موقعیت جغرافیایی منحصربهفرد خلیجفارس در ارتباطات میان قارهای، یکی از دلایل دگرگونیهای شتابان ژئوپلیتیکی در این منطقه است. در سالهای گذشته و همزمان با تشدید رقابتهای بینالمللی بهمنظور بازکردن جای پایی بزرگتر در اقیانوس هند و خلیجفارس میان ایالاتمتحده و متحدانش در دنیای غرب از یک طرف و چین، روسیه و هند از طرف دیگر، خلیجفارس اهمیت تازهای نهتنها از جنبه نظامی- امنیتی بلکه از منظر اقتصادی یافتهاست.
بدیهی است که تغییرات در حوزه کریدورها از جنبههای مختلف بر اقتصاد ایران تاثیرگذار است. در ایران نگاه مسلط به مساله کریدورهای منطقه خاورمیانه، آن است که ایجاد گذرگاههای جدید، باعث کاهش مزیت ژئوپلیتیک ایران شده و درآمدهای ترانزیتی به کیسه کشورهای همسایه خواهد رفت، با اینوجود سرمایهگذاری کشورهای همسایه در زیرساختهای حملونقل و ترانزیت حجم کالای بیشتر از طریق منطقه خلیجفارس میتواند مزایایی نیز برای ایران به ارمغان آورد.
در همین رابطه، مرکز بررسیهای اقتصادی اتاق بازرگانی تهران، در یک گزارش پژوهشی با عنوان «ژئواکونومی جدید منطقه خلیجفارس با تاکید بر پیامدهای راهاندازی کریدورهای جدید» چالشها و مزایای 4 کریدور تاثیرگذار بر اقتصاد ایران را موردبررسی قرار دادهاست. بر اساس این گزارش، افزایش ثبات در منطقه، کاهش رقابتهای مخرب و افزایش همکاری بین کشورهای منطقه و اعتلای جایگاه ایران در زنجیره ارزش جهانی، تنها بخشی از مزایای توسعه کریدورهای خاورمیانه، برای ایران است.
مسیر ابتکاری آمریکا
یکی از جدیدترین مسیرها که از طریق آن کالا به اروپا ارسال میشود، کریدور هند-خاورمیانه-اروپا است. سالگذشته در نشست گروه٢٠ در سپتامبر٢٠٢٣، کشورهای هند، عربستان، اماراتمتحدهعربی، اسرائیل با حمایت آمریکا از این کریدور با هدف تقویت توسعه اقتصادی از طریق اتصال و یکپارچهسازی بین جنوبآسیا، خلیجفارس و اروپا رونمایی کردند.
مسیر کریدور از هند به اروپا و با عبور از کشورهای اماراتمتحدهعربی، عربستانسعودی، اردن، رژیم صهیونیستی و یونان است. برخی کارشناسان به دو دلیل عمده نسبت به موفقیت این کریدور خوشبین نیستند. عامل نخست، هزینههای بالای حملونقل از طریق این کریدور و عامل دوم حذف برخی کشورهایی است که متحد آمریکا هستند. بزرگترین رقیب این کریدور، مسیر کانال سوئز و مصر است.
برخی معتقدند کریدور هند-خاورمیانه-اروپا برای حملونقل اقتصادی نیست و برای ایجاد صرفه، لازم است تعاریف اقتصادی دیگری مانند ایجاد شهرکهای صنعتی، مسیر فیبرنوری و نقل و انتقالات انرژی حول آن شکل گیرد. با همه اینها رونق این کریدور فرصتهای قابلتوجهی برای ایران بهوجود میآورد؛ الحاق ایران به این کریدور در آینده و بهرهمندی از مزیتهای آن، افزایش ثبات منطقه به دلیل تقویت مزایای وابستگی متقابل و متوازنکردن نفوذ چین و آمریکا از طریق افزایش نفوذ هند، از جمله مهمترین مزایای کریدور هند-خاورمیانه-اروپا برای اقتصاد ایران محسوب میشود. در مقابل تقویت جایگاه اسرائیل در زنجیره تامین جهانی، احتمال حذف ایران از مسیر ترانزیتی کلیدی، کاهش وابستگی حملونقل جهانی به ایران و اتصال کشورهای عربی حوزه خلیجفارس و اسرائیل به شاهراه امن و مرکز ثقل جهانی از جمله مهمترین مخاطرات کریدور جدید برای اقتصاد ایران محسوب میشود.
