در طول یک سال قبل از آن، آنها در چندین و چند رقابت برای توضیح و ارائه کارشان شرکت کرده بودند، برای دریافت کمک از شتابدهندهها در اروپا و آمریکا ثبتنام کرده بودند و یک ماه را در کشوری گذرانده بودند تا برای جذب یک سرمایهگذار احتمالی مذاکره کنند. همه این کارها بینتیجه بود. وقتی شخصا با هم ملاقات و صحبت کردیم، به این نتیجه رسیدیم که پیتر به دو چیز نیاز دارد: یک برنامه منسجم برای تامین سرمایه ظرف ۱۴ روز و یک تیم جدید. بعد از اینکه این طرح با موفقیت اجرا شد و تیم جدید استارتآپ توانست در مدتی که از نظر من سریعترین سرعت تامین سرمایه در تاریخ آلمان است، یک میلیون دلار اول را جذب کند، از پیتر خواستم سه دیدگاهی را که در این شرایط اضطراری آموخته، به طور خلاصه بیان کند. نتیجه این بود:
۱-مشکلات را قبل از وقوع، حل کنید
بیشتر شرکتها، بهویژه استارتآپها، انگیزهای برای پیشگیری از وقایع ندارند، چون چیزی است که دیده نمیشود. چه کسی میداند اگر در مورد یک اتفاق پیشگیری صورت نمیگرفت، چه پیش میآمد؟ چیزی را که وجود خارجی ندارد، چطور اندازه میگیرید؟ پیشگیریکنندگان (مربیان ماهر در استارتآپها و عناوین اینچنینی) در این شرایط آرام و راحت هستند. آنها اغلب بهموقع به خانه میروند و زمان زیادی را به فکر کردن میگذرانند.
بنیانگذاران استارتآپها نمیدانند این پیشگیریکنندگان چطور به خوبی از پس تعارضها برمیآیند یا با مشکلات غیرمنتظره دست و پنجه نرم میکنند، چون خودشان چنین تجربهای نداشتهاند. نامرئی بودن کاری که آنها انجام میدهند تا از مشکلات در وهله اول جلوگیری کنند، این شائبه را به وجود میآورد که چالشی وجود ندارد و بنابراین این کار چندان ضروری نیست. اما کاملا برعکس است. به عنوان بنیانگذار یک استارتآپ، هدف شما باید این باشد که هر چه زودتر، همکاری با کسی که به خوبی از بروز مشکلات پیشگیری میکند را شروع کنید.
۲- جلوی فرهنگ استرسی را بگیرید
حس اضطرار مصنوعی که در بیشتر استارتآپها متداول است، سلامت ذهنی و جسمی افراد را با چالش بیشتری روبهرو میکند. همیشه یکسری کارهای اضطراری بیخودی و لحظه آخری همراه با جمله «زودباش، امضایش کن» وجود دارد.
به عنوان بنیانگذار یک استارتآپ، هدف شما باید این باشد که تیم را با مسیر و سرعتی که برای استارتآپتان انتخاب کردهاید، همگام کنید. اگر برخی از اعضای تیم واکنش منفی دارند و عامدانه فضا را ملتهب میکنند، از اینکه عذرشان را بخواهید نترسید. خودتان را مجبور نکنید برای پیشرفت کردن، با تیمی همراه شوید که نمیتوانید روی آن حساب کنید. هر چقدر سریعتر اذعان کنید که به افراد اشتباه اعتماد کردهاید، سریعتر میتوانید افراد بهتری را پیدا کنید که ارزشهای مشترکی با شما دارند و در جبهه شما میجنگند.
۳- ابتدا مشکلات سخت را حل کنید
اگر میخواهید یک بنیانگذار موفق باشید، باید یاد بگیرید چطور مشکلات سخت را از هر چیز دیگری متمایز کنید. به عنوان مثال، وقتی منابع مالی و زمانی کافی در اختیار دارید، کنار گذاشتن تیم قدیمی و استخدام یک تیم جدید، مشکل سختی نیست. همزمان، تامین سرمایه برای سرعت بخشیدن به رشد استارتآپتان اهمیت زیادی دارد. بنیانگذاران معمولا دو یا سه دور در تشخیص مشکلات «سخت» اشتباه میکنند تا بتوانند به تفاوتها پی ببرند. شما میتوانید فردی باشید که این اشتباهها را دور میزنید و مستقیم سراغ مهمترینها بروید.
نتیجهگیری
اوایل ۲۰۲۳ در «روز دمو» (روزی که استارتآپها دعوت میشوند تا محصولات خود را به سرمایهگذاران از طریق نمایش دمو نشان دهند) یکی از پنج شتابدهنده برتر دنیا شرکت کردم. میدانستم که پیتر هم آنجاست، اما از اینکه دیدم لباس رسمی پوشیده و در تیم داوران نشسته، بسیار تعجب کردم – پیتر به عضویت یکی از صندوقهای سرمایهگذاری خطرپذیر بزرگ درآمده بود. وقتی رقابت تمام شد و برندگان معرفی شدند، هر یک از داوران یک سخنرانی الهامبخش کوتاه کردند. نوبت پیتر شد و او گفت: «هر استارتآپی نیاز دارد رازی داشته باشد که بیشتر مردم هنوز آن را نمیدانند. اشتباه خیلی از استارتآپها این است که وقتی شروع به حل مشکلات میکنند که آن مشکل ظاهر شده باشد. بهترین راز شما میتواند داشتن تیمی باشد که مشکلات را قبل از وقوعشان حل کند. »