پذیرد که خود سبب افزایش فروش و دریافت سهم بیشتر از بازار رقبا میشود.
با برونسپاری ساخت و تولید، گزینههای مختلفی در زمینه بهرهمندی از امکانات و استعدادها فراهم میشود، در حالی که تولید داخلی منوط به استفاده از استعدادهای محدود افراد در دسترس است. بنابراین در این استراتژی امکان بهرهمندی از نیروی کار متخصص و حرفهای، با هزینه کمتر و مقرونبهصرفه فراهم میشود.
در شرایطی که بازار تقاضای یک محصول بسیار نوسانی است، استراتژی برونسپاری تولید یک راهکار بسیار کارآمد برای پاسخگویی به تقاضای متغیر در بازار است و تا حد زیادی ریسک ناتوانی در پاسخگویی به نیازهای بازار برای کسبوکار را کاهش میدهد. در استراتژی تولید بدون کارخانه میتوان از نوسانات و تحولات موجود در بازار تا حد زیادی مصون ماند، بنابراین انعطافپذیری بیشتری برای بنگاهها به همراه خواهد داشت. در حالت تولید داخل کارخانه، افزایش سریع مقیاس دشوار و کاهش مقیاس پرهزینه است، اما هنگامی که برونسپاری صورت میپذیرد، این امکان فراهم میشود تا نسبت به تغییرات تقاضا انعطافپذیری و چابکی بیشتری ایجاد شده و در طول چرخه عمر محصول نسبت به تقاضاهای در حال تغییر بازار واکنش موثر ایجاد شود.
بهرهمندی از صرفهجوییهای ناشی از برونسپاری، موجب افزایش حاشیه سود شده و امکان تمرکز بر مزیتهای کلیدی کسبوکار و سرمایهگذاری بیشتر در این زمینه را فراهم میکند.
تمرکز بر مزیتهای اصلی موجب میشود تا متخصصان روی فرآیندهایی همچون طراحی، مهندسی، آزمایش، بازاریابی و… که بخش مهمی از فرآیند موفقیت کسبوکار است، متمرکز شوند. کاهش هزینههای تجهیزات، ماشینآلات، نرمافزار و سایر داراییها که هزینههای سرمایهگذاری قابلتوجهی هستند یکی دیگر از مزایای برونسپاری تولید است که در این استراتژی به جای دغدغه خرید تجهیزات بزرگ یا هزینههای جاری مانند تعمیر و نگهداری، استهلاک و… این امکان فراهم میشود تا از سرمایه در گردش بهطور موثرتری در جاهای دیگر استفاده شود.
چالشها و ریسکهای تولید بدون کارخانه
برونسپاری تولید برخی چالشها را به همراه دارد که لازم است کسبوکارها قبل از اتخاذ این استراتژی از آنها آگاه باشند و در برنامهریزیهای خود برای تولید، این ریسکها را مدنظر قرار دهند. برخی از این ریسکها عبارتند از: شناخت و تسلط کامل نسبت به ابعاد مختلف برونسپاری از جمله تکنولوژی مورد استفاده در فرآیند تولید، کیفیت و فرآیند تولید، هزینه تمامشده، زمان لازم برای تولید و میزان تعهد شریک تجاری در ایفای تعهدات خود که لازم است در برونسپاری ساخت و تولید مدنظر قرار گیرند. لازم است پیش از برونسپاری تولید، کیفیت محصولات تولیدی شریک موردنظر، مورد بررسی قرار گیرد. یکی از مهمترین اصولی که در تنظیم قراردادهای برونسپاری لازم است مدنظر قرارگیرد، امکان رصد پیشرفت فرآیند تولید توسط متقاضی است. لازم است متقاضی چشمانداز روشنی از مراحل و فرآیند تولید داشته و امکان نظارت بر این فرآیند فراهم باشد. برونسپاری تولید صنعتی به دلیل اینکه امکان تدقیق زیرساختهای لازم و دانش و مهارت در مورد نحوه تولید محصول را از سفارشدهنده میگیرد، بنابراین تا حد زیادی قدرت چانهزنی با پیمانکار تحتتاثیر این موضوع قرار میگیرد. در نتیجه این امکان وجود دارد که پیمانکار از قدرت خود در راستای افزایش تدریجی هزینهها استفاده کند. با توجه به اینکه تولید داخلی، امکان بهبود فرآیندها و بهبود کیفیت محصولات و توسعه محصول را فراهم میآورد، در طرف مقابل، برونسپاری تولید توسعه یا بهبود محصول را با مشکل مواجه میکند؛ زیرا بهبود کیفیت محصول به منابع و عوامل خارج از بنگاه متکی بوده و ممکن است تشخیص راههای ارتقای کیفیت محصول دشوار شود.
