زیرسازی و آمادهسازی مقصد باتوجه به فاکتورهایی همچون اقامت، حملونقل، امکان استفاده از کارتهای اعتباری بینالمللی، امکانات و فراهم بودن شرایط آسان سفر در کنار تسهیل در شرایط ورود همچون لغو ویزا از جمله پارادایمهای گردشگران برای انتخاب یک مقصد خارجی است. علاوه بر این، باتوجه به شرایط اقتصادی کشورها و ذائقه و سلیقه متفاوت افراد، این فاکتورها میتواند به لحاظ اولویت تغییر کند و حتی برخی از فاکتورها همچون حذف ویزا اهمیت چندانی نداشته باشد. یکی از مهمترین عوامل جذب گردشگران خارجی از یک کشور مبدأ، شناخت کامل از ذائقه و سلیقه سفر گردشگران آن کشور است و نمیتوان راهکارهایی را که برای جذب گردشگران عراقی یا عمانی بهکار میرود برای گردشگران قطری یا کویتی نیز به کار برد.
چندی قبل، رایزن بازرگانی اتاق ایران و قطر در نشستی اینچنین مطرح کرده بود که به گفته قطریها، شهرهای ایران به دلیل نداشتن هتل بسیار شیک و مجلل و همچنین نبود خودروهای سطح بالا در سیستم حملونقلی، نمیتوانند مقصد گردشگری قطریها باشند. اینکه چرا ایران باتوجه به اشتراکات فرهنگی و مذهبی و نزدیکی جغرافیایی و سیاسی با قطر، مقصد اصلی گردشگری قطریها محسوب نمیشود تا پیش از لغو ویزا، به گفته مصطفی صالحینژاد، دبیر کل اتاق بازرگانی مشترک ایران و قطر ناشی از سه عامل محدودیت حمل پول نقد، نبود کارت اعتباری بینالمللی و مشکلات ناشی از دریافت ویزا بود.
اینکه چرا ایران مقصد گردشگری نیست، اول از همه باید گفت که طبق قوانین بینالمللی، گردشگران خارجی فقط میتوانند یک حجم خاصی از پول نقد را با خود به ایران بیاورند. میزان این مبلغ ۱۰هزار دلار است و حمل مبالغ بالاتر به صورت نقد مشمول قوانین گمرکی میشود و گردشگران باید آن را به گمرک کشور مقصد اعلام کنند. اگرچه ۱۰هزار دلار برای قطریها پولی محسوب نمیشود اما نمیتوان به آنها گفت ۱۰هزار دلار را در جیبت بگذار و به ایران سفر کن. آنها دوست دارند در سفرهایشان کردیت کارت با مبلغ مثلا ۱۰۰هزار دلار داشته باشند تا یک سفر بسیار راحت و فوق لوکس را تجربه کنند. بنابراین مساله «محدودیت حمل پول نقد» و نبود کارت اعتباری بینالمللی در ایران مهمترین مساله در استقبال پایین گردشگران قطری از ایران است. البته مشکل ویزا هم یکی از دلایل عدماستقبال قطریها بود که چندی پیش ویزای قطریها برای سفر به ایران حذف شد.
به گفته صالحینژاد، اگرچه جاذبههای گردشگری ایران فراوان است اما هتلی که جوابگوی نیاز و سلیقه قطریها باشد، زیاد نداریم. قطریها لوکسپسند هستند در سفرهای خود به راحتی خرج میکنند و چون در زمره کشورهای ثروتمند محسوب میشوند، دوست دارند به راحتی پولهایشان را خرج کنند و سفری فوق لوکس را تجربه کنند. بنابراین برای جذب گردشگران قطری نیاز به زیرساختهای بسیار متفاوتی در مقایسه با گردشگران عمانی و حتی عراقی داریم و مجموعه این مسائل ما را در جذب گردشگران قطری خیلی موفق نکرده است. پس از حذف ویزا از سوی ایران برای گردشگران قطری «دنیایاقتصاد» در گفتوگویی با مریم تکافی، پژوهشگر و عضو اتاق بازرگانی ایران و قطر به بررسی تاثیر لغو ویزا برای جذب گردشگران قطری پرداخته است. تکافی بحث ورود گردشگران قطری و لغو ویزا را از ابعاد مختلف مورد بررسی قرار داده و زیرسازی و آمادهسازی بنیانهای صنعت گردشگری را پیش از لغو ویزا ضروری میداند و معتقد است که لغو ویزا به تنهایی نمیتواند به یکباره یک عامل محرک برای جلب توجه گردشگران قطری شود.
از دیدگاه این فعال در زمینه اقتصاد گردشگری، بحث ورود گردشگران قطری و لغو ویزا را باید از چند بعد نگاه کرد. اولین چیزی که بسیار اهمیت دارد اینکه به این موضوع باید با نگاه واقعبینانه نگریست. اصلا نمیشود انتظار داشت که با برداشتن ویزا تعداد گردشگران قطری به ناگاه افزایش چشمگیری داشته باشد و صندلیها پر شود و به یکباره، جهش قابل ملاحظهای در بحث ورود گردشگر به ایران اتفاق بیفتد. اما با وجود این، لغو ویزا مساله مهمی است. نتایج مجموعهای از تحقیقات این را نشان میدهد که وقتی بریتانیا ویزای گردشگری برای چینیها قرار داد، میزان ورود گردشگران چینی به بریتانیا ۶۰درصد کاهش پیدا کرد در حالی که برعکس این موضوع در ایران اتفاق افتاد. وقتی برای عمانیها این طرح اعمال شد، جذابیت سفر برایشان زیاد شد و این موضوع منجر به رشد ۱۰ برابری مسافران عمانی به ایران شد. البته این موضوعی است که ذره ذره اتفاق میافتد و تصمیمی است که در درازمدت اثرات خود را نشان میدهد و اثرات آن را باید در چند سال بعد مشاهده کرد.
