واکاوی ظرفیتهای ایجاد منطقه ویژه اقتصادی در حوزه دانشبنیان تجارت ایران با اوراسیا به ۵میلیارد دلار رسید راهنمای ثبت شکایت درباره تغییرات ناگهانی مقررات اقتصادی در سامانه 2430 گام اساسی رئیسجمهور برای درمان مشکلات ساختاری علاقه تولید کنندگان؛ ادامه کار در مسیر توسعه را میسر می کند دیپلماسی اقتصادی؛ فراتر از روابط سیاسی بین کشورها دبیرکل اکو: بیانیه مشهد رویکرد آیندهنگرانه دارد واکاوی چالشهای حقوقی و اجرایی ماده 25 قانون بهبود مستمر محیط کسبوکار
خیلی از ما احتمالا در محیط کارمان تحت فشار هستیم. کار رفتهرفته سریعتر و فوریتر و سختتر میشود و طبیعی است که شما بخواهید تمام توانتان را وسط بگذارید و بهترین کار ممکن را ارائه دهید. اما تلاش برای دستیابی به حالت ایدهآل میتواند توفانی به جان سلامت روح و روان شما بیندازد و حتی به افسردگی، اضطراب، انزوا و تنهایی منجر شود. اگر کمالگرا هستید، بدانید که تنها نیستید. طبق نتایج پژوهشی که توسط «نشریه روانشناسی»، در مورد بیشتر از ۴۱هزار نفر انجام شده، طی ۲۵ سال گذشته ایدهآلگرایی در همه گروههای سنی افزایش یافته است.
شفافیت در محیط کار تقریبا همه جنبههای چرخه زندگی کارکنان، از جذب و استخدام تا حفظ و توسعه آنها را تحتتاثیر قرار میدهد. اما شفافیت در محیط کار چیست؟
همه ما ممکن است در مقطعی از زندگی نسبت به شغلمان احساس بیانگیزگی کنیم. هر روز به محل کار میرویم، کارمان را انجام میدهیم اما از آن لذت نمیبریم. خودمان را از کار جدا میکنیم. برایش انرژی نمیگذاریم. جسممان آنجاست اما روحمان نه. حس میکنیم دیگر زنده نیستیم. درست مثل زامبیها، در حال حرکت اما مرده. این اتفاق ممکن است در هر سطحی بیفتد، از کارکنان گرفته تا مدیران ارشد. اکثر مقالات و توصیهها در رابطه با رفع بیانگیزگی، خطاب به مدیران و سازمانها هستند. کمتر مقالهای یافت میشود که به کارکنان یاد داده باشد چطور بر حس بیانگیزگی غلبه کنند.
حتی کوچکترین و پیشپاافتادهترین عبارات میتوانند تاثیر زیادی بر تصور مردم نسبت به شما داشته باشند. بهعنوانمثال در یک مصاحبه شغلی، چند کلمه ساده میتواند کاری کند شما یک مدعی مطمئن یا فردی نامطمئن از تواناییهایش به نظر برسید.
در یک محیط کار ایدهآل، به هر جا که نگاه کنید کارکنانی میبینید که به شدت انگیزه دارند. آنها عملکرد بالایی دارند، با دیگران به خوبی همکاری میکنند و تلاش میکنند با عملکرد برتر، از دیگران متمایز شوند. بعضی شرکتها برای برانگیختن تلاش فردی کارکنان، یک فضای سختگیرانه ایجاد میکنند و عملکرد آنها را در مقایسه با یکدیگر میسنجند. به عبارت دیگر، فرهنگ رقابتی را انتخاب میکنند.
در فرآیند رشد و تغییر ما، گذارهای هویتیمان اغلب نامرئی هستند، مگر اینکه خودمان دست به کار شویم و این امکان را برای دیگران فراهم کنیم که تغییراتمان را ببینند.
به چند هفته اخیر در محل کارتان فکر کنید. اوضاع چطور است؟ شاید با یکی از همکارانتان اختلاف پیدا کرده باشید. او کارها را دیرتر از مهلتی که شما تعیین کردهاید انجام میدهد و میگوید دلیلش این است که شما خواستههایتان را شفاف مطرح نکردهاید. ممکن است این مشکل برای یک تیم متشکل از کارکنان چند واحد پیش آمده باشد که دارند روی یک پروژه برای شما که مدیر یکی از واحدها هستید کار میکنند و مدام با موانعی مواجه میشوند. در همین حین، شما منتظر اضافه حقوق یا ارتقا هستید و نگرانید که عملکردتان در این پروژه روی آن تاثیر بگذارد. خلاصه که ریسک ماجرا برایتان بالاست.
با ورود "نسل زد" به محیطهای کاری، شرکتها تحولات عمیقی را تجربه میکنند که ناشی از ویژگیهای منحصربهفرد این نسل است.