رشد قابل توجه فرآوری مواد معدنی در خراسان رضوی
مسیر توسعه صنعتی استان از طریق تفویض اختیارات و رفع چالشهای شهرکهای صنعتی
چهار ضربه، یک پیام: چگونه مدیران اقتصادی ایران تابآورتر شوند؟
ایرادهای ناپایدار مدل قدیمی کسب و کار
تحویل بار صاحبان کالا در بنادر خشک ارزانتر شد
اقتصاد اروپا در مرز هشدار
صنعتگران خواستار شفافسازی و تسهیل مقررات مالیاتی شدند
لزوم تدوین سند ملی تابآوری گردشگری در شرایط بحرانی
*محمدرضا توکلیزاده- رئیس اتاق بازرگانی، صنایع، معادن و کشاورزی خراسان رضوی// حمله نظامی اخیر رژیم صهیونیستی به ایران و به دنبال آن جنگی که 12روز به طول انجامید، از زوایای متعدد قابل واکاوی است. پیامدهای روانی، اجتماعی و امنیتی این تهاجم بر افکار عمومی و ساختارهای جامعه بیتردید قابل اعتناست، اما جنبههای اقتصادی آن نیز نباید منظر دور بماند.
محمدرضا توکلیزاده- رئیس اتاق بازرگانی، صنایع، معادن و کشاورزی خراسان رضوی// حوادث و بحرانها، بیش از هر سازوکاری، ظرفیتهای واقعی سیستمها را در معرض داوری قرار میدهند. تجاوز رژیم غاصب صهیونیستی به خاک کشورمان که با شدت کمسابقهای زیرساختهای حیاتی کشور را هدف گرفت، بار دیگر این حقیقت را عیان ساخت که تمرکز شدید منابع، تصمیمسازیها و اختیارات در پایتخت، در بزنگاههای بحرانی، نه تنها به تنگنای راهبردی بدل میشود، بلکه نقطه آسیبپذیری سیستماتیک کشور نیز از همین بخش خواهد بود.
موسی غنینژاد ـ اقتصاددان // در وضعیت جنگ تحمیلی اسرائیل به ایران و در شرایطی که دولتهای اکثریت قریب به اتفاق کشورهای غربی و در رأس آنها ایالات متحده آمریکا که دیگر مستقیما وارد جنگ شده است، عملا طرف کشور مهاجم را گرفتهاند، کشور ما در مجامع بینالمللی مانند سازمان ملل متحد و آژانس بینالمللی انرژی اتمی گوش شنوایی در مقابل خود نمیبیند. در این شرایط به نظر میرسد اتخاذ دو تدبیر اصولی و موثر ضرورت مبرم دارد: یکی مخاطب قرار دادن افکار عمومی جهانیان به منظور ایجاد فشار روی دولتهایی که طرف کشور مهاجم را گرفتهاند و دیگری فراهم آوردن زمینههای لازم برای گسترش و تحکیم اتحاد میان اقشار و آحاد ملت ایران.
تيمور رحماني ـ اقتصاددان // همانطور که پزشکان وظایفی دارند، علمای علم سیاست و روابط بینالملل وظایفی دارند، روانشناسان و جامعهشناسان وظایفی دارند، اقتصاددانان نیز وظایفی دارند و هدف از انجام همه این وظایف آن است که از درد و رنج شهروندان در شرایط جنگی کاسته شود. همانطور که یک هموطن با درک مشقت هموطنان خود در حد توان امکان اسکان و پذیرایی آنهایی که خانه و کاشانه خود را ترک کردهاند، فراهم میکند، متخصصان هم لازم است آنچه با آموزش و تحقیق یاد گرفتهاند را بهکار گیرند، بلکه آلام هموطنان خود را اندکی بکاهند. همانطور که یک پزشک هنگام مراجعه بیمار کاری به این ندارد که چرا کار به بیماری کشیده است و به عنوان یک واقعیت باید نگران مداوای بیمار باشد، یک اقتصاددان هم در چارچوب کار حرفهای خود به این موضوع کاری ندارد که چرا چنین شرایط جنگی پیش آمدهاست و موظف است در چارچوب دانش تخصصی خود به راههای کاهش آسیب مردم در شرایط دشوار بیندیشد. واضح است که در مورد سیاست پولی در شرایط دشوار جنگی دستگاه سیاستگذاری پولی در چارچوب محدودیتهای بیشتری که با آن روبهرو میشود، لازم است اهداف اساسی خود را پیگیری کند. در ضمن، اظهارنظر و توصیه توسط متخصصان بسیار سادهتر از مدیریت سیاست پولی توسط کسانی است که در مسند سیاستگذاری و اجرای سیاست پولی هستند. به قول معروف، ما که از دور دستی بر آتش داریم ممکن است انجام سیاست پولی را کاری ساده تشریح کنیم، در حالیکه در عمل دشوار است؛ با این حال ما با پول این مردم درس خواندهایم و تا آنجایی که لازم است باید بدهی خود را به مردم پس بدهیم.
