هفته گذشته، نشریه بلومبرگ گزارش کرد که نیمی از شرکتهای بزرگ جهان در حال کاهش فضاهای اداری خود هستند. این شرکتها که هر کدام بیش از ۵۰هزار کارمند دارند، پیشبینی کردهاند که تا سال ۲۰۲۶، بین ۱۰ تا ۲۰درصد فضای اداری خود را کاهش خواهند داد. یکی از دلایل عمده، گرایش خیل عظیمی از نیروهای کار به دورکاری در پی پاندمی کروناست که کماکان ادامه دارد. در برخی ادارات در شهرهای بزرگ، عملا پرنده پر نمیزند. طبق گزارش فایننشال تایمز، برخی از ساختمانهای اداری در مرکز لندن قرار است تغییر کاربری دهند. به نظر میرسد مدیران شرکتها که سابقا به املاک به عنوان یک سرمایهگذاری نگاه میکردند، تاثیرات سریع موج دورکاری بر ساختمانهای اداری را پیشبینی نکرده بودند.
طبق نظرسنجی آژانس معاملات ملکی «نایتفرنک»، همزمان با ادامه مدل کار ترکیبی (تلفیقی از کار حضوری و دورکاری)، نیمی از شرکتهای بزرگ دنیا قصد دارند فضای ادارات خود را کوچکتر کنند. شرکتهای خیلی بزرگ که بیش از ۵۰هزار کارمند دارند، پیشبینی میکنند که تا سال ۲۰۲۶، ۱۰ تا ۲۰درصد فضای خود را کاهش دهند. این گزارش بر اساس نظرسنجی از حدود ۳۵۰ شرکت در نقاط مختلف جهان که مجموعا ۱۰ میلیون کارمند دارند، تهیه شده. اغلب این شرکتها در حال گذار به کار ترکیبیاند اما ۳۱درصد نیز در حال اعمال رویکرد «ادارهمحور» هستند. هفته پیش، نشریه فورچون در گزارشی نوشت که شرکت «سیلز فورس» در تلاش است تا با پرداخت ۱۰ دلار به ازای هر روز، کارمندها را به بازگشت به محل کار تشویق کند و قصد دارد ۵/ ۲ میلیون دلار را صرف این کند.
دکتر «لی الیوت»، یکی از مقامات ارشد نایت فرنک میگوید: «حالا که واقعا در دوران پساکرونا هستیم، تصمیمگیرندگان شرکتها دارند چشمبندها را برمیدارند و نه فقط بر اساس پاندمی، بلکه با در نظر گرفتن طیف وسیعی از جوانب، درباره استراتژیهای آینده املاک و مستغلات خود، تصمیمات شفافتر میگیرند. شرکتها به دنبال این هستند که (کارکنان) ادارات، سختکوشتر باشند اما همزمان، مقداری انعطافپذیری نیز به آنها ارائه دهند.» طبق گفتههای او، گرایش شدیدی نسبت به فضاهای باکیفیت، غنی از امکانات و مبتنی بر پایداری ایجاد شده؛ فضاهایی که با سبکهای کاری رایج، همخوانی بیشتری دارند. الیوت به سیانان گفت: «بعضی شرکتها قصد دارند فضای ادارات خود را کاهش دهند اما به همان اندازه، شرکتهایی وجود دارند، بهویژه شرکتهای با سرمایه متوسط، که در حال گسترش رد پای جهانی خود هستند.»
ادارات از دیروز تا امروز
در سالهای خیلی دور، شغل داشتن به این معنا بود که هر روز از خواب بیدار شویم، مسافتی را طی کنیم تا به محل کار برسیم. کار، عمدتا به فضای فیزیکی وابسته بود و هیچ شکل دیگری برای مردم تعریف نشده بود. اما به مرور زمان، همزمان با پیشرفتهای تکنولوژی و تغییر نیازهای انسان، شیوه کار کردن مردم نیز به مرور تغییر میکرد. و فضای کار نیز به تناسب آن تکامل یافت. طی دهههای ۱۹۲۰ و ۳۰، فضا طوری طراحی میشد تا بازدهی به حداکثر برسد. پیش از آن، دفتر کار، معمولا فضای سادهای بود که چند نفر که عمدتا اعضای یک خانواده بودند در آن کار میکردند. اما در دهههای ۲۰ و ۳۰، شرکتها یک ساختار بزرگ بوروکراسی ایجاد کردند و مدیران و سرپرستها بر کارمندهای اداری نظارت میکردند. طراحان، منطق تولید کارخانهای را در بستر اداری پیاده کردند. دریایی از میزها کنار هم چیده شده بودند و فضای کار، شبیه خط تولید یک کارخانه بود.
