اینجا سوال مهمی مطرح می‌شود: چطور می‌توان این نیروهای ارزشمند اما چالش‌برانگیز را مدیریت کرد؟ چرا افراد با استعداد گاهی قانون‌شکن می‌شوند؟

دلیل این موضوع را می‌توان در موارد  زیر دانست:

۱- ذهن خلاق مرز نمی‌شناسد: این افراد اغلب خارج از چارچوب فکر می‌کنند، پس قوانین را محدودیت می‌بینند.

۲- تمرکز بر نتیجه، نه فرآیند: آنها معتقدند اگر به نتیجه برسند، مسیر مهم نیست.

۳- بی‌انگیزگی نسبت به قوانین غیرکارآمد: قوانین قدیمی یا دست‌وپاگیر برایشان بی‌معنی است.

۴- اعتمادبه‌نفس بالا: استعداد بالا باعث می‌شود خود را فراتر از چارچوب سازمان حس کنند.

در مورد این نیروها، اگر سختگیری افراطی کنید، استعدادشان را خفه می‌کنید و ممکن است سازمان را ترک کنند. اگر بیش ‌از حد آنها را آزاد بگذارید، نظم کل تیم را به‌هم می‌ریزند و بقیه نیروها احساس بی‌عدالتی می‌کنند. مدیریت این افراد یک هنر ظریف است؛ ترکیبی از کنترل و آزادی.

برای مدیریت استعدادهای بی‌نظم، راهکارهای عملی زیر پیشنهاد می‌شود:

۱- قوانین را بازنویسی کنید، نه فقط اجرا

گاهی مشکل از فرد نیست، از قوانین است. بررسی کنید کدام قوانین واقعا برای رشد سازمان ضروری هستند و کدام فقط «عادت اداری» هستند. قوانین باید هدفمند باشند. وقتی فرد با استعداد ببیند قوانین منطقی و ارزش‌محور هستند، راحت‌تر آنها را می‌پذیرد.

۲- مرزهای واضح، اما انعطاف‌پذیر تعریف کنید

به این افراد «قاب» بدهید، نه «زنجیر». یعنی به آنها بگویید «چه چیزهایی خط قرمز است»  (مثل احترام به تیم، رعایت مهلت پروژه (و «کجا می‌توانند آزاد باشند»)روش انجام کار، ساعات خلاقیت، آزمایش ایده‌ها). این شفافیت باعث می‌شود هم آزادی‌شان حفظ شود، هم تیم نظم خود را از دست ندهد.

۳- انرژی قانون‌شکنی را به نوآوری تبدیل کنید

به جای سرکوب، قانون‌شکنی آنها را هدایت کنید. مثلا بخشی از وقتشان را برای آزمایش ایده‌های جدید بگذارید. این‌گونه حس می‌کنند شورشگری‌شان ارزشمند است  و نتیجه واقعی دارد.

۴- مسوولیت بدهید، نه فقط دستور

نیروهای با استعداد وقتی حس کنند مالک بخشی از پروژه هستند، خودبه‌خود مسوولیت‌پذیر می‌شوند. به جای دستور دادن، پروژه‌ای به آنها بسپارید که نتیجه‌اش مستقیما به عملکردشان وابسته باشد. حس مالکیت باعث کاهش رفتارهای قانون‌شکنانه می‌شود.

۵- گفت‌وگوی شفاف داشته باشید، نه برخورد دستوری

با این افراد باید «مذاکره» کنید، نه اینکه «دستور» بدهید. در جلسات فردبه‌فرد، به‌جای گفتن «این کار اشتباه است»، بپرسید: چرا این مسیر را انتخاب کردی؟ چه چیزی باعث شد قانون را دور بزنی؟ این مکالمات باعث می‌شود ریشه رفتار را بفهمید و به‌جای سرکوب، اصلاحشان کنید.

۶- نظام پاداش بر اساس نتیجه و رفتار ایجاد کنید

این افراد معمولا نتیجه‌محورند، اما باید یاد بگیرند «چطور رسیدن به نتیجه» هم مهم است. یک سیستم امتیاز طراحی کنید که هم کیفیت خروجی را بسنجد و هم رعایت قوانین کلیدی را. این ترکیب باعث ایجاد تعادل بین خلاقیت و نظم می‌شود.

۷- تیم‌سازی هوشمندانه داشته باشید

افراد با استعداد و بی‌نظم را کنار نیروهای ساختارمند، اما انعطاف‌پذیر قرار دهید. این ترکیب باعث می‌شود انرژی خلاق آنها، بدون نابود شدن، مهار شود. اما مراقب باشید کنار افراد بسیار محافظه‌کار قرار نگیرند چون درگیری بالا می‌گیرد.

۸- مرزهای عاطفی را حفظ کنید

بزرگ‌ترین اشتباه مدیران در برخورد با این افراد، شخصی کردن رفتار است. بی‌نظمی آنها را حمله شخصی نبینید. این بیشتر یک ویژگی شخصیتی یا واکنش به محیط است. نگاه حرفه‌ای داشته باشید و به‌جای عصبانیت، تحلیل کنید.

این مثال واقعی را در نظر بگیرید: فرض کنید در تیم توسعه نرم‌افزار خود یک برنامه‌نویس فوق‌العاده دارید