در حالحاضر حجم صادرات محصولات کشاورزی و بهخصوص محصولات استراتژیک، در مقایسه با واردات کشور بسیار اندک بوده و عمده کالاهای اساسی کشاورزی، از سایر کشورها تهیه میشود. به دلیل اهمیت واردات محصولات مهم کشاورزی در امنیت غذایی شهروندان ایرانی، معاونت بررسیهای اقتصادی اتاق تهران، در یک گزارش پژوهشی، روند واردات این محصولات را در 10سال گذشته مورد بررسی قرار دادهاست. بر اساس این گزارش، واردات محصولات اساسی کشاورزی در سالهای گذشته نوسان زیادی داشتهاست و عمده محصولات بارها رشد یا افت 50 تا 100درصدی واردات در دو سالمتوالی را تجربه کردهاند.
روند واردات گندم
گندم بهعنوان مادهاصلی غذایی و یکی از محصولات عمده کشاورزی، اهمیت فراوانی در سیاستگذاریها، رویکردها و مواضع دولت و همچنین کارگزاران بخش کشاورزی دارد. این محصول بهعنوان یکی از اساسیترین تامینکنندههای کالری مصرفی مردم در دنیا، نقش مهمی در بازارهای جهانی داشته و امنیت غذایی کشورهای واردکننده را فراهم میکنند. اقتصاد کشور در زمینه کالاهای اساسی مانند غلات بهشدت به واردات وابسته است و بخش قابلتوجهی از مصرف داخلی آن از طریق واردات تامین میشود. همزمان با تشدید تحریمها و فشارهای بینالمللی در سالهای ابتدایی دهه90 میزان واردات گندم افزایش چشمگیری داشتهاست؛ این موضوع به دلیل تامین ذخایر احتیاطی گندم کشور صورت گرفتهاست.
در سال1396 به دلیل تولید مساعد گندم در کشور، میزان واردات کاهش و به 73.9هزار تن رسید و با ادامه روند صعودی تولید گندم کشور در سال1397 نیز واردات بسیار ناچیز بوده و کل واردات گندم صورتگرفته در این سال برابر 360تن بودهاست. در سال1398 بهرغم تولید کافی گندم، میزان واردات افزایشیافت و به 548.6هزار تن رسید. برای توضیح این امر میتوان گفت که بر اساس آمار وزارت جهادکشاورزی، در سال1398 حدود 13.7میلیون تن گندم تولید شد؛ اما دولت تا پایان آذرماه توانست 7.7میلیونتن گندم را از کشاورزان خریداری کند؛ بنابراین برای جبران کسری ذخایر خود اقدام به واردات این محصول کرد. از سال1398 تا 1401 میزان واردات گندم بهطور متوسط 101درصد افزایش داشتهاست. در سال1401 حدود 4.5میلیون تن گندم واردشده که نسبت به سال1400 حدود 36.8درصد کاهش داشتهاست. بر اساس آمار گمرک در سال1401، روسیه بزرگترین شریک تجاری ایران در واردات گندم بوده که سهمی معادل 35.5درصد از کل واردات گندم از مبدا این کشور بودهاست. پس از روسیه، آلمان با سهمی معادل 19.7درصدی از عمده مبادی وارداتی گندم است. در بازه زمانی مورد بررسی بیشترین میزان گندم واردشده از حیث وزنی مربوط به سال1393 و کمترین میزان گندم واردشده مربوط به سال1397 بودهاست. بررسی آمارهای رسمی نشان میدهد بهرغم وجود مزیت نسبی در تولید گندم، ایران یکی از بزرگترین واردکنندگان این کالای اساسی است. بر اساس آمار مرکز تجارت بینالمللی، ایران در سال2022، یازدهمین کشور عمده واردکننده گندم در جهان بودهاست.
به رغم تلاشهای صورتگرفته در راستای کاهش واردات گندم و خودکفایی در تولید این محصول، سیاستهای حمایتی بهدرستی اعمال نشده و دستیابی به تولید و خودکفایی پایدار گندم، همچنان امری دور از دسترس محسوب میشود. نظر به اهمیت استراتژیک گندم در امنیت غذایی و نقش آن در معیشت بخش عظیمی از مردم، سیاستگذاران این حوزه باید از طریق حمایتها و سیاستهای راهبردی تلاش کنند تا بستر و شرایط لازم برای تقویت انگیزه تولید و ظهور مزیتهای نسبی در راستای حصول خودکفایی و بیشینهسازی رفاه جامعه را فراهم کنند.
