۶ اصل برای ورود کسب و کارها به عصر هوش‌مصنوعی

با این ‌‌‌همه، باید دانست که ورود کورکورانه و عجولانه شرکت‌ها و کسب و کارها به حوزه هوش مصنوعی نه‌‌‌تنها نمی‌تواند گره‌‌‌ای از مشکلات آنها باز کند و باعث گشایش در فعالیت‌‌‌های آنها شود، بلکه ممکن است هزینه‌‌‌های سنگین و جبران‌‌‌ناپذیری را نیز به بار آورد و ساختارهای موجود شرکت‌ها را نیز به هم بریزد.

به‌‌‌طور کلی، مدیران و رهبران شرکت‌ها و سازمان‌ها باید بدانند که پلتفرم‌ها و ابزارهای هوش مصنوعی دارای پتانسیل‌‌‌های رشد متعددی هستند که می‌توانند به افراد و شرکت‌ها برای افزایش بهره‌‌‌وری فردی و سازمانی کمک کنند و تعاملات و ارتباطات بین مشتریان و شرکت‌ها را به میزان قابل‌‌‌توجهی بهبود بخشند و شرکت‌ها را با موفقیت وارد عصر هوش مصنوعی کنند.

با این ‌‌‌همه، باید دانست که شرط اصلی موفقیت شرکت‌ها و کسب و کارها در زمینه به‌‌‌کارگیری هوش مصنوعی در عملیات و برنامه‌‌‌ریزی‌‌‌های آنها این است که استراتژی‌‌‌های مناسب و قدرتمندی را برای وارد ساختن ماشین‌‌‌ها و پلتفرم‌ها و ابزارهای هوش مصنوعی تدوین و اجرا کنند. این استراتژی‌‌‌ها باید حاوی عناصر و ویژگی‌‌‌هایی باشند تا باعث شوند ورود شرکت‌ها به عصر هوش مصنوعی به بهترین و آرام‌‌‌ترین شکل ممکن صورت پذیرد. در ادامه به شش عنصر اصلی و ویژگی کلیدی که استراتژی‌‌‌های کاری عصر هوش مصنوعی باید حاوی آنها باشند اشاره خواهد شد.

۱- مدرن‌‌‌سازی داده و زیرساخت‌‌‌های تکنولوژی شرکت

هوش مصنوعی با حجم عظیمی از داده‌‌‌ها تغذیه می‌شود و برای استفاده بهینه از داده‌‌‌ها به زیرساخت‌‌‌های پیشرفته ذخیره‌‌‌سازی و پردازش داده‌‌‌ها نیاز هست.

بنابراین اولین گامی که شرکت‌های مشتاق ورود به عصر هوش مصنوعی و به‌‌‌کارگیری ماشین‌‌‌ها در فرآیندهای کاری‌‌‌شان باید انجام دهند این است که زیرساخت‌‌‌های جمع‌‌‌آوری، ذخیره‌‌‌سازی و پردازش داده‌‌‌ها را به‌‌‌روزرسانی و مدرن‌‌‌سازی کنند و محدودیت‌ها و کمبودهای خود را در این بخش‌‌‌ها به هر شکل ممکن برطرف سازند. آنها باید بستر مناسبی را برای پیاده‌سازی پلتفرم‌ها و سیستم‌‌‌های هسته‌‌‌ای هوش مصنوعی در بخش‌‌‌های مختلف شرکت‌ها فراهم آورند.

۲- ارتقای مهارت‌‌‌های کارکنان و آموزش نیروی انسانی

بعد از مدرن‌‌‌سازی و به‌‌‌روزرسانی زیرساخت‌‌‌ها، نوبت به ارتقای مهارت‌‌‌های مرتبط با هوش مصنوعی در میان کارکنان و ارائه آموزش‌‌‌های جدید و جامع در این ‌‌‌خصوص به آنها می‌‌‌رسد. تجربه نشان داده که هر گونه سرمایه‌گذاری شرکت‌ها در زمینه زیرساخت‌‌‌های مورد نیاز برای توسعه هوش مصنوعی در شرکت‌ها بدون وجود نیروی انسانی آموزش‌‌‌دیده و ماهر راه به جایی نخواهد برد و اتلاف منابع و انرژی شرکت‌ها خواهد بود.

بنابراین لازم است که دوره‌‌‌های آموزشی کاربردی متنوعی برای کارکنان تدارک دیده شود تا آنها با آشنایی و تسلط کامل بر سیستم‌‌‌ها و پلتفرم‌های هوش مصنوعی وارد این عصر شوند. آنها باید به‌‌‌خوبی بدانند چگونه می‌توان از امکاناتی که هوش مصنوعی برای شرکت‌ها به ارمغان می‌‌‌آورد نهایت بهره را برد و هوش مصنوعی را به فرصتی بی‌‌‌نظیر و ارزشمند برای جهش‌‌‌های بزرگ تبدیل کرد.

