غلامحسین شافعی، رئیس اتاق بازرگانی، صنایع، معادن و کشاورزی ایران در اولین اجلاس تجارت محصولات کشاورزی و غذایی ایران به سخنرانی پرداخت.
رئیس اتاق ایران بعد از اشاره به اهمیت اقتصاد کشاورزی و جایگاه آن در ایران از چالشهای اصلی این حوزه گفت: موضوع کشاورزی برای ایران و هر کشور دیگری مسئله بسیار مهمی است؛ البته در مورد ایران تعبیر و تفسیر داخلی و خارجی به لحاظ موقعیت استراتژیک در منطقه، تنوع مختلف فصول و تنوع آب و هوایی، متفاوت است و این جایگاه از اهمیت ویژهتری برخوردار میشود.
متن کامل سخنرانی رئیس اتاق ایران به شرح زیر است:
در سال 1382 اجلاسی با حضور بخش کشاورزی هلند در کشور برگزار شد و با تعبیر خاصی بخش کشاورزی و غذای ایران را به «شیر خفته» تشبیه کردند که وای به حال روزی که این شیر بیدار شود. بر اساس آنچه از سال 1385 تا حال رخداده، این سوال مطرح است که آیا این شیر بیدار میشود یا هیچ وقت بیدار نخواهد شد. این چالش بزرگ در بخش کشاورزی و غذا است که باید به آن فکر کرد و پاسخ داد. آیا روند حرکت ما در آینده توفیقی در بخش کشاورزی دارد و به روند مثبتی در ادامه میرسیم یا خیر؟
با توجه به اینکه در این نشست افراد متخصص در حوزه صادرات، آب درباره پژوهشهای انجامشده درحوزه کشاورزی صحبت میکنند، ترجیح میدهم که به چند چالش در بخش کشاورزی و صنعت غذا اشاره کنم. این چالشها، در حوزه کشاورزی چالشهای بسیار عمیقی است ولی کمتر از آنها صحبت میشود.
شاید مهمترین چالشی که ما در آینده خواهیم داشت و کمتر در مورد آن صحبت میشود، چالش آب در کشور است. واقعا چالشی بزرگتر از این در کشور نداریم. اما مطابق معمول «ما همه در خواب غنودیم و سحر قافله رفت». معمولا ما منتظر میمانیم تا چالشها به وضعیت نامطلوب برسد و بعد به فکر میافتیم اما باید مسئله آب را در هر اجلاس و سخنرانی تذکر داد.
طبق آمارها، مسیر حرکت ما در ارتباط با مسئله آب، مسیر توسعه نیست. در دهه 50 مجموعا 47 هزار چاه در کشور داشتیم؛ ولی در سال 1398، حدود 850 هزار حلقه چاه در کشور برآورد شد. وضعیت تالابها بسیار نامناسب است و به وضعیت محیط زیست همه اشراف دارند. اگر «طرح فدک» که مجلس شورای اسلامی به دنبال آن بود و اتاق ایران مخالف آن بود، در مجلس شورای اسلامی، تصویب میشد، وضعیت بدتری رقم میخورد. اما با توجه به تحقیقات بینالمللی که نهادهای واسط سازمانملل آن را انجام میداد، درنهایت به واقعیت بحران آب در ایران رسیدند. اگر به همین صورت جلو برویم و اقدام جدیدی نکنیم، 20 سال آینده تصور وجود موجود زنده در بخشی از نقاط ایران تصور اشتباهی است. ایران 10 سال فرصت دارد تا از چالش آب جلوگیری کند و البته میتواند جلوی این بحران را بگیرد. اگر در این مدت اقدام جدیای انجام نشود، تصور موجود زنده در بخشهایی از ایران تصور غلطی است. وقتی از امنیت غذایی و کشاورزی صحبت میکنیم موضوعی مهمتر از آب برای کشور وجود ندارد.
نکته دیگر در حوزه کشاورزی تغییر الگوی کشت، توسعه روش نوین آبیاری و کشت گلخانهای است که متخصصان از تبعات بیتوجهی به آن میگویند؛ مثلاً کشت زعفران از مناطق گرمسیری به اردبیل میرود و هندوانه در مناطق شرقی کشور تولید میشود یا صادرکننده هندوانه و خربزه، جایزه صادراتی میگیرند. اگر روال اینگونه ادامه یابد به خطر 20 ساله، سریعتر میرسیم.
در بخش صنایع وابسته به کشاورزی و صنایع تبدیلی، برخی به اشتباه «تکثرگرایی» را در کشور نمونه توسعه میدانند و این اشتباه است. مثلا در بخش کشاورزی، 6 میلیون تن، گوجهفرنگی تولید میشود. 3 میلیون و 500 هزار تن از این محصول تازهخوری میشود و 2 میلیون و 500 هزار تن برای صنایع تبدیلی استفاده میشود که این میزان محصول ظرفیت تولید 700 هزار تن رب گوجهفرنگی را دارد. اما تعداد واحدهای تأسیسشده برای تولید رب گوجه فرنگی ظرفیتی حدود 2 میلیون و 400 هزار تن در کشور را دارد. سرنوشت صنایع تبدیلی به اینجا رسیده است. صنایع تبدیلی کنستانتره میوه وضعیت بدتری دارد.
مسئله بعدی در حوزه کشاورزی اصلاح الگوی مصرف است که یک سال هم شعار سال حول همین موضوع بود. این در بخش وضعیت فاجعه است. جای الگوی مصرف سالم در زندگی ما بسیار خالی است. مثلاً کشورهای آسیای جنوب غربی از رفتار ما در الگوی مصرف تعجب میکنند. ما به الگوی مصرف در هیچ حوزهای توجه نکردهایم.
در نهایت باید این نشستها ادامه یابد تا زنگ خطر به صدا درآمده در حوزه کشاورزی را به مسئولان کشور برسانند. باید مسیرهای درست را برای آینده مهم و پرخطر تجارت کشاورزی منعکس کنند. در آینده آب چالش بزرگ کشور است که باید موردنظر برنامه ریزان کشور قرار گیرد.