برونسپاری فرآیندهای کسبوکار
فراتر از تولید بدون کارخانه که معادل برونسپاری تولید است، مفهوم برونسپاری فرآیند کسبوکار Business Process Outsourcing نیز وجود دارد که طی آن یکشرکت، برخی عملکردهای تجاری را برونسپاری میکند تا توسط شرکت دیگری مدیریت شود. بهعنوان مثال، برخی فرآیندهای بازاریابی، حقوق و دستمزد، منابع انسانی، خدمات مشتری و مدیریت زنجیره تامین، قابل برونسپاری است. سهنوع برونسپاری فرآیند کسبوکار وجود دارد. نوع Offshore به معنای استخدام یک شرکت خارج از کشور برای اجرای یک فعالیت تجاری است. به عنوان مثال، یک شرکت در ایالاتمتحده ممکن است شرکتی در فیلیپین را برای انجام برخی امور، استخدام کند. برونسپاری Nearshore به معنای استخدام یک شرکت در یک کشور مجاور است، مانند یک شرکت کانادایی که به یک شرکت آمریکایی برونسپاری میکند و در نهایت،Domestic به معنای استخدام یک شرکت در داخل همان کشور برای انجام برخی فرآیندهاست. یکی از فرآیندهای مهمی که در هر کسبوکاری قابل برونسپاری است مدیریت زنجیره تامین Supply Chain Management است. مدیریت زنجیره تامین دربرگیرنده مراحل کنترل و نظارت بر فرآیند ساخت و فروش کالاهای تجاری، از تامین مواد و ساخت کالا تا توزیع و فروش آنهاست. بهعنوان مثال، برای تولید کفش، گاهی اوقات مواد خام از چند منبع در سراسر جهان تهیه میشود. سپس مواد اولیه به شرکت سازنده کفش ارسال میشود. سپس کفشها برای شرکتهایی که آنها را بین مشتریان توزیع میکنند ارسال میشود. در تمام این مدت، موجودیها مدیریت میشوند تا منابع بهموقع برسند، اما هزینه ذخیرهسازی، نیروی کار یا سایر هزینههای اضافی را ندارند.
مدیریت زنجیره تامین فرآیند پیچیدهای است که اگر به طور دقیق انجام نشود، میتواند سبب کاهش حاشیه سود شرکتها شود. شرکای منتخب در زنجیره تامین میتوانند برای یک شرکت جایگاه قانونی و اخلاقی ایجاد کنند یا آن را از بین ببرند. مدیریت زنجیره تامین شامل مشاور حقوقی، فرآیند پرداخت، جستوجوی شرکا برای تامین منابع، کنترل کیفیت، رویههای حسابداری، نرمافزار تخصصی و… است. شرکت باتجربه در برونسپاری فرآیند کسبوکار میتواند این پیچیدگیها را در عین کاهش ریسک مدیریت کند.
ارزش بازار جهانی برونسپاری فرآیند کسبوکار در جهان از سوی موسسه دیلویت برای سال ٢٠٢٣ حدود ٣٥٠میلیارد دلار پیشبینی شده است و برآورد میشود تا سال ٢٠٢٧، به ٤٥٠میلیارد دلار برسد که نشاندهنده نرخ رشد سالانه مرکب 48.6درصد بین سالهای ٢٠٢٣ و ٢٠٢٧ است.