بُعد دیگری که در این مساله مهم است بحث احترام است. از نگاه جامعهشناسی و رسانه و هر چیزی که به این ماجرا نگاه کنیم، وقتی شما به مردم یک کشور بگویید که درب خانه من به روی شما باز است و هر زمانی که دوست داشته باشید میتوانید به این کشور وارد شوید، ایجاد این حس خوب باعث رشد سفر خواهد شد.
همچنین پیشینه فرهنگی مشترک بین ایران و قطر وجود دارد. این باعث شده که رسم و رسومها بین دو کشور پر از حس میزبانی و میهمانی باشد و از طرفی وقتی یک کشور چنان شرایطی فراهم کند قطعا میتواند در رشد گردشگری اثرگذار باشد. در این رابطه میتوان به شهرهای کوچکی در استان فارس اشاره کرد که با وجود کوچک بودن اما پروازهای مستقیم به دوحه وجود دارد و ترانزیت هوایی برقرار است. این برمیگردد به پیشینه فرهنگی و مبادلات اقتصادی بین دو کشور.
اگرچه، بحث پیشینه تاریخی و احترام و جایگاه و منزلت قطریها در ایران میتواند حائز اهمیت باشد. اما نکتهای که بسیار اهمیت دارد اینکه سبک زندگی و سفر قطریها بسیار لوکس و لاکچری است و این خیلی مهم است که زیرساختهایی که برای این افراد فراهم میشود مناسب با همان فضای ذهنیای باشد که قطریها مدنظرشان است. داشتن هتل خوب، حملونقل آسان و فراهم بودن کارت اعتباری بینالمللی از جمله شرایطی است که باعث ایجاد جذابیت قطریها برای سفر به ایران میشود. در واقع با وجود این شرایط قطریها به ایران سفر میکنند. به گفته مدیر روابط عمومی اتاق مشترک ایران و قطر، یکی از مشکلاتی که شنیدهایم گردشگران خارجی در سفر به ایران از آن شکایت میکنند مشکل کمبود «سرویس بهداشتی عمومی» است.
شاید برخی از مسائل بسیار ساده و پیشپاافتاده به نظر برسند و در بحث گردشگری چندان مطرح نباشند اما همین مشکل ساده، مانع ورود گردشگر شده است. فعالان گردشگری و تورلیدرها میگویند که اگر از فضای هتل خارج شوند و بخواهند برای زیارت به مشهد بروند یا به شهرهای شمالی همچون رشت بروند، با معضل و مشکل بسیار بزرگی به نام «کمبود امکانات زیرساختی» مواجهاند. بنابراین، همیشه این امکانات زیرساختی است که باعث شده، ورود گردشگر با مشکل مواجه شود. پس در کنار این لغو ویزا، باید زیرساخت را در اولویت قرار داد و شرایط را برای ورود قطریها فراهم کرد.
علاوه بر این، روابط عمیق ایران و قطریها از سالیان دور همیشه برقرار و زیاد بوده و بسیاری از قطریها اصالتا ایرانیاند پس روابط خویشاوندی هم بین دو کشور برقرار است. پس این علاقهمندی که بین دو کشور وجود دارد خود به نوعی زمینهساز جذب گردشگری است که حتما باید به آن توجه اساسی شود.
این ضعف زیرساختی، در بحث توریسم پزشکی و هزینه خدمات پزشکی نیز تاثیرگذار است. برای قطریها «هزینه» اصلا ملاک نیست و تنها «کیفیت» مهم است. آنها به راحتی میتوانند به ترکیه یا انگلستان بروند و بیشترین هزینه را برای دریافت بهترین شرایط زیرساختی پزشکی بپردازند. اگرچه در ایران، کیفیت علم پزشکی بالاست اما این به تنهایی کافی نیست، چون فضاهایی که با سلیقه و شرایط زندگی و سفر لاکچری قطریها هماهنگ باشد باید فراهم شود. پس در ابتدا باید زیرساختها آماده شود.
این پژوهشگر در ادامه به بررسی تفاوتهای چشمگیر بین دو کشور در صنعت گردشگری پرداخته که در صورت نادیده گرفتن این تفاوتها جذب گردشگران قطری صرفا با لغو ویزا راه به جایی نخواهد برد. به گفته تکافی، سفر زیارتی یا سفرهایی با هدف زیارتی یکی از بخشهایی است که قطریها خیلی به آن اهمیت میدهند اما پروازی که از مشهد به دوحه میرود با پروازی که از دوحه به مشهد میآید، زمین تا آسمان با یکدیگر تفاوت دارند. پروازها و صندلیهایی که اشغال میشود به خوبی گواه این است که نحوه ورود ایرانیها به دوحه چطور است و نحوه ورود قطریها به ایران به چه شکلی است و این تفاوت میتواند بسیار حائز اهمیت باشد. بهخصوص در پروازهای زیارتی مشهد به دوحه و دوحه به مشهد این تمایز و تفاوت را کاملا میتوان مشاهده کرد.
در مجموع حذف ویزا برای سفر به یک مقصد خودش به نوعی محرک است و این میتواند عاملی تشویقکننده باشد و اجازه بدهد مسافران راحتتر سفر کنند. در مجموع جذابیت سفر را بیشتر میکند. اگر زیرساختها را فراهم کنیم میتوانیم بگوییم که این، یک تصمیم درست است که برنده جذب توریست خواهد بود و با حذف ویزا میتوان امیدوار بود که این آمارهای بسیار پایین که در سالهای اخیر با ورشکستگی ورود ویزا به ایران همراه بوده تا حد زیادی تقلیل پیدا بکند.