عوارض صادراتی محصولات موضوع بند (پ) ماده 99 قانون برنامه هفتم بازنگری میشود
تحقق رویای دیرینه فعالان زعفران؛ برند ملی در حال ثبت است
ارسال بیش از 900 اثر به جشنواره عکس روز ملی زعفران
تاکید بر بهرهگیری از ظرفیت ماده ۳۰ آییننامه ماده ۲۱۹ قانون مالیاتهای مستقیم
اجرای کامل CFT؛ گامی استراتژیک برای بازآفرینی اعتبار اقتصاد ایران در نظام مالی جهانی
از مزرعه تا بازار جهانی؛ زعفران ایران مسیر ارزشآفرینی را دنبال میکند
چرا نمیتوانیم بینالمللی شویم؟
آخرین مسیرهای تجارتخارجی
یکی از مهمترین این مفاهیم، تابآوری سازمانی است؛ مفهومی که تا زمانی که اوضاع به ظاهر عادی است، نادیده گرفته میشود و زمانی مورد توجه قرار میگیرد که برای بهرهبرداری موثر از آن، بسیار دیر شده است. سازمانها در ایران - از نهادهای دولتی گرفته تا بنگاههای اقتصادی - معمولا آمادگی لازم برای مواجهه با بحرانهای گسترده و چندبعدی را ندارند.
هلن عصمتپناه ـ مدرس دانشگاه و تحلیلگر مالی // چندی پیش آقای گودرزی، مدیرعامل بورس، از نهایی شدن نسخه جدید بسته تثبیت بازار خبر داد و گفت: تداوم حمایت مستقیم از سهام، بهبود مدیریت سبدها و صندوقها، استفاده از ابزار مشتقهای مانند اوراق تبعی و اختیار معامله و اصلاح برخی مقررات، بخشی از بسته تثبیت و رونق بازار هستند.
زهرا شاهی ـ تحلیلگر مالی // تامین مالی یکی از نیازهای اساسی هر کسبوکار و اقتصاد برای رشد و توسعه است. اما در ایران، این فرآیند به دلیل مجموعهای از مشکلات ساختاری، تحریمهای بینالمللی، عدمشفافیت و انحراف منابع مالی با چالشهای جدی مواجه شده است. بسیاری از شرکتها و پروژهها به دلیل دسترسی نداشتن به منابع مالی پایدار، متوقف شدهاند یا با هزینههای بالایی به فعالیت خود ادامه میدهند. در این میان، وابستگی بیش از حد به تامین مالی بانکی، عدمامکان جذب سرمایهگذاری خارجی و نبود نظارت دقیق بر نحوه مصرف منابع از مهمترین موانع پیشروی تامین مالی در ایران هستند.
تامین مالی زنجیرهای میتواند دوای دو درد بزرگ کشور باشد؛ هم به کاهش تورم و هم به افزایش رشد بخش صنعت کمک کند؛ اما نبود بستر مناسب برای استفاده از مکانیسم تامین مالی زنجیرهای موجب شده تا دست بنگاهها از این شیوه مفید دور بماند.
کمتر شرکتی را میتوان یافت که در اجرای استراتژیهای تدوینشده با هیچ مشکلی مواجه نشود و تمام استراتژیهای مورد نظر خود را به طور صد درصدی به مرحله اجرا درآورد. در واقع اجرای موفق و کامل استراتژیهای تحولآفرین، یکی از چالشهای اصلی و همیشگی بسیاری از شرکتها و کسبوکارها محسوب میشود. مهار این چالش بزرگ میتواند تاثیر بسزایی در بهبود شاخصهایی همچون رشد و سودآوری داشته باشد. بر اساس تحقیق اخیر موسسه تحقیقاتی PwC آن دسته از شرکتهایی که زمان و تلاش بیشتری را صرف سرمایهگذاری بر اجرای استراتژیهای خود میکنند، تا سه برابر به رشد بیشتر و تا دو برابر به سودآوری بیشتری نسبت به شرکتهایی که اعتنایی به چنین سرمایهگذاریهایی ندارند، دست پیدا میکنند. حال سوال اینجاست که چرا و به چه علت استراتژیها شکست میخورند و شرکتها در اجرای آنها به مشکل برمیخورند و ناکام میمانند؟