براساس گزارش جهانی موسسه ارزش کسب و کار شرکت IBM، کسب و کارهایی که عملیات خود را پایدار کردهاند، نه تنها از جنبه زیستمحیطی و اجتماعی، بلکه از جنبه مالی نیز نتایج بهتری به دست میآورند. این دسته از شرکتها همچنین در مواجهه با چالشهای رایج صنعت خود، توانایی بیشتری دارند. در این پژوهش که با نام «فراتر از رفع تکلیف: شیوه رسیدن به ارزشآفرینی کسب و کار از طریق پایداری» منتشر شده، نظرات ۵هزار مدیر ارشد از نقاط مختلف جهان گردآوری شده است. در زیر، خلاصه نظرات و تجربیات آنها از نتایج پایداری را میخوانید.
بیشتر سازمانها از اهمیت پایدارسازی عملیات خود اطلاع دارند. با این حال، نتایج پژوهش اخیر نشان میدهد که شکاف بزرگی بین این اطلاع و اجرای استراتژیهای موثر وجود دارد. بسیاری از سازمانها و مدیرانشان دلایل کافی برای عمل به اصول پایداری پیدا نمیکنند و بر الگوهای قدیمی مدیریت و کسب و کار پافشاری دارند. همچنین بهرغم آنکه تعداد مدیران حامی پایداری با افزایشی ستودنی از ۱۰درصد به ۳۰درصد مدیران کل کسب و کارهای جهان رسیده، ادعای آنها برای پیشرفت در امر پایداری، چندان قابل اتکا نیست. انگار در مراحل نخست این تغییر نگرش عظیم، نمیتوان انتظار داشت که بلافاصله هر تلاشی به نتایج چشمگیر منجر شود.
یکی از مهمترین موانع شناساییشده در مسیر پایدارسازی عملیات، تضمین منابع مالی برای سرمایهگذاری روی پایداری بوده است. ۴۷درصد از اعضای هیاتمدیره شرکتکننده در این نظرسنجی اعلام کردهاند که با این مانع مواجه هستند. ۶۰درصد از آنان نیز عنوان کردهاند که برای کسب نتایج بهتر در پایداری مجبور به نوعی چشمپوشی از منافع اقتصادی خود شدهاند. با این حال، سازمانهایی که پایداری را به عنوان بخشی جداییناپذیر از عملیات خود معرفی کردهاند، به نتایجی بهتر از همتایانشان دست یافتهاند. این پژوهش نشان میدهد که چنین بنگاههایی ۷۵درصد احتمال دارد که درآمدهای بیشتری از فعالیتهای پایدار به دست آورند و به احتمال ۵۲درصد سودآوری بیشتری نسبت به رقبایشان ثبت میکنند. نتیجه آن است که نهادینه کردن پایداری در عملیات روزانه شرکتها، نهتنها اثرات زیستمحیطی مثبتی دارد، بلکه منافع مالی نیز به ارمغان میآورد.
پژوهش اخیر، نکتهای هشدارآمیز را نیز افشا میکند. از آنجا که پایبندی به مسوولیتهای اجتماعی و زیستمحیطی، از طریق گزارشهای مرسوم عملکردی امکانپذیر نیست، بسیاری از سازمانها درگیر شیوههای پیچیده گزارشدهی پیشنهادی شدهاند. یکی از شیوهها، تنظیم و انتشار سه صورت سود و زیان جداگانه است که یکی از آنها طبق سنت گذشته، به عملکرد مالی شرکتها میپردازد و دو صورت دیگر، اثرات عملیات اقتصادی آنها بر جامعه و محیطزیست را بررسی میکند.
یافتهها حاکی از آن است که بسیاری از سازمانها به جای تمرکز بر ارزشآفرینیهای پایدار کسب و کارها، زمان و انرژی خود را بر تهیه این گزارشها گذاشتهاند. ۴۳درصد از شرکتکنندگان در نظرسنجی مرتکب این اشتباه شده بودند و سرمایهگذاری آنها برای تهیه گزارشهای پایدار، از سرمایهگذاری آنها بر نوآوریهای پایدار بیشتر بود. این یافته هشدار میدهد که در حال حاضر، بسیاری از فعالان بازار، تمرکز خود را بر الزامات قانونی و مطالبات افکار عمومی گذاشتهاند و از فرصت موجود برای پیشرفت واقعی پایدار غافل هستند. اودی آبوش، شریک ارشد واحد مشاوره IBM در خدمات پایدار جهانی اینگونه توضیح میدهد: «رویکرد (نامناسب) سازمانها به پایداری میتواند باعث عقب ماندن آنها شود. نسخه سریعی برای اصلاح این وضعیت وجود ندارد. پایداری نیازمند نگرش داوطلبانه، اقدامات آگاهانه و یک چشمانداز سازمانی مشترک است.»
به گفته او «پایداری باید تبدیل به بخشی از عملیات روزانه شرکتها شود و نباید آن را صرفا یک الزام قانونی یا رویه گزارشدهی دانست. اگر پایداری در گوشت و خون سازمانها نهادینه شود، احتمال بیشتری دارد که به شکل محرکی برای نوآوری داخلی، جذب و نگهداشت استعدادهای انسانی و موضعی بهتر برای دستیابی به اثرات مثبت زیستمحیطی و مالی تجلی یابد.» به رغم چالشهای شناسایی شده، این پژوهش نشان میدهد که چشمانداز مثبتی برای ادغام هوش مصنوعی در تلاشهای پایدار وجود دارد. ۷۳درصد از شرکتکنندگان در نظرسنجی، پتانسیلهای هوش مصنوعی و تناسب آن را با اهداف پایداری درک کردهاند و برنامهای برای افزایش سرمایهگذاری در این زمینه دارند. انتظار میرود که افزایش سرمایهگذاری در هوش مصنوعی، برخی از موانع موجود در پایدارسازی عملیات را کمرنگ کرده و نتایج را بهبود بخشد. در نهایت، پژوهش IBM سازمانها را به انطباق اهداف پایداری خود با استراتژیهای کسب و کارشان دعوت میکند تا به این صورت، منافع حاصل برای خود و ذینفعانشان را بهبود بخشند.