جو؛ رکن اصلی تولید پروتئین
تامین پروتئین کشور وابستگی زیادی به شرایط واردات نهادههای دامی دارد. جو از مهمترین محصولات وارداتی گروه غلات و نهادههای دامی محسوب میشود. درمیان غلات، جو یکی از محصولاتی است که واردات آن سهم بالایی از حیث وزنی و ارزشی دارد. با توجه به اهمیت زیاد جو در تامین نهادههای تولید محصولات پروتئینی، آمارهای تجارت این محصول از اهمیت بالایی برخوردار است. واردات وزنی جو طی سالهای 1391 تا 1401 روند ثابتی نداشته و نوسان زیادی را ثبت کردهاست. طی سالهای مذکور واردات این محصول بهطور متوسط سالانه 3.6درصد رشد داشته و بیشترین میزان واردات مربوط به سال1398 با 4میلیون تن و کمترین آن مربوط به سال1392 با 666.4هزار تن است. در سال1401، حدود 2.4میلیون تن جو وارد کشور شده که نسبت به سال1400، کاهش 27.8درصدی را نشان میدهد. در این سالبیش از 70درصد واردات از سه کشور اماراتمتحدهعربی، انگلستان و ترکیه صورت گرفتهاست و این سه کشور به ترتیب سهمی حدود 35درصد، 19 و 17درصدی از مجموع واردات جو در سال1401 را به خود اختصاص دادهاند. با توجه به اهداف توسعهای که در بخش تولیدات دامی کشور دنبال شده، میزان نیاز به جو بهعنوان خوراکدام طی بازه زمانی موردبررسی افزایش داشته و واردات آن از 1.7میلیون تن در سال1391 به 2.4میلیون تن در سال1401 رسیدهاست. همچنین بهرغم اینکه میزان تولید این محصول در داخل افزایش یافتهاست، تراز تجاری آن طی بازه زمانی موردبررسی منفی بودهاست.
نبرد بیپایان برنج هندی و ایرانی
در ایران با توجه به نوع ذائقه مردم، برنج بهعنوان یکی از اصلیترین نیازهای روزانه کشور و بهعنوان کالایی اساسی و ضروری در سبد مصرفی خانوارهای ایرانی محسوب میشود. از آنجاکه این محصول جزو کالاهای اساسی کشور است، دولت مقدار مازاد مصرف داخلی را از طریق واردات تامین کرده و هرساله میزان قابلتوجهی از درآمد کشور، صرف واردات برنج میشود. واردات برنج در سالهای مورد ارزیابی روند ثابتی نداشته و بهطور متوسط 3.3درصد رشد داشتهاست. بیشترین میزان واردات برنج از حیث وزنی در سال1392 به میزان بیش از 1.9میلیون تن و کمترین میزان واردات برنج مربوط به سال1394 به میزان746.2هزار تن بودهاست. در سال1401، حدود 1.8میلیون تن واردات برنج انجامشده که نسبت به سال1400 بیش از 100درصد رشد را نشان میدهد. در این سالبیش از 90درصد واردات برنج از سه کشور هند، پاکستان و تایلند صورتگرفته که هرکدام به ترتیب سهمی حدود 49.9درصد، 35.3درصد و 7.1درصد از واردات کل برنج را به خود اختصاص دادهاند. بهطور کلی ایران واردکننده برنج است اما طی سالهای گذشته میزان افزایش تولید برنج، ایران را به صادرکننده تبدیلکرده است.
واردات روبهرشد ذرت
ذرت، پس از گندم و برنج، سومین فرآورده مهم کشاورزی در جهان بهشمار میرود. این محصول علاوهبر اینکه در تغذیه افراد نقش اساسی دارد، بخش چشمگیری از خوراک طیور را نیز فرآهم آورده و در تولید روغنهای خوراکی اهمیت بسیار زیادی دارد. با توجه به افزایش جمعیت و نیاز روزافزون مردم به گوشت مرغ و تخممرغ، واردات این محصول نقش عمدهای در ارائه سیاستهای مهم در تامین نیاز داخلی دارد. واردات ذرت طی سالهای 1391 تا 1401 سالانه حدود 5درصد رشد داشته و بیشترین ذرت واردشده مربوط به سال1399 و حدود 9.9میلیونتن و کمترین ذرت واردشده مربوط به سال1392 و حدود 4میلیون تن بودهاست. عمده مبادی وارداتی این محصول در سال1401، اماراتمتحدهعربی حدود 63.9درصد، انگلستان حدود 12.1درصد و ترکیه حدود 8.6درصد از کل واردات ایران سهم داشتهاند. ایران به واردات ذرت دامی وابستگی بالایی داشته و درمیان غلات مورد بررسی، ذرت سهم قابلتوجهی از واردات از حیث وزنی را دارد. ذرت نیز همانند جو در تعیین هزینههای تولید محصولات پروتئینی نقش اساسی دارد و به دلیل سهم بالای این محصول در هزینه تولید و قیمت تمامشده محصولات مذکور، بخش قابلتوجهی از وزن واردات نهادههای کشاورزی را به خود اختصاص دادهاست. در نهایت باید گفت که اصولا کاهش یا افزایش واردات نشانه قدرت یا ضعف اقتصاد کشور نیست؛ در واقع آنچه باید موردتوجه قرار گیرد، تدوین استراتژیهای میانمدت و بلندمدت در بخش کشاورزی است. کشور براساس وضعیت جغرافیایی باید به بخشهای مختلفی تقسیم شود و با توجه به منابع آبی مناطق مختلف، الگوی کشت تعیین شود.
در این وضعیت ممکن است به دلایل امنیتی لازم باشد تا برخی کالاهایی که حتی از نظر اقتصادی بهصرفه نیست تولیدشده و مازاد نیاز آن از دیگر کشورها وارد شود، بااینحال داشتن استراتژی کشاورزی مشخص لازمه این فرآیند است. نمودارهای 10ساله نشان میدهد که اقتصاد کشاورزی ایران بارها میان دو استراتژی خودکفایی و وابستگی به واردات در نوسان بودهاست، بنابراین لازم است سیاستگذاران بخش کشاورزی و دیگر نهادهای موثر، یک روند مشخص برای تامین امنیت غذایی شهروندان ایرانی را در دستور کار قرار دهند.