تصویب آیین نامه مکاتبات اداری اتاق خراسان رضوی عزم ایران و افغانستان برای توسعه تجارت ریلی درخواست توسعه همکاریهای ایران و ازبکستان در حوزه حملونقل ریلی مس مورد نیاز تولیدکننده از کشور قاچاق میشود/ اختلاف قیمت مس در ایران و جهان راهکارهای بهبود فرایند رفع تعهد ارزی و استرداد مالیات بر ارزش افزوده صادرات پیشنهاد دریافت ضمانت از صادرکنندگان به جای رفع تعهد ارزی لزوم توجه به سنتهای کارآمد گذشتگان در حوزه مدیریت منابع آب تاکید بر توسعه روابط تجاری و گردشگری خراسان رضوی با ازبکستان
بسترهای دیجیتال یا همان پلتفرمها، پس از ظهور در سالهای گذشته، جای خود را به خوبی پیدا کردهاند و بخش زیادی از بار کسب و کارها را به دوش میکشند. اما این بسترها ایدهای مخصوص غولهای فناوری مانند آمازون، متا و کسب و کارهای دیجیتال مانند ایربیاندبی و اوبر نیستند. در این مقاله به بررسی این موضوع میپردازیم که تفکر پلتفرمی چگونه میتواند مثل ابزاری برای تحول دیجیتال هر کسب و کار و حتی شرکتهای سنتی و ریشهدار استفاده شود. طی دو دهه گذشته، فضای جهانی کسب و کار به طور بنیادینی تغییر کرده است. این موضوع را میتوان با بررسی دو فهرست ازبرترین شرکتهای گذشته و امروز اثبات کرد.
هر سازمانی که ارزش قابلتوجهی داشته باشد، تلاش کرده فرهنگ، تکنولوژی و سیاستهای خود را تغییر دهد تا نیازهای جدید کارکنان و مشتریان خود را منعکس کند. تغییرات نزدیک است، و یک مطالعه جدید از موسسه دلویت نشان میدهد که ۸۶درصد از مدیران معتقدند کارکنان نسبت به قبل به استقلال بیشتری نیاز دارند. به هر حال، تحول اصلی به فناوری مرتبط است: تنها ۵۶درصد از سازمانهای پاسخ دهنده در بررسی دیجیتال PwC در سال ۲۰۲۲ آموزش خود را در زمینه ابزار و فرآیندهای جدید گسترش دادند. این شکاف بین پذیرش فناوریهای جدید توسط سازمانها و کارکنان، میتواند با تمرکز بر فرهنگ سازمانی و انجام تلاشهای هماهنگ برای حفظ آن در طول تحول پر شود. عدمتمایل به رها کردن روشهای فعلی، از تعریف و دستیابی به اهداف جدید که به رشد کارکنان و سازمان آنها کمک میکند، جلوگیری میکند.
ابتدای امسال، مدیرعامل غول تبلیغاتی پابلیسیز (Publicis) برای هر کدام از تقریبا صدهزار نیروی کارش پیام ویدئویی جداگانهای فرستاد و هرکسی را به نام خطاب کرد و به زبان مادری از زحمات و سختکوشیهایش تشکر کرد. فیلمبرداری و ویرایش این تعداد پیام معمولا به معنای صدها ساعت کار سخت و طاقتفرساست؛ اما به لطف هوش مصنوعی که رفیق فابریک جدید این صنعت شده، پیادهسازیاش بسیار آسان بود.
تحولات اخیر جهانی و فهرست روزافزون شوکها و اختلالات، فشار بیشتری بر زنجیرههای ارزش جهانی متزلزل وارد کرده است. پیچیدگی چالشهای کنونی که بر تولید و زنجیرههای ارزش تاثیر میگذارند، نیاز به فراتر رفتن از ابزارهای سنتی، نیروی کار و محیطزیست را میطلبد. بررسی هزار کارخانه پیشرو توسط شرکت مکنزی نشان میدهد که سه ابرروند قابلیت اتصال، هوشمندی و اتوماسیون انعطافپذیر، شکلدهنده کارخانههای آینده خواهند بود. بنابراین یکی از ویژگیهای مهم کارخانههای آینده، به نحوه تعامل آنها با هوش مصنوعی برمیگردد. اما بهکارگیری هوش مصنوعی در صنعت در دو سطح مختلف چالشبرانگیز است: اول اینکه نیروی انسانی باید مهارت لازم را برای تعامل و استفاده از هوش مصنوعی دارا باشد؛ دوم اینکه قابلیتهای کارخانه باید به اندازهای بالا برود که بتواند از هوش مصنوعی خلق ارزش کند.
بهطور تاریخی با معرفی هر تکنولوژی جدید، اولین حوزه تحت تاثیر، اقتصاد و به طور خاص بازار کار است. ریشه عبارت «تکنولوژیهای صرفهجو در نیروی کار» (labor-saving technologies) به دوران انقلاب صنعتی برمیگردد که تولید بر مبنای ماشین جانشین تولید توسط نیروی کار شد. در آن زمان این اتفاق سبب افزایش بهرهوری و کارآیی تولید شد و به طور طبیعی بیکاری برای نیروی کار رخ داد.
در نشست مشترک اعضای کمیسیونهای «توسعه صادرات»، «اقتصاد کلان و برنامههای راهبردی»، «صنعت» و «کشاورزی، امور دام و طیور و صنایع وابسته» اتاق بازرگانی خراسان رضوی با «آنتونی روانی»، مدیر ارشد سابق شرکت مایکروسافت که با موضوع «بهره وری؛ اساس مدیریت نوین» برگزار شد، درباره اقتضائات ارتقای بهرهوری در شرکتها بحث و تبادل نظر صورت گرفت.