شناسایی تفاوتهای بین این سه مفهوم، به درک روشنتری از واکنشهای سازمانی به ناملایمات کمک میکند. در واقع، سازمانها پس از مواجهه با ناملایمات میتوانند سه نتیجه متمایز را تجربه کنند:
تابآوری: کاهش عملکرد و بهبود پس از آن
استحکام: عدمحساسیت به عدمقطعیت
ضدشکنندگی: کسب مزیت از ناملایمات
حوزه اصلی تابآوری، پایداری است که شامل تواناییهایی برای حفظ پایداری در زمان اختلال و کاهش اثرات اختلالات بر عملکرد میشود. ممکن است سازمانها بدون حفظ حداقلی از پایداری در دورههای ناملایمات، قادر به بازیابی نباشند. در واقع، تجزیه حوزه پایداری به درک تمایز بین عناصر تابآوری و استحکام، وضوح مفهومی در واکنشدهی به ناملایمات را افزایش میدهد. به علاوه، کالبدشکافی حوزه رشد به تمایز بین مفاهیم تابآوری و ضدشکنندگی اشاره دارد.
تفکیک استحکام و تابآوری
سیستمهای تابآور، قادر به بازیابی سطح عملکرد قابل قبول پس از افت عملکرد هستند. سازمانهای تابآور معمولا دارای انعطافپذیری و افزونگیهایی هستند که برای از سرگیری کسب و کار به سطح عملکرد قبلی استفاده میکنند. به عنوان نمونه، شرکتهایی که هزینههای عمده آنها مربوط به نیروی کار است، معمولا میتوانند در دوران رکود کارکنان خود را تعدیل کنند و در دوران بهبود، مجددا استخدام کنند. توانایی حفظ، مقاومت و کنار آمدن بیشتر، به معنی استحکام مرتبط درون کسب و کار است. استحکام به درجه حساسیت سیستم به تاثیرات بیرونی اشاره دارد. این مفهوم شامل توانایی حفظ عملکرد، مقاومت در برابر اثرات رویدادهای نامطلوب، و جذب فشار است. سیستمهای مقاوم و با استحکام، ممکن است برای حفظ عملکرد نیاز به تغییر روش عملیات داشته باشند. ممکن است کسب و کارها در مواجهه با رویدادهای نادر یا پیشبینینشده از خود آسیبپذیریهایی نشان داده و در نهایت شکست بخورند.
استحکام یک ظرفیت محدود دارد. بهعنوان مثال، در طول همهگیری کووید-۱۹، دانشگاهها با پذیرش آموزش از راه دور، توانستند تداوم در آموزش را حفظ کنند، اما آموزش طولانیمدت از راه دور تاثیرات منفی بر یادگیری دانشجویان داشت. بسیاری از تحقیقات نشان دادهاند که دو مفهوم، «مقاومت در برابر ضربه» و «بازیابی» که زیرمجموعه تابآوری به حساب میآیند، تجلیهای مختلفی از پاسخهای سیستمی به تغییرات محیطی هستند. ادغام این دو مفهوم میتواند مشکلاتی را برای پژوهشهای اندازهگیری آینده ایجاد کند.
به عنوان مثال، در سطح صنعت در طول همهگیری، بسیاری از سازمانهای ارائهدهنده خدمات بهداشتی و آموزشی مقاوم بودند، در حالی که در صنایع مرتبط با مسافرت و گردشگری دچار افت شده و سپس بازیابی شدند و تابآوری از خود نشان دادند. به عنوان نمونه دیگر در سطح کسب و کار، شرکتهای تاکسیرانی سنتی تابآور بودند. زیرا که در ابتدا با افت عملکرد مواجه شدند، اما پس از پایان دوره قرنطینه بهبود یافتند. در مقابل، شرکتهای تاکسیرانی تخصصی برای حملونقل افراد معلول مقاوم و مستحکم بودند و کمتر به تغییرات حساسیت نشان دادند.
تفکیک ضدشکنندگی و تابآوری
با توجه به اینکه اغلب سازمانها دائما با شرایط نامساعد و عدماطمینان روبهرو هستند، نمیتوان حوزه رشد را بهعنوان امری غیرضروری کنار گذاشت. تمایل اکثر مدیران این است که سازمانشان، فراتر از تحمل یا بازیابی از ناملایمات پیش رفته و در واقع در چنین شرایطی رشد کرده و از آن بهرهمند شوند.