در دهه ۳۰، ساختمانها خود به نمود چشمانداز سازمان تبدیل شدند. بارزترین نمونه، ساختمان شرکت «جانسون وکس» بود که توسط یکی از معروفترین طراحان آن دوران، «فرانک لوید رایت» طراحی شده بود. محیط کار این شرکت، پیشگام ورژن اولیه طراحی «پلان آزاد» بود: یک فضای عظیم با ستونهای منحصر به فرد که امکان کار تعداد زیادی کارمند در یک فضای باز بدون دیوار یا پارتیشن را فراهم میکرد. نماد مدرنیته، بازدهی و نوآوری.
رایت گفته بود فضا را طوری طراحی کرده که همانقدر که یک کلیسا، الهامبخش عبادت است، محیط کار نیز مشوق کار کردن باشد. پس از جنگ جهانی، گرایش مردم به بازسازی همزمان شد با پیدایش سبکها و ایدههای جدید طراحی محیط کار. اسکلت فلزی و دیوارهای شیشهای دفتر شرکت «سیگرم»، برج بلندی در منهتن که در سال ۱۹۵۸ تکمیل شده بود، به محیط استانداردی برای شرکتهای آمریکایی تبدیل شد. ساختمان، نماد پیشرفت و مدرنیته شرکتها بود. در معماری آن دوران، یعنی دهههای ۴۰ و ۵۰، تمرکز و تاکید بر ساختمان اداری، یعنی جایی که مدیران در آن کار میکردند، بیشتر شد. ساختمانهای اداری، به جای کارخانهها، تبدیل به مرکز و نماد سازمانها شدند. برجهای سر به فلک کشیده، از تکنولوژیهای مدرن سخن میگفتند و چهره و حس جدیدی به مراکز شهرها میدادند.
در دهه ۱۹۶۰، نمونههای اولیه ادارات پلان آزاد مدرن پا به عرصه وجود گذاشتند که هدفشان، کمک به تبادل ایدهها و اطلاعات بود، نه فقط تبادل کاغذ! پیش از آن، تصور میشد که ادارات، فضایی برای کاغذبازی است اما در این دهه، مفهوم «زیباسازی ادارات» میان طراحان رایج شد. فضاهای کار، ساختارهای سختگیرانه سلسلهمراتبی و دیوارها را به مرور کنار گذاشتند و فضا، آزادانهتر شد. اتاقکهای ساختهشده از پارتیشن و تجهیزات اداری قابل سرهمبندی رواج یافتند. این همزمان بود با جنبشهای حقوق زنان و حقوق شهروندی. طراحان معتقد بودند که طراحی پلان آزاد، فضا را برای سهیمسازی و برابری فراهم میکند. اما ادارات در آن دوران، رویکرد خصمانهای نسبت به زنان داشتند و افراد رنگینپوست نیز معمولا منزوی میشدند. گاهی هم شرکتها اقلیتها را استخدام میکردند تا صرفا دهان معترضان را ببندند.
در دهه ۷۰، افزایش استفاده از کامپیوترها و واژهپردازها طرز تفکر ما نسبت به ادارات و کار را بیش از پیش تغییر داد. «جورج پیک»، مدیر شرکت «زیراکس پارک» در گفتوگویی با بیزنسویک گفته بود: «شکی نیست که طی ۲۰ سال آینده، شاهد انقلابی در ادارات خواهیم بود. کاری که ما میکنیم ادارات را همانطوری متحول میکند که هواپیماهای جت، سفر را و تلویزیونها، زندگی خانوادهها را متحول کردند.» اما ابزارهای اولیه اتوماسیون اداری، سنگین و دست و پاگیر بودند. همین باعث شد فضایی برای این دستگاهها در نظر گرفته شود تا هم سر و صدایشان، دیگران را اذیت نکند و هم فضا برای میز و صندلیها وجود داشته باشد. به این ترتیب، کار اداری، بار دیگر در یک نقطه متمرکز شد.
