آگاهی از یکی از بهترین و مناسبترین سبکهای مدیریت سازمانی، یعنی مدیریت انعکاسی میتواند برای آنها چارهساز بوده و به آنها در مراحل اولیه فعالیت مدیریتیشان کمک کند. مدیریت انعکاسی چیست و چرا برای موفقیت رهبران کسب و کارها مفید و موثر است؟
بنیانهای اصلی مدیریت انعکاسی عبارتند از خودآگاهی، یادگیری مداوم و بهبود تصمیمگیریهای کاری، ارتقای مهارتهای رهبری و تلاش مستمر برای بهبودبخشی به عملکرد تیمی. در واقع مدیریت انعکاسی بر این اصل استوار است که اگر میخواهید بهتر باشید و بهتر شوید باید همیشه یاد بگیرید، در همه حال روی خود و دیگران کنترل داشته باشید، خود و اعضای تیمتان را بهخوبی بشناسید و اطلاعاتتان در این زمینه را به طور پیوسته بهروزرسانی کنید. همچنین ضمن ارتقای مهارتها و دانش خود و دیگران، تصمیمات بهتری را اتخاذ کرده و به مرحله اجرا درآورید.
پروفسور نین هایهیسه، استاد مدرسه کسب و کار هاروارد و مدرس دوره رهبری، اخلاقیات و مسوولیتپذیری اجتماعی، در خصوص مدیریت انعکاسی و اهمیت و ضرورت آن چنین میگوید: «مدیریت انعکاسی به مدیران کمک میکند تا هم خود و هم اعضای تیمهای کاری را ارتقا دهند تا تصمیمهای بهتری بگیرند، قضاوتهای بهتر و دقیقتری داشته باشند و بهتر و موفقتر عمل کنند و همه این کارها را از طریق بازخوردگیری و واکنش نشان دادن درست به اتفاقات و موقعیتهای موجود انجام دهند.» بر همین اساس میتوان چهار اصل را برای مدیریت انعکاسی در نظر گرفت که عبارتند از:
۲- قضاوت یعنی اینکه رهبر یک سازمان بدون هیچگونه سوگیری و پیشقضاوت و بر اساس موقعیتی که در آن قرار دارد دست به قضاوت و تصمیمگیری بزند.
۳-عمل متعهدانه یعنی اینکه رهبر یک سازمان پس از اتخاذ یک تصمیم به بهترین شکل ممکن و با تعهد فراوان نسبت به اجراییکردن آن تصمیم اقدام کند.
۴- انعکاس نشان دادن یعنی اینکه رهبر یک سازمان بر اساس تجربیات بهدستآمده و باتوجهبه آنچه در گذشته در سازمان روی داده برای آینده برنامهریزی و عمل کند.
اهمیت مدیریت انعکاسی
طبق تحقیقات موسسه کاریابی Zippia در آمریکا، ۷۹درصد کارکنانی که اقدام به ترک شغل کردهاند، در پاسخ به این سوال که علت اصلی جدا شدن از شرکت قبلیشان چه بوده، به عامل دیده نشدن و مورد تقدیر قرار نگرفتن اشاره کردند.
۶۹درصد از آنها نیز تاکید میکردند که اگر در شرکت قبلیشان مورد تشویق قرار میگرفتند و به آنها بها داده میشد، نهتنها آنجا را ترک نمیکردند بلکه سختتر کار میکردند و عملکرد درخشانتری را از خود برجا میگذاشتند.
با نگاهی به این آمار و ارقام میتوان دریافت مدیریت انعکاسی که مبتنی بر بازخورد و تغییر رویه در قبال تغییر و تحولات و مطابق با موقعیتهاست، تا چه حد میتواند در حفظ و ارتقای کارکنان سازمان موثر باشد و بر بهرهوری فردی و سازمانی بیفزاید.
در واقع به این دلیل که مدیریت انعکاسی از پویایی بسیار بالایی برخوردار است و به طور پیوسته بر یادگیری و بهبود مستمر تاکید دارد میتوان آن را بهعنوان یکی از موثرترین سبکهای مدیریت و رهبری سازمانی معرفی کرد. بهواسطه همین پویایی میتوان به اتخاذ تصمیمهای اخلاقی و مسوولانه در تمام بخشهای سازمان امیدوار بود و کلیت سازمان را به سمت هدفمحوری و اخلاقمحوری رهنمون ساخت.