هیلمن و گونتر، تابآوری را در حوزه رشد تعریف کردهاند که از حوزه پایداری متمایز است. رشد به معنای دستیابی به سود خالص است که بهصورت افزایش عملکرد نسبت به سطح پیش از اختلال مشاهده میشود. منظور از رشد در این وضعیت، دستیابی به شکوفایی و پیشرفت بهرغم ناملایمات است که کسب و کار با ساختار مجزای ضدشکننده خود از پس آن برآمده است. در چنین شرایطی، شرکت تابآور، صرفا توانایی بیرون آمدن از یک بحران (و نه توانایی رشد) را دارد.
تابآوری به بازیابی پس از افت عملکرد مربوط میشود و ضدشکنندگی به معنای دستیابی به عملکرد بهتر در مواجهه با ناملایمات اطلاق میشود. در دوران همهگیری کووید-۱۹، برخی از کسبوکارهای در حوزه تاکسی، با بهرهگیری از رونق در تحویل غذا و خرید آنلاین، به شرکتهای محلی حملونقل تبدیل شدند. در نتیجه، رشد کرده و ضدشکنندگی از خود نشان دادند. سیستمهای ضدشکننده با قرار گرفتن در معرض تغییرات، آشفتگیها و عدماطمینان، رشد و شکوفایی را تجربه میکنند. این سازمانها معمولا ظرفیتهای اضافی (منابع مازاد) دارند که در شرایط پایدار نقش بالقوهای ایفا میکنند، اما در شرایط نامساعد بهصورت بالفعل مورد استفاده قرار میگیرند و به سودآوری منجر میشوند. به علاوه، توانایی انعطافپذیری و بازپیکربندی قابلیتهای سازمانی برای همسویی با فرصتهای موجود در محیطهای نامساعد، از تجربیات شرکتهای ضدشکننده محسوب میشود که بهبود عملکرد این شرکتها را به دنبال دارد. به عنوان نمونه، توانایی جذب سرمایه در مواقع بحرانی، موجب تقویت موقعیت رقابتی میشود. برای مثال، در صنعت خدمات فناوری اطلاعات، شرکت کریس، که از هوش مصنوعی برای کاهش نویز پسزمینه در میکروفنهای کامپیوتر استفاده میکند، توانست بهدلیل توانایی خود در جذب سرمایه و بهرهبرداری از تغییر نوع اشتغال و اقبال به دورکاری در منازل، در طول همهگیری به سرعت گسترش یابد و از ضدشکنندگی خود به بهترین نحو استفاده کند. اگرچه دو مفهوم تابآوری و ضدشکنندگی بسیار به هم وابستهاند و هیچ یک را نمیتوان فرعی بر دیگری قلمداد کرد، امکان اندازهگیری دقیقتر و قدرت توضیحدهندگی بیشتر، برای بررسی عملکرد سازمان در مواجهه با ناملایمات را فراهم میکند. در هنگام رویارویی با یک بحران مشابه، ممکن است یک شرکت، به سطوح عملکرد پیش از بحران خود بازیابی کند، در حالی که شرکت دیگر به عملکردی برتر از وضعیت پیش از بحران دست یابد. در واقع، شرکت اولی از قرار گرفتن در معرض عدمقطعیت خودداری میکند، در حالی که شرکت دوم به دنبال افزایش قرارگیری در چنین شرایطی است.
جمعبندی
کسب و کارها میتوانند چهار نتیجه متفاوت و حتی مثبت را پس از مواجهه با بحران تجربه کنند. سازمان ضدشکننده در مواجهه با بحران رشد مییابد، سازمان پایدار بدون تغییر باقی میماند و سازمان تابآور آسیب میبیند، اما نهایتا بهبود پیدا میکند. سازمانی که از هیچکدام از این ویژگیها برخوردار نباشد، با شکست و عواقب منفی آن روبهرو میشود. در واقع، بدون درک از طیف نتایج متاثر از مواجهه با بحرانها و ناملایمات، کسب و کارها نمیتوانند تصمیمگیری مناسبی درخصوص پاسخها و واکنشهای خود داشته باشند.