تجربه: اخیرا مسوول استخدام یک شرکت به نام «گرین اسکای» با من تماس گرفت و از من خواست پرسشنامه ارزیابی یکی از کارکنان سابقم به نام «تام» را پر کنم. تام چند سال پیش در شرکت ما کار میکرد. او کارمند خوبی بود اما مدت کوتاهی پس از استخدامش، شرکتمان تصمیم به تعدیل نیرو گرفت و او جزو اولین کسانی بود که عذرش خواسته شد چون سیاست شرکت این بود که ابتدا کسانی تعدیل شوند که سابقه کمتری در شرکت داشتند. خودم هم مدتی بعد، بازنشسته شدم.
موسی غنینژاد ـ اقتصاددان // در اقتصادهای مبتنی بر بازار آزاد رقابتی، پدیده چسبندگی قیمتها کمتر اتفاق میافتد. منظور از چسبندگی قیمت این است که تغییراتی در شرایط عرضه یا تقاضای بازار ایجاد شود؛ اما متناسب با آن قیمت تغییر نکند. مثلا وقتی رکود اقتصادی روی میدهد و تقاضا برای نیروی کار کاهش مییابد، انتظار میرود دستمزدها کاهش یابد؛ اما چنین اتفاقی روی نمیدهد و علت آن هم اغلب فشار اجتماعی ناشی از تشکلهای کارگری یا قدرت سیاسی حاکم است که مانع کارفرمایان از کاهش دستمزدها میشوند.
وقتی با یکی از کارکنان نسل جدید درباره اهداف شغلیاش صحبت میکردم، از او پرسیدم که به نظرش متوسط زمان ماندن در یک شرکت چند سال است. با صدای آرام و صادقانهای پاسخ داد: «یک سال.» بله، برای نسل جوان یک سال برای کار کردن در یک سازمان، طولانیمدت است.
احتمالا شما هم وقتی وارد لینکدین میشوید، صفحهتان پر از پروفایلهایی است که وضعیت «آماده به کار» دارند و مرتب پستهایی درباره دشواری پیدا کردن شغل در بازار کار امروز میبینید. در عین حال، احتمالا صندوق پیامهای دریافتیتان هم بسیار خلوتتر و بیسروصداتر از دوران «استعفای بزرگ» دو سال پیش است که کارفرمایان خیلی بیشتری به شما پیام میدادند.
بررسیها نشان میدهد در پاییز امسال سهم خدمات و کشاورزی از اشتغال افزایش یافته و سهم صنعت کاهش داشته است.
گزارش تازهمنتشرشده مرکز آمار ایران از نتایج طرح آمارگیری نیروی کار در پاییز امسال، نشان میدهد که نرخ بیکاری در خراسان رضوی به 6.6درصد رسیده که نسبت به سال گذشته 1.3درصد افزایش داشته است. نرخ مشارکت اقتصادی در پاییز امسال به 46.4درصد رسیده که نسبت به سال گذشته 2درصد افزایش را نشان میدهد.
تازهترین دادههای مرکز آمار نشان میدهد در پاییز 1403 نسبت به پاییز سال گذشته شاخصهای اصلی بازار کار کاهش پیدا کردهاند.
شیوا بازرگان ـ دکترای حقوق عمومی دانشگاه شهید بهشتی // حوزه کار زنان و پرداخت دستمزد به آنها با ظهور انقلاب صنعتی در غرب دچار تغییر بنیادین شد و وضعیت کار زنان مورد توجه قرار گرفت. اصلیترین علل این تغییرات عبارتند از: انتقال تدریجی تولید از خانه به کارخانه و تفکیک عرصه عمومی و خصوصی، رشد صنعت و تکنولوژی و تحول فرهنگی و ایجاد ساختارهای جدید سیاسی، فرهنگی و اقتصادی. به دنبال این تغییرات نیز نظامهای حقوقی در عرصه بینالمللی، منطقهای و داخلی، نسبت به حقوق زنان در بازار کار حساسیت نشان داده و با تصویب اسناد بینالمللی، منطقهای و قوانین و مقررات داخلی تلاش کردند تا از نابرابری جنسیتی در حقوق و تکالیف مربوط به اشتغال بکاهند.