علاوه بر این، مدیریت انعکاسی باعث میشود تا حمایتگری و پشتیبانی از هم در تمام ارکان سازمان رواج پیدا کند.
در نتیجه اعضای تیمهای کاری در همهجا و در همه حال احساس میکنند که مدیران سازمان و همچنین سایر کارکنان پشت آنها هستند و خود را در قبال تکتک کارکنان سازمان متعهد و دلسوز میدانند.
چگونه میتوان یک مدیر انعکاسی شد؟
برای تبدیل شدن به یک مدیر انعکاسی تمامعیار باید به شکلی هدفمند و اصولی اقدام کرد و از پرداختن به حاشیهها و احساسی عملکردن پرهیز کرد.
بهطور کلی، اگر شما میخواهید سبک مدیریتی جدیدی برای خود انتخاب کنید یا سبک مدیریتی قبلی خود را تغییر دهید و سبک رهبری انعکاسی را برای خود برگزیدهاید، باید سهگام زیر را بادقت بردارید و پس از آن منتظر وقوع تحولات مثبت و سازنده در مجموعه کاری تحت رهبری خود باشید.
۱-خودانعکاسی داشته باشید
کاوش در عملکرد گذشته، جزو بنیانهای اصلی رهبری سازمانی است و بدون آن نمیتوان به موفقیت و پیشرفت در حوزه مدیریت امیدوار بود. بهطور کلی، شما میتوانید با اقدامات زیر در راستای خودانعکاسی گام بردارید:
بازبینی، تحلیل و ارزیابی و سنجش تصمیمگیریهای پیشین خود و بررسی پیامدهای ناشی از آن تصمیمها
عمقبخشی و تمرکز دائمی بر آگاهیها و دانش کاری خود
توسعه یک چارچوب کلی و مستدل برای قضاوتهای کاری
افزایش تواناییها و قابلیتهای خود در میدان عمل و اجرا
در مجموع، میتوان گفت که خودانعکاسی نهتنها به رهبران سازمانی کمک میکند از تجربیات گذشته درس بگیرند و در آینده تصمیمهای بهتری اتخاذ کنند بلکه کارکنان و اعضای تیمهای کاری را نیز تشویق به انجام همین کار میکند و ذهنیت خودآگاهی را در سراسر سازمان رواج میدهد.
تعهدتان را شناسایی کنید
آگاهی از تعهدات و مسوولیتهای خود نیز برای پیادهسازی مدیریت انعکاسی ضروری است، چراکه مشخص میکند یک مدیر چه کارهایی را باید انجام دهد و چه کارهایی را نباید و نمیتواند انجام دهد. مشخصکردن تعهدات برای یک مدیر به او کمک میکند تا کنترل بیشتری بر روی احساسات، افکار و اولویتهای خود در زمان تصمیمگیری داشته باشد. برای این کار لازم است که مدیران و رهبران سازمانها و تیمهای کاری به طور پیوسته سوالات زیر را در زمان تصمیمگیری در خصوص موضوعات کاری از خود بپرسند:
این تصمیم چه تاثیری بر وجهه عمومی من بهعنوان مدیر دارد؟
کدام محدودیتها و مرزها وجود دارند که من حق عبور از آنها را ندارم؟
من میخواهم چه نوع رهبری باشم؟
اصول اخلاقی که من نباید آنها را زیر پا بگذارم کداماند؟
تبدیل شدن به یک مدیر انعکاسی مستلزم مسوولیتپذیری بالا و متعهد دانستن خود برای اجرای بهینه و موفق تصمیمهای گرفته شده با رعایت اصول اخلاقی و ارزشهاست. مدیری که مدیریت انعکاسی را در پیش گرفته، در این مرحله از مدیریت انعکاسی یعنی مرحله عمل، تمام تلاش خود را میکند تا تنها به دنبال جواب این سوال نباشد که «ما چگونه این کار را انجام خواهیم داد؟» بلکه باید بکوشد تا به دنبال جواب این سوال هم باشد که «ما چگونه میتوانیم این کار را به شکلی مسوولانه و همراه با تعهد نسبت به ارزشها و اخلاقیات انجام دهیم؟»