فلزتراشان مشهد خواستار الحاق زمین به شهرک صنعتی توس
۱۰ «یونیکورن» بزرگ جهان
رشد 50 درصدی سرمایهگذاری مستقیم خارجی در بلغارستان
فرمول رشد سریع شرکتها
مسیر توسعه اقتصادی از حمایت هدفمند از کارآفرینان واقعی میگذرد
کاهش ۱۰درصدی ارزش تجارت ایران
ضرورت الگوسازی از مفاخر فرهنگی برای تقویت هویت ملی نسل جوان
همصدایی بخش خصوصی و آستان قدس برای رونق تولید و اشتغال در خراسان رضوی
دکتر داود سوری* با افزایش سطح عمومی قیمتها و تورم مزمن ناشی از سیاستهای مالی دولت در کنار فشار بیکاری و کمکاری بر معیشت مردم، بار دیگر موضوع فقر به تکرار در جراید و مباحث اقتصادی و اجتماعی مطرح میشود و گروههای اجتماعی و شغلی نیز با طرح ارقام مختلف بهعنوان آستانه فقیر شدن که از آن بهعنوان خط فقر یاد میشود سعی در افزایش قدرت خود در چانهزنی برای افزایش دستمزد و قیمتها را دارند. متاسفانه در فقدان نهادها و موسسات پژوهشی مستقل، مطالعات اندازهگیری و پایش فقر نیز بهصورت پراکنده و غالبا منقطع انجام میشود و ازاینرو همواره ابهام ماندگاری در مقدار پذیرفتنی خط فقر از نظر اجرایی و سیاستگذاری وجود دارد.
بررسیهای آماری حاکی از آن است که «خط فقر مطلق» برای خانوار ۴نفره تهرانی، در سال۱۴۰۱ به میزان ۱۲میلیون تومان برآورد میشود. البته این رقم برای نواحی مختلف، متفاوت است؛ بهنحویکه خط فقر در استان سیستان و بلوچستان، برای خانوار ۴نفره به میزان ۳میلیون و ۲۰۰هزار تومان در نظر گرفته شده است. تفاوت این ارقام بهدلیل تفاوت هزینهها نظیر مسکن و برخی خدمات بوده و آمار متوسط کشوری در سال۱۴۰۱ نیز رقمی معادل ۶میلیون و ۳۵۰هزار تومان گزارش شده است. باید تاکید کرد این آمار برای «خط فقر مطلق» ارائه شده است؛ به این معنی که افراد با درآمد کمتر از این سطح، برای برآورد حداقل نیازها با مشکل روبهرو میشوند.