دلایل برونسپاری فرآیندهای کسبوکار
براساس نظرسنجی جهانی موسسه دیلویت در سال ٢٠٢٢ در خصوص برونسپاری فرآیندها، یک مدیر از هر دو مدیر، یافتن متخصصان مناسب و مستعد را بزرگترین چالش داخلی در پیشبرد استراتژیهای شرکت میدانند و بنابراین اقدام به برونسپاری میکنند. محدودیت در استفاده از فناوریها و ابزارهای تحلیل داده و محدودیت در هماهنگی بین وظایف از دیگر اصلی دلایل شرکتها برای برونسپاری بخشی از فرآیندهاست. در نمودار 2 به رایجترین دلایل شرکتها برای برونسپاری اشاره شده است.
نقش صنعت ٤ در برونسپاری تولید
با ظهور انقلاب صنعتی چهارم، برونسپاری فرآیندهای کسبوکار بسیار دیجیتالیتر میشود و به طور بالقوه موجب تقویت کسبوکارهایی میشود که تمایل بیشتری به تعامل استراتژیک و مشارکتی دارند. صنعت4 انقلابی نوآورانه است که امکان بهرهمندی از استعدادهای جدید و منحصربهفردی را که براساس فناوریهای جدید بهبود یافتهاند از طریق برونسپاری فراهم میکند و توسعهدهندگان از این طریق میتوانند امکانات لازم برای برآورده ساختن درخواستهای تولید را ارائه دهند. با توجه به جهانی شدن فرآیندها، خدمات توسعهدهندگانی که در حوزه صنعت چهار فعالیت دارند در سراسر جهان قابل استفاده است. بهطور مثال، به لطف مراکز برونسپاری در سراسر آمریکا، مرزهای جغرافیایی دیگر بهعنوان یک مساله مطرح نیستند و شرکتها میتوانند با توسعهدهندگان در هر منطقه کار کرده و نیازهایشان را بهطور موثری بیان کنند. با توجه به این مزایا، واضح است که برونسپاری نقش بزرگی در پیشرفت صنعت4 خواهد داشت.
طبق گزارشهای مختلف پیشبینی شده است که صنعت4 این پتانسیل را دارد که در ١٥سال آینده 2.14تریلیون دلار به اقتصاد جهان اضافه کند. علاوه بر این، برآورد شده است تولیدکنندگان تا سال ٢٠٢٠ سالانه 8.74میلیارد دلار برای فناوری کارخانههای هوشمند هزینه خواهند کرد و همچنین مکینزی تخمین زده است که کل تاثیر اقتصادی کارخانههای هوشمند به طور بالقوه این امکان را دارد که تا سال ٢٠٢٥ به 7.3تریلیون دلار در سال برسد.
کارخانههای هوشمند به فناوری هوشمند متکی هستند و فناوریهای هوشمند به مهندسان با استعداد متکی هستند. کارشناسان، صنعت4 را در حالی دنبال میکنند که بر شخصیسازی متکی است. صنعت پنجم نیز به مشتریان اجازه میدهد آنچه را که میخواهند سفارشیسازی کنند. در هر حال صنعت چهارم و پنجم به مهندسان مستعدی نیاز دارند که کشف این استعدادها در حال حاضر در سراسر جهان از طریق شرکتهای برونسپاری در حال رهبری است.
کسبوکارها در حال حاضر سرمایهگذاری زیادی روی فناوریهای نسل چهارم انجام میدهند تا از رقبا جلوتر باشند و سریعتر وارد بازار شوند. کلان داده، اینترنت اشیا و هوش مصنوعی به دلیل تاثیر انقلابی که بر صنعت تولید خواهند داشت دلیل اصلی تلاش شرکتها در سراسر جهان برای نوآوری در این صنعت را نشان میدهد.