ظهور زیرساختهای پیچیده و پُرمصرفی همچون مراکز داده، شبکههای مخابراتی و رایانش ابری، به همراه رشد نجومی تجهیزات الکترونیکی، تصویر دیگری از دنیای مدرن ترسیم میکند؛ تصویری با ردپایی کربنی عمیق و زبالههایی با عمری هزاران ساله.
براساس گزارشهای بانک جهانی، فناوری اطلاعات و ارتباطات (ICT) دستکم ۱.۷ درصد از کل انتشار گازهای گلخانهای جهان را به خود اختصاص داده است؛ آماری که به باور متخصصان، کمتر از واقعیت و حاصل نبود سازوکارهای دقیق گزارشدهی است. افزایش انفجاری کاربران اینترنت (از حدود ۱۵ درصد جمعیت جهان در سال ۲۰۰۵ به بیش از ۶۷ درصد در سال ۲۰۲۴) نشان از توسعه سریع زیرساختهایی دارد که برای بقا، انرژی فراوان میطلبند.
مراکز داده، قلب تپنده جهان دیجیتال، بهتنهایی نزدیک به ۰.۹ درصد از کل انتشار گازهای گلخانهای انرژیمحور را رقم میزنند و بیش از ۱.۵ درصد برق جهان را میبلعند؛ سهمی که تا سال ۲۰۳۰ ممکن است معادل مصرف برق کشوری مانند ژاپن شود. بخش عمده این انرژی صرف سیستمهای خنککنندهای میشود که باید شبانهروز حجم عظیمی از پردازش را در دمای مطلوب نگه دارند. فناوریهای نوینی همچون خنکسازی مایعمحور، بازیافت حرارت و طراحی زیرساختهای کممصرف میتوانند مسیر کاهش این سهم را هموار سازند.
اما چالش صرفا به انرژی خلاصه نمیشود. چرخه عمر تجهیزات دیجیتال نیز بار مضاعفی بر دوش محیط زیست میگذارد؛ از استخراج بیرویه فلزات نادر خاکی برای ساخت تراشهها، تا انباشت زبالههای الکترونیکی سمی در محلهای دفن غیرایمن یا قاچاق به کشورهای کمبرخوردار. تنها در سال ۲۰۲۲ بیش از ۶۲ میلیون تن زباله الکترونیکی تولید شد؛ در حالی که کمتر از ۲۰ درصد آن بازیافت مستند شده است. پیشبینی میشود این رقم تا سال ۲۰۳۰ به بیش از ۸۲ میلیون تن برسد؛ کابوسی ساکت اما سمی برای آینده زمین.
با اینهمه، نمیتوان کاملا ناامید شد و هنوز هم نور امیدی وجود دارد. از سال ۲۰۲۱، روند انتشار CO₂ در حوزه فناوری با وجود ادامه رشد اینترنت، رو به کاهش نهاده است. کاهش انتشار از ۳۳۳۲ مگاتن در ۲۰۲۱ به حدود ۳۲۱۳ مگاتن در ۲۰۲۳ نشان میدهد که سرمایهگذاری در انرژیهای تجدیدپذیر، بهینهسازی زیرساختها، و سیاستهای مسئولانهتر میتواند از همبستگی سنتی میان رشد فناوری و تخریب زیستمحیطی بکاهد.
در این میان، هوش مصنوعی و اینترنت اشیاء نیز از بُعد دیگری وارد میدان شدهاند. این فناوریهای نوین، با پردازش لحظهای دادهها، میتوانند مصرف انرژی ساختمانها، شبکهها و شهرها را هوشمندانه تنظیم کنند. بهینهسازی الگوریتمها و تراشههای کممصرف، بهرهوری انرژی را در برخی کاربردهای AI تا ۵۰ درصد افزایش داده است. اما دستیابی به حداکثر پتانسیل این ابزارها در گرو یک الزام اساسی است: شفافیت در گزارشدهی انتشار کربن در بخش ICT .
تا زمانی که دادههای دقیق و قابلاتکا از ردپای واقعی فناوری در دست نباشد، برنامهریزی برای کاهش آن در تاریکی صورت میگیرد.
نگاهی به آینده
جهان دیجیتال میتواند به الگویی برای توسعه پایدار بدل شود، اگر انرژی مورد نیاز آن از منابع تجدیدپذیر تأمین، و اقتصاد فناوری بر پایه اصول بازیافت، بهرهوری و مسئولیتپذیری اقلیمی استوار گردد. حذف تعرفه بر واردات تجهیزات پاک، اعطای مشوقهای مالیاتی به شرکتهای کمکربن، و ایجاد الزامات قانونی برای بازیافت استاندارد پسماندهای الکترونیکی، بخشی از مسیر سیاستگذاری مورد نیاز است.
امروز در نقطهای ایستادهایم که فناوری نه صرفاً ابزار قدرت، که آزمونی برای بلوغ تمدنی بشر در قبال زمین است. عبور از این آزمون، تنها با پیوند نوآوری و اخلاق زیستمحیطی ممکن است؛ پیوندی که باید از «سیلیکون ولی» تا «سازمان ملل» امتداد یابد.
ثبت دیدگاه
مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۰