قطع مکرر برق چاههای کشاورزی، روند آبیاری مزارع را مختل کرده و به کاهش بهرهوری محصولات کشاورزی منجر خواهد شد. علاوه بر این، کارخانجات تولیدی و فراوری محصولات کشاورزی نیز به دلیل قطع برق و گاز با چالشهایی اساسی روبهرو شدهاند که نهایتاً زنجیره ارزش این بخش را تحت تأثیر قرار خواهد داد.
در این شرایط، علاوه بر مطالبهگری از دولت، ناگزیر هستیم با بهرهگیری از فناوریهای نوین و تجربههای موفق جهانی در استفاده از انرژی پایدار و پاک و استفاده از روشهای نوین تأمین مالی این پروژهها، تلاش کنیم این بحران را مدیریت کرده و از آن عبور کنیم.
استفاده از انرژی خورشیدی برای چاههای کشاورزی، روشی بسیار مؤثر برای تأمین برق زمینهای کشاورزی در کشوری با اقلیم آفتابی همچون ایران است. با نصب پنلهای خورشیدی بر روی چاههای کشاورزی میتوان بدون وابستگی به شبکه، برق مورد نیاز برق این چاهها را تأمین کرد و آبیاری به موقع مزارع را تضمین نمود. برای نمونه، یک پروژه آزمایشی در منطقه تربتحیدریه نشان داد که استفاده از پمپهای خورشیدی، علاوه بر کاهش هزینهها، از قطع مکرر برق چاههای کشاورزی جلوگیری کرده است.
تولید بیوگاز از پسماندهای کشاورزی یکی از روشهای دیگری است که در برخی از کشورهای در حال توسعه و توسعهیافته مورد استفاده قرار گرفته است و میتواند به عنوان روشی برای تأمین برق و گاز واحدهای فراوری محصولات کشاورزی مورد استفاده قرار گیرد. البته استفاده از این روش با پیچیدگیهایی از نظر هزینه و اجرا روبهروست؛ اما میتواند با کاهش پسماندهای کارخانجات و تولید و برق و گاز، کمککننده صنایع باشد.
توسعه سامانههای آبیاری تحت فشار با انرژی تجدیدپذیر نیز از جمله مواردی است که به علت کمبود توأمان آب و برق در کشور، هرچه سریعتر باید مورد استفاده کشاورزان قرار گیرد. استفاده از سامانههای آبیاری تحت فشار همراه با پمپهای خورشیدی، نه تنها مصرف آب را بهینه میکند؛ بلکه مصرف برق را نیز به حداقل میرساند.
علاوه بر این، میتوان با استفاده از روشهای خلاقانه و بهرهگیری از فناوریهای نوظهوری همچون هوش مصنوعی موجبات افزایش بهرهوری و کاهش مصرف انرژی در بخشهای مختلف زنجیره ارزش محصولات کشاورزی را به ارمغان آورد.
در هند، پمپهای آبیاری خورشیدی جایگزین موتورهای دیزلی شده و هزینههای انرژی را کاهش داده است. دانمارک از بیوگاز تولیدی برای تأمین انرژی کارخانجات استفاده میکند. هلند نیز با انرژی خورشیدی و زمینگرمایی نیاز گلخانهها و واحدهای فراوری خود را تأمین کرده است. این تجربهها نشان میدهد که استفاده از فناوریهای تجدیدپذیر نه تنها امکانپذیر است؛ بلکه نتایج مثبتی به همراه دارد.
نکته اینکه در شرایط سخت اقتصادی کشور و اجرای سیاستهای انقباضی از سوی نظام بانکی از یک سو و اعمال تحریمهای بینالمللی از سوی دیگر، تأمین مالی این پروژهها به مانع مهم دیگری بر سر راه اجرای موفق این طرحها بدل شده است؛ اما میتوان با استفاده از طرحهای مشارکتی و روشهای نوین تأمین به تسریع اجرای این پروژهها کمک کرد.
برای نمونه میتوان با استفاده از روش تأمین مالی زنجیرهای که به تسهیل تأمین نقدینگی و سرمایه در گردش بنگاههای تولیدی کمک میکند، منابع مالی لازم جهت اجرای پروژههای تأمین انرژی زمینهای کشاورزی و واحدهای تولیدی را تأمین کرد.
همچنین، سرمایهگذاری داخلی از طریق تشکیل تعاونیهای انرژی کشاورزی، راهی برای تقسیم هزینههای اجرای این پروژهها میان کشاورزان و تولیدکنندگان است. این مدل در کشورهای دیگری مانند برزیل موفقیتآمیز بوده است.
با همکاری دولت، بخش خصوصی و کشاورزان، میتوان صندوقهایی تشکیل داد که منابع مالی موردنیاز را فراهم کنند. این صندوقها میتوانند تسهیلات کمبهره برای پروژهها ارائه دهند. همچنین ضروری است دولت پروژههای مرتبط با انرژیهای تجدیدپذیر را مشمول معافیتهای مالیاتی کند و تجهیزات مورد نیاز را با تعرفههای مناسب در دسترس قرار دهد.
با وجود چالشهای موجود، فرصتهای بسیاری برای بهرهگیری از انرژیهای تجدیدپذیر وجود دارد و با برنامهریزی دقیق و توأمان حمایت دولت، میتوان تأمین انرژی پایدار را به یک واقعیت تبدیل کرد. در این شرایط لازم است کشاورزان و تولیدکنندگان به منظور جلوگیری از آسیبهای بیشتر، با تشکیل تعاونیهای مشترک و استفاده از فناوریهای نوین، گام مؤثری در این مسیر بردارند.
ثبت دیدگاه
مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : 0