تاکید بر رفع تعارضات قانونی و ایجاد مسیرهای حمایتی برای فعالان اقتصادی
گام هرات و خراسان رضوی برای همکاری پایدار
همگرایی اقتصادی خراسان رضوی و هرات در مدار توسعه منطقهای
بررسی دستاوردهای سفر هیات اقتصادی خراسان رضوی به قرقیزستان
سفر هیات عالیرتبه اقتصادی خراسان رضوی به هرات با هدف گسترش همکاریهای تجاری و زیرساختی
بررسی چالشها و راهکارهای برگزاری نمایشگاه بینالمللی گردشگری تهران
ضرورت همافزایی دولت و بخش خصوصی برای اجرای برنامه «نوشناس» معاونت علمی ریاست جمهوری
لزوم واکاوی علل تعطیلی برخی معادن خراسان رضوی
هاشم صفار، کارشناس مرکز مطالعات و بررسی های اقتصادی اتاق مشهد** فعالان اقتصادی و دلسوزان توسعه ملی مدتهاست که با یک واقعیت تلخ روبرو هستند؛ شکاف عمیق توسعه میان شرق و غرب کشور. این نابرابری صرفاً یک آمار اقتصادی نیست؛ بلکه یک چالش راهبردی است که آینده اقتصاد ملی را تحت تأثیر قرار میدهد. استانهای شرقی کشور (خراسان رضوی، جنوبی و شمالی) نه تنها با سطح نازل درآمد سرانه دست و پنجه نرم میکنند، بلکه از توزیع ناعادلانه همان درآمد اندک نیز رنج میبرند. عمق این چالش به حدی است که به قول پژوهشگران، «حتی ثروتمندان این منطقه نیز قادر به حل مسئله فقرای منطقه نیستند.»
محمدحسین روشنک، عضو هیات رئیسه اتاق بازرگانی، صنایع، معادن و کشاورزی خراسان رضوی** تمرکز بر ناترازیها نشان میدهد که بزرگترین چالش، فقط کمبود منابع نیست؛ بلکه واگرایی عمیق میان آنچه فعال اقتصادی در خط مقدم تولید تجربه میکند و زبان رسمی منعکس شده در سیاستگذاریها است.
دکتر جعفر خیرخواهان ـ اقتصاددان // در بررسی علل ناکامی سیاستهای اقتصادی اغلب به طراحی نامناسب سیاستها، ضعف اجرا و مقاومتهای نهادی اشاره میشود؛ اما یک لایه عمیقتر و کمتر مورد توجه وجود دارد: شکاف میان «تحلیل و کارشناسی اقتصادی» و «منطق سیاسی تصمیمگیری». بسیاری از سیاستهای به اجرا درنیامده یا شکستخورده، نه بهواسطه کمبود دانش اقتصادی، بلکه از ناتوانی در اقناع و سرمایهگذاری بر روایت مناسب برای سیاستمدار ناشی میشود. اقتصاددان مشاور سیاستمدار آن زمانی موفق میشود که هم مدلساز خوبی باشد و هم بازیگر موثری در میدان سیاست، غیبت هرکدام از این مهارتها، شانس تاثیرگذاری توصیههای کارشناسی و تحلیلهای علمی را بهطرز چشمگیری کاهش میدهد.
حسامالدین جلادتی ـ پژوهشگر کارآفرینی دانشگاه تهران // تناقض عمیق و دردناکی در قلب اقتصاد ایران نهفته است. از یکسو، ما از سرمایه انسانی فوقالعادهای برخوردار هستیم و در شاخصهایی مانند تعداد فارغالتحصیلان علوم و مهندسی رتبههای بالایی را به خود اختصاص میدهیم.
ابوالحسن فیروزآبادی ـ دبیر پیشین شورای عالی فضای مجازی // تحولات فناورانه دو دهه اخیر جهان را وارد مرحلهای کرده است که بسیاری از نظریهپردازان آن را «دوران تمدن دیجیتال» مینامند. در این دوران، قدرت دیگر صرفا به منابع طبیعی و نظامی متکی نیست، بلکه بر محور داده، هوش مصنوعی و تراشهها شکل میگیرد.
دکتر پویا جبلعاملی ـ اقتصاددان // از مصائب شرایط حاضر، عموم سخنهای بسیاری گفتهاند، اما یکی از موارد اخیر که در شبکههای مجازی «وایرال» شده آن است که «با دستمزدهای فعلی، هم کار کردن برای کارگر به صرفه نیست و هم استخدام برای کارفرما!» قرینه این وضعیت در بازار کالا و خدمات است؛ به این معنی که با این قیمتها هرچند خرید برای متقاضی سخت است، اما فعالیت اقتصادی تولیدکننده و عرضهکننده نیز بسیار دشوار میچرخد. حال پرسش این است، چرا چنین وضعیتی رخ داده است و چگونه میتوان آن را برطرف کرد؟
محمدحسین روشنک، عضو هیات رئیسه اتاق بازرگانی، صنایع، معادن و کشاورزی خراسان رضوی** ۲۹ مهرماه، روز ملی صادرات، فرصتی است برای گرامیداشت جایگاه صادرکنندگان واقعی کشور؛ همان سربازان بیادعا و افسران جبهه تجارت ایران که سالهاست بدون متولی، در مسیر دشوار توسعه اقتصادی گام برمیدارند. این روز یادآور تلاشها، رنجها و در عین حال، افتخارات بزرگ جامعه بازرگانان کشور است.
آذر کیانی نژاد، رئیس کانون زنان بازرگان خراسان رضوی** صادرات بهعنوان موتور محرک رشد اقتصادی، یکی از شاخصهای اصلی توسعهیافتگی کشورها محسوب میشود. در ایران نیز، با وجود چالشهای ساختاری اقتصاد و فشارهای بینالمللی، صادرات غیرنفتی همچنان یکی از مسیرهای حیاتی برای تنوعبخشی به منابع درآمدی و کاهش وابستگی به نفت به شمار میآید. با این حال، ساختار صادرات ایران هنوز از ظرفیتهای بالقوه نیمی از جمعیت کشور یعنی زنان، بهرهبرداری کامل نکرده است. در شرایطی که زنان ایرانی سهم بالایی از آموزش عالی، نوآوری، و فعالیتهای کارآفرینانه را به خود اختصاص دادهاند، حضور آنها در عرصه صادرات هنوز محدود و گاه نمادین است.
دکتر محمود سریعالقلم ـ استاد دانشگاه شهید بهشتی // کانونیترین علتی که یک کشور بینالمللی میشود، ساختار اقتصادی آن است. به محض اینکه دولتی تصمیم گرفت و مقرر کرد مسوولیت تولید، توزیع، کسب درآمد، ایجاد اشتغال و معاش مردم نزد او باشد، ضرورت بینالمللی شدن اقتصاد و کشور خود را از میان برداشته است. نمونه بارز این وضعیت، اتحاد جماهیر شوروی است. در مقابل، وقتی دولتی زنجیره تولید، مصرف، درآمد و اشتغال را به بخش خصوصی محول کند، «مجبور» میشود نظام اقتصادی خود را در معرض اقتصاد بینالملل قرار دهد. بخش خصوصی به قیمت، فروش، بهینهسازی مواد اولیه، رقابت، کیفیت خدمات، زمان، کارآمدی و وضعیت بازار حساس است.