عزم ایران و افغانستان برای توسعه تجارت ریلی درخواست توسعه همکاریهای ایران و ازبکستان در حوزه حملونقل ریلی مس مورد نیاز تولیدکننده از کشور قاچاق میشود/ اختلاف قیمت مس در ایران و جهان راهکارهای بهبود فرایند رفع تعهد ارزی و استرداد مالیات بر ارزش افزوده صادرات پیشنهاد دریافت ضمانت از صادرکنندگان به جای رفع تعهد ارزی لزوم توجه به سنتهای کارآمد گذشتگان در حوزه مدیریت منابع آب تاکید بر توسعه روابط تجاری و گردشگری خراسان رضوی با ازبکستان چالشهای حقوقی اجرای ماده 25 قانون بهبود مستمر محیط کسبوکار
اغلب به ما گفتهاند در دنیای بهشدت رقابتی امروز، سریعترینها برندهاند. دیر بجنبی، باختهای! اما بهترین مدیران الزاما نمیخواهند سازمان بدون اصطکاکی بسازند که سرعت را به حداکثر برساند، بلکه میدانند چه زمانی و چگونه از سرعت کارکنانشان کم کنند. در واقع آنها چیزی را میدانند که هر راننده ماشین مسابقهای میداند: برای برنده شدن، ترمز بهموقع همانقدر مهم است که تا ته فشار دادن پدال گاز.
اگر شما هم مانند رهبران سازمانی خبره باشید، حتما در سالهای اخیر درباره ارزش اعتماد چیزهای زیادی شنیدهاید. کارکنانی که به سازمان خود اعتماد دارند، مشارکت، خلاقیت و بازدهی بیشتری از خود نشان میدهند. برعکس، آنهایی که اعتماد ندارند، استرس بیشتری تجربه میکنند، بیشتر فرسوده میشوند و احتمال استعفایشان بیشتر است. بنابراین، تقویت اعتماد برای رهبرانی که به دنبال ایجاد تیمهای دارای عملکرد بالا هستند، یک ضرورت اساسی است. گفتوگوها درباره اعتمادسازی در محیط کار معمولا حول محور «رابطه میان مدیران و کارکنان» صورت میگیرد. این رویکرد گرچه مفید است اما فقط به نیمی از معادله میپردازد. یک موضوع دیگر نیز هست که اگر مهمتر نباشد، به همان اندازه حائز اهمیت است و آن، ایجاد اعتماد بین همتیمیهاست. به هر حال، بیشتر کارمندها به صورت تیمی کار میکنند، پس بخش اعظمی از تجربیات روزانه آنها شامل تعامل با همکارها و عمدتا در غیاب مدیر است.