محمدرضا توکلیزاده – رئیس اتاق بازرگانی، صنایع، معادن و کشاورزی خراسان رضوی// در هنگامهای که میهن اسلامی درگیر بحرانهای سهمگین و تهدیدات خارجی است، مفهوم «مسئولیت اجتماعی» دیگر صرفا یک فضیلت اخلاقی یا کنشی داوطلبانه نیست، بلکه به تکلیفی ملی، مدنی و تاریخی بدل میشود؛ تکلیفی که بر دوش تمامی اقشار جامعه سنگینی میکند، اما بیتردید، جایگاه و نقش فعالان اقتصادی در این عرصه، نقشی ممتاز، تعیینکننده و حیاتی است.
وقتی سایه جنگ بر سر کشوری سنگینی میکند، مردم آن کشور ممکن است تصمیمهایی بگیرند که در شرایط عادی احتمال آن تصمیمها اندک است. مثلا ممکن است سراغ خرید و ذخیره برخی اقلام غذایی و تبدیل داراییهای سرمایهای به داراییهای نقدشونده و قابل حمل بروند. از نظر شماری از افراد جامعه، در شرایط جنگی، ذخیره کردن مواد غذایی و همچنین بردن داراییها به پناهگاه امن و خرید اقلامی مانند دلار و سکه کاملا عقلانی است؛ اما آیا اخلاقی هم هست؟
محمدمهدی بهکیش ـ اقتصاددان //سوال مهمی در کشور مطرح است مبنی بر اینکه اگر قرار شود قیمت انرژی اصلاح شود، هزینههای آن را چه گروههایی باید پرداخت کنند؛ دولت، بنگاههای منتفع از ناترازی انرژی یا مردم عادی؟ بهعنوان مثال، اگر دولت بخواهد قیمت بنزین را به طرف واقعی شدن هدایت کند، آیا مردم باید تمام هزینه آن را بدهند و به جای بنزین ۱۵۰۰تومانی، بنزین ۶۰هزار تومانی یا ۸۰هزار تومانی مصرف کنند یا اینکه دولت یا ذینفعان بنگاهدار هم باید بخشی از هزینه را با تغییر رفتار خود تقبل کنند؟
تیمور رحمانی ـ اقتصاددان // آنان که به علم اقتصاد اشراف دارند و علم اقتصاد را بهعنوان یک علم تجربی مطالعه میکنند و نه حوزهای برای طرح تصورات و پندارهای غیرقابل آزمون، میدانند که تورم در ایران اولا موضوعی است ماندگار و فروکش کردنها و خیز برداشتنهای آن نه علامت رخداد جدیدی است و نه علامت درمان پایدار آن؛ ثانیا بخش غالب تورم ایران پیامد صدور دستور خرج و ایجاد تقاضایی است که در قبال آن عرضهای وجود ندارد و این صدور دستور خرج بدون توسل به خلق پول و بدون اذن نظام سیاستگذاری ناممکن است.
محمد علایی، رئیس کمیسیون آب و محیط زیست اتاق بازرگانی خراسان رضوی// دوستی میگفت: «سالهاست از ورشکستگیِ آبی و پیامدهای ویرانگرش میگویی و مینویسی. از: - برداشتِ آب بسیار بیشتر از میزانِ تغذیهی آبخوانهای زیرزمینی و کاهشِ پیوستهی رویهی آبهای زیرزمینی - کم شدنِ آبدهیِ کاریزها، چشمهها و چاهها، خشک شدنِ آنها و شور شدنِ آب و خاک - نابودیِ برگشتناپذیرِ آبخوانهای زیرزمینی، بزرگترین داراییِ بیجایگزینِ ایران - نشست و شکاف خوردنِ زمین و خراب شدنِ روستاها و شهرها، راهها و راهآهن، فرودگاهها، کارخانهها و پیشینهی تمدنیِ چند هزار ساله و امروز و فردایمان - گسترشِ کویر و کوچِ ناچارِ مردم از سرزمینی سوخته و دشتهایی مرده