۳- اتخاذ رویکرد اکوسیستمی

یکی از ضروریات استفاده از هوش مصنوعی در کسب و کارها این است که به‌‌‌صورت جزیره‌‌‌ای عمل نشود و به‌‌‌صورت گسترده و همه‌‌‌جانبه با شرکت‌های فعال در حوزه تکنولوژی هوش مصنوعی تعامل و تبادل اطلاعات و تجربیات صورت گیرد. باید به این واقعیت اعتقاد داشت که «کار را باید به دست کاردان سپرد» و از برون‌‌‌سپاری خدمات مرتبط با هوش مصنوعی استقبال کرد. در واقع، اتخاذ رویکرد اکوسیستمی در برخورد با موضوع ورود هوش مصنوعی به کسب و کارها، باعث می‌شود مسیر برای انتقال تجربیات موفق و توصیه‌‌‌های کارشناسانه شرکت‌های متخصص در زمینه هوش مصنوعی فراهم شود و شرکت‌ها از شر روش‌های آزمون ‌‌‌و خطا و پیامدهای منفی و زیان‌‌‌بار آنها خلاص شوند.

۴- استفاده از روش آزمایش و یادگیری

یکی از بهترین راه‌‌‌ها برای استفاده از هوش مصنوعی در شرکت‌ها این است که ابتدا آن را به‌‌‌صورت آزمایشی در یک یا چند بخش محدود اجرا کنیم، سپس با بررسی نتایج و شناخت نقاط قوت و ضعف، تصمیم بگیریم که آن را در کل بخش‌‌‌ها و فرآیندهای شرکت اجرا کنیم.

اتخاذ روش آزمایش و یادگیری در هنگام وارد کردن هوش مصنوعی به ساختار داخلی شرکت‌ها، این مزیت را دارد که احتمال ارتکاب اشتباهات محاسباتی و وارد آمدن هزینه‌‌‌های سنگین ناشی از عدم‌پیاده‌سازی درست و اصولی سیستم‌‌‌های هوش مصنوعی در درون شرکت‌ها و کسب و کارها را به حداقل می‌‌‌رساند.

۵- حفظ موقعیت محوری نیروی انسانی

هرگونه ورود ماشین‌‌‌ها و سیستم‌‌‌های هوش مصنوعی به شرکت‌ها باید همراه با حفظ موقعیت ‌‌‌محوری نیروی انسانی و تداوم تعیین‌‌‌کننده بودن عامل انسانی در تصمیم‌گیری‌‌‌ها و برنامه‌‌‌ریزی‌‌‌های کلان شرکت‌ها صورت پذیرد. به ‌‌‌هیچ ‌‌‌عنوان نباید زمام تمام امور کلیدی شرکت‌ها را به ماشین‌‌‌ها و روبات‌‌‌ها سپرد.

در این میان، لازم است که هرگونه پیشنهاد و ایده‌‌‌های برآمده از هوش مصنوعی، توسط عامل انسانی مورد بررسی و راستی‌‌‌آزمایی قرار گیرد و پس از تایید نهایی عامل انسانی به مرحله اجرا دراید. در واقع، اگر هنگام استفاده از هوش مصنوعی، انسان‌‌‌ها را در مرکز توجه قرار دهیم، شرکت می‌تواند خلاقیت و نوآوری را حفظ کند و با ایجاد تعادلی بین نقش انسان و هوش مصنوعی، بیشترین بهره را از هر دو ببرد.

۶- ارزش‌‌‌آفرین دانستن هوش مصنوعی

مدیران و رهبران سازمان‌ها برای بهره‌‌‌گیری موثر از هوش مصنوعی، باید این واقعیت را بپذیرند که هوش مصنوعی تنها یک ابزار فناورانه نیست، بلکه می‌تواند منبعی مهم برای خلق ارزش و نوآوری در کسب و کار باشد. هوش مصنوعی این امکان را فراهم می‌کند تا روش‌های تازه، سریع‌‌‌تر و هوشمندانه‌‌‌تری برای انجام کارها و پاسخگویی بهتر به نیازهای مشتریان شناسایی شود.

اما ورود موفق به این عرصه، تنها در صورتی ممکن است که سازمان‌ها استراتژی‌‌‌هایی کاربردی و قابل اجرا طراحی کنند؛ استراتژی‌‌‌هایی که نه‌‌‌تنها اهداف مشخصی دارند، بلکه در برابر پیچیدگی‌‌‌ها و چالش‌‌‌های متغیر عصر هوش مصنوعی نیز تاب‌‌‌آور باشند. بنابراین، مسیر موفقیت در دنیای هوش مصنوعی از آمادگی ذهنی، برنامه‌‌‌ریزی عملی و تعهد به یادگیری و تطبیق مداوم می‌‌‌گذرد.

منبع: MIT