در دهه ۸۰، همزمان با کوچکتر شدن سایز کامپیوترها از دستگاههای غولپیکر به دسکتاپها، ارتباطات در محیط کار افزایش یافت و سبکهای کاری پویاتر شدند. به دلیل تحقیقاتی مبنی بر لزوم افزایش حریم خصوصی برای بهبود ارتباطات، ارتفاع پارتیشنها افزایش یافت. اما این اتاقکها و جداکنندههای منزویکننده، برای ما یادآور فضاهای بستهای هستند که نماد «بیگاری» در اداراتاند. در دهه ۹۰، جامعه به شدت نسبت به اتاقکها و ادارات مدرن، بدبین شد. فیلمهایی مثل زیبایی آمریکایی و ماتریکس نیز تبلور این نگرش در جامعه آمریکا بودند. اینترنت همراه، مدل سنتی کار را بر هم زد. کارمند، دیگر محدود به یک فضای بسته و میزش نبود. برای کار کردن، لازم نبود حتما در فضای کار خودت حضور داشته باشی. به این ترتیب، شکاف میان کار و فضای کار، برای اولین بار شکل گرفت. رواج اینترنت نیز باعث پیدایش فرم جدید «از زیر کار در رفتن» شد.
طراحان نیز در واکنش به این نگرانیها، شروع به آزمایش چیدمانهای جدید کردند. آن دوران، منشأ پیدایش بسیاری از مدلهایی بود که طی پاندمی کرونا ناگهان گسترش یافتند، از جمله کنار گذاشتن فضاهای کاری منفرد و ایستا و استفاده از محیط کار در صورت لزوم. به این ترتیب، فضای کار، انعطافپذیر شد. در دهه ۲۰۰۰، گسترش تکنولوژیهای همراه، مثل لپتاپها انعطافپذیری بیشتری برای کارمندها و شرکتها به ارمغان آورد. شرکتها حالا میتوانستند میزان فضایی که هر کارمند نیاز داشت را کاهش دهند. در راستای تلاش برای تشویق کارمندها به تعامل با یکدیگر، اتاقکهای بزرگ، جای خود را به میزهای بلند دادند. حوزه تکنولوژی در این رابطه پیشگام بود اما صنایع سنتی نیز به مرور همین مسیر را طی کردند. ماهیت تعامل تغییر کرد. همزمان با رشد محوطههای کاری در سیلیکون ولی که خاستگاه شرکتهای بزرگ تکنولوژی بود، شرکتها به عنوان امتیازات، فضاهای جدیدی برای کارمندها ایجاد کردند، از جمله سالنهای ورزشی، رستوران، خشکشویی و اتاق ماساژ.
در دهه ۲۰۱۰، و پس از بحران اقتصادی، بسیاری از شرکتها تعدیل نیرو کردند و به کارهای قراردادی متکی شدند. به این ترتیب، کار فریلنسری ترند شد. فریلنسرها از هیچ یک از مزایای کارمندی بهرهمند نبودند. شرکتها اما به سرعت گسترش مییافتند. سازمانها در جستوجوی فضاهای جاهطلبانهتر، با اتاقکها خداحافظی کردند. غولهای تکنولوژی مثل فیسبوک و اپل، با اداراتی عظیم و آیندهگرایانه، آمده بودند تا ماهیت کار را نه فقط از طریق نرمافزارهایشان، بلکه به واسطه طراحی تغییر دهند. سالها گذشت و حالا در دهه ۲۰۲۰ هستیم. در رابطه با طراحی محیط کار، دیگر یک نسخه را نمیتوان برای همه پیچید. موج گرایش به دورکاری و کار ترکیبی پس از پاندمی کرونا باعث شده شرکتها به جای پیروی از یک مدل در درازمدت، به مدلهای شخصیسازیشده رو بیاورند.
محیطهای کاری انعطافپذیر، بهتر میتوانند نیازهای کارکنان را منعکس کنند، خواه تاکید بر بازدهی باشد، یا تعامل یا تمرکز. سازمانها به این نتیجه رسیدهاند که حتی در یک شرکت، افراد مختلف، نیازهای متفاوتی دارند و هر فرد برای ارائه بهترین عملکردش، به محیط خاص خودش نیاز دارد. «آگوستین چوز»، معمار و محقق حوزه طراحی ادارات در دانشگاه تکنولوژی «سویینبرن» استرالیا میگوید: «دفتر کار، یک اختراع است. جایی نیست که کار همیشه در آن وجود داشته، بلکه تکامل محیط کار است. اگر یک اختراع باشد، پس میتوان آن را بازآفرینی کرد.»