مسیر توسعه همسایه غربی
عراق یکی از مهمترین شرکای تجاری ایران محسوب میشود و از این جهت بررسی وضعیت توسعه زیرساختهای این کشور اهمیت زیادی دارد. کریدور «جاده توسعه» با عبور از ١٠ استان عراق (شامل اقلیم کردستان) و رسیدن به دریای مدیترانه از طریق مرسین، عراق را به اروپا متصل میکند. هدف اصلی این کریدور، اتصال بالقوه بندر بزرگ فاو به اروپا (١٢٠٠ کیلومتر) از مسیر ترکیه و تبدیل عراق به مرکز اصلی انتقال مقادیر زیادی کالا میان آسیا و اروپا و شرق و غرب است.
عراق برای این پروژه حدود ١٧میلیارد دلار هزینهکرده و در حال ساخت بلندترین تونل زیردریایی خاورمیانه است.
مهمترین مسیر فعلی خلیجفارس، کریدور فاو است که شکل منطقه را تغییر خواهد داد و فشارهای سنگینی را نیز برای ایران ایجاد خواهد کرد؛ زیرا این کریدور میتواند در آینده مسیر خروج گاز قطر به اروپا باشد که رقیب اصلی ایران در صادرات گاز محسوب میشود.
این کریدور مسیر انتقال نفت به رژیم صهیونیستی نیز خواهد بود و عراق نیز تمایل دارد نفت خود را به واسطه همین کریدور از ترکیه به اروپا انتقال دهد. این مسیر به یک راهآهن و خطوط لوله نفت و گاز مجهز خواهد شد. علاوهبر این کریدور عراق-اروپا میتواند مشکلاتی را همچون منتفیشدن راهآهن شلمچه-بصره برای مقاصد تجاری و تشکیل ائتلاف منطقهای برای دورزدن ایران ایجاد کند، با این حال تغییرات مثبت در عراق، منافعی را برای ایران ایجاد میکند. افزایش ثبات و رونق عراق بهعنوان همسایه و یکی از مهمترین شرکای تجاری ایران، کاهش رقابت مخرب قدرتهای منطقهای شامل ترکیه و عربستانسعودی، تکیه به منافع مشترک و ارتقای اهمیت امنیت و ثبات خلیجفارس برای قدرتهای بزرگ مهمترین مزیتهای توسعه زیرساختهای عراق برای ایران محسوب میشوند.
ضربه تحریم به اقتصاد
کریدور شمال-جنوب دیگر مسیری است که اقتصاد خاورمیانه را تحتتاثیر قرار میدهد. این کریدور با عبور از کشورهای هند، ایران، جمهوریآذربایجان و روسیه، خلیجفارس را به دریای شمال متصل میکند. هدف این کریدور، توسعه سریع اقتصادی و اجتماعی کشورها در اوراسیا و آسیایجنوبی است که منجر به بهرهمندی قرقیزستان، تاجیکستان، ازبکستان و افغانستان برای اتصال به آبهای آزاد میشود. در این کریدور، روسیه بهدنبال آن است که با هدف تسهیل ارتباط بین هند با کشورهای ایران، روسیه، قفقاز و آسیایمرکزی، مسیر آستاراخان – انزلی- چابهار- بمبئی را جایگزین مسیر بمبئی- کانال سوئز- هامبورگ- سنپترزبورگ کند. میزان صرفهجویی در زمان این کریدور، ٢٠ روز برآورد شدهاست. براساس این طرح، کشتیهای هندی در بنادر مُکران (در جنوب ایران) پهلو خواهند گرفت و از طریق مسیر ریلی که از خاک ایران، جمهوریآذربایجان و روسیه میگذرد، به اروپا دسترسی خواهند داشت. میزان صرفهجویی در هزینه ترانزیت دریایی کالا از هند به اروپا، ٤٠درصد برآورده شدهاست. فعالشدن این کریدور میتواند وضعیت اقتصادی استانهای شرقی کشور که از نظر شاخصهای اقتصادی، وضعیت مناسبی ندارند را بهبود بخشد. پیونددادن ایران با شبکه تجارت بینالمللی و بهبود منزلت ژئواکونومیک ایران، توسعه شبکه حملونقل و افزایش نقشآفرینی دیپلماسیسیاسی ایران در منطقه قفقاز دیگر پتانسیلهای این کریدور برای اقتصاد ایران محسوب میشود.
