پژوهشی بسیار دقیق به تازگی در مجله Nature در ژانویه 2024 منتشر شده که وضعیت فعلی و روند سطوح آبهای زیرزمینی را در سطح جهانی در بیش از 40 کشور مورد بررسی قرار داده است، این مطالعه روند سطح آب زیرزمینی را در محل 170هزار حلقه چاه نظارتی و 1693 سیستم آبخوان در کشورهایی که 75 درصد برداشت از منابع آب زیرزمینی را دارند، مورد تجزیه و تحلیل قرار داده است.
در قرن بیست و یکم، کاهش سریع سطح آبهای زیرزمینی بهویژه در مناطق خشک، گسترده ارزیابی شده است، به طوری که طی چهار دهه گذشته، کاهش سطح آب زیرزمینی در 30 درصد از سفرههای زیرزمینی منطقهای جهان شتاب گرفته است و این مساله اهمیت انجام اقدامات فوری و موثر جهت رفع کاهش سطح آبهای زیرزمینی را دو چندان میکند.
از سوی دیگر، بیش از 80 درصد از سیستمهای آبخوان با شتاب کاهش سطح آب زیرزمینی، کاهش میزان بارندگی را نیز تجربه کردهاند. چراکه نزولات جوی از دو طریق مستقیم و غیرمستقیم بر کاهش سطح آب زیرزمینی اثرگذار است. افزایش برداشت از آبهای زیرزمینی در طول خشکسالی از جمله اثرات غیرمستقیم و کاهش سرعت شارژ مجدد در دوران خشکسالی از جمله اثرات مستقیم این پدیده است. کاهش سطح سفرههای آب زیرزمینی در مناطقی با آب و هوای خشک و مناطقی که زمینهای زیادی از آن برای کشاورزی کشت میشود به صورت ملموستری مشاهده میشود.
روزنامه نیویورک تایمز در نوشتار خود از وضعیت آبی منابع ایران به عنوان نمونهای از کاهش شدید سطح آبهای زیرزمینی در جهان یاد کرده و آورده است: «محققان مناطق وسیعی از سفرههای زیرزمینی را در ایران پیدا کردند که در آن مناطق به شدت سطح آب سفرهها در حال سقوط و کاهش است.»
بر اساس گزارش مجله Nature کندی و معکوس شدن روند کاهشی سطح آبهای زیرزمینی در نیمی (49درصد) از سیستمهای آبخوان مشاهده شده است. این موارد نشان می دهد که امکان کند کردن و حتی بالقوه معکوس کردن کاهش سطح آب زیرزمینی وجود دارد. به عنوان مثال، کند شدن تعمیق سطح آب زیرزمینی در آبخوان ساق شرقی عربستان سعودی، احتمالاً تا حدودی به دلیل سیاستهای تبیین شده برای کاهش تقاضای آب کشاورزی می باشد.
در تایلند نیز روند کاهش سطح آبهای زیرزمینی در دو دوره مورد مطالعه معکوس گردید و علت آن به اقدامات نظارتی از جمله هزینههای پمپاژ آبهای زیرزمینی و صدور مجوزهای قانونی چاهها نسبت داده شده است. نمونه دیگر در ایران دشت عباس استان ایلام است که در آن کاهش سطح آب زیرزمینی با انتقال آب به دشت از سد کرخه معکوس شد (فواصل سالهای 2005-2014) که البته این روش مستلزم وجود آبهای سطحی مازاد و مدیریت صحیح آن میباشد. تجزیه و تحلیلها دادههایی که در رابطه با میزان کاهش سطح آبهای زیرزمینی منتشر شده، نشان میدهد که روند کاهشی سطح آب سفرهها در برخی مناطق با تغییر سیاستها، تغذیه مدیریت شده سفرههای زیرزمینی و انحراف آبهای سطحی و نشان دادن پتانسیل سیستمهای آبخوان تخلیه شده برای بازیابی، معکوس شده است، بنابراین میتوان با تغییر در سیاستگذاریها به بهبود شرایط و رفع بحرانها امیدوار بود.