در مقابل برخی مشکلات ساختاری باعثشده بهرغم اهمیت این کریدور برای اقتصاد ایران، اجراییشدن آن در هالهای از ابهام قرار گیرد. مهمترین موانع برای اجرای این طرح، بهرهوری پایین ناوگان حملونقل ریلی و جادهای نبود زیرساختهای مناسب بندرگاهی و ممانعت ایالاتمتحده از تشکیل کریدور به دلیل انتفاع ایران از آن است.
جایگزینی برای مسیر ترکیه
کریدور خلیجفارس دریایسیاه، مسیر دیگری است که میتواند باعث تقویت همکاریهای اقتصادی بین ایران و منطقه قفقاز شود. این کریدور از طریق گذر از ارمنستان یا جمهوریآذربایجان، خلیجفارس و جنوب ایران را به بنادر پوتی و باتومی گرجستان در دریایسیاه متصل میکند.
هدف این طرح، تکمیل کریدورهای موجود در راستای راهبرد توسعه دیپلماسی اقتصادی ایران و تکمیل کریدور شمال-جنوب است. مسائلی همچون تشتت در اهداف و تعدد تضادهای سیاسی میان کشورهای ذینفع در این طرح و بیثباتی بالقوه در دو دریای هدف طرح، یعنی خلیجفارس و دریایسیاه، باعث کاهش مزیت این کریدور خواهد شد.
در مقابل کاهش وابستگی ترانزیتی به ترکیه، تقویت روابط با اتحادیه اقتصادی اوراسیا و اعتلای جایگاه ایران در زنجیرههای تامین جهانی میتواند باعث افزایش تمایل سیاستگذاران ایرانی برای توسعه این پروژه شود.
در نهایت گزارش اتاق بازرگانی تهران نتیجه میگیرد که هرچه کشورهای پیرامونی ایران از جمله در خلیجفارس بیشتر با زنجیرههای تامین جهانی ادغام شوند، ایران شانس بیشتری برای ثبات سیاسی، رونق اقتصادی و در نتیجه مناسبات تجاری پایدار خواهد داشت.
همچنین باید این نکته را درنظر داشت که اجراییشدن هرکدام از این پروژهها مستلزم طراحی یک بازی همکارانه بین بازیگران منطقه است. بدون یک اتفاقنظر منطقهای و با حذف یکی از قدرتهای اصلی، کریدورهای ارتباطی از امنیت و ثبات بلندمدت برخوردار نخواهند بود.
از آنجاکه گسترش کریدورها یکی از الزامات توسعه زنجیرههای تامین بینالمللی است، دولتهای منطقه خلیجفارس باید راهی برای مذاکرات پیوسته بهمنظور اعتمادسازی و مشارکت با یکدیگر بیابند.
رقابتهای حذفی یا پیروی از قطببندیهای جدید نهتنها ثبات ضروری برای گذرگاهها را از بین میبرد، بلکه کارآمدی آنها در میانمدت را بهشدت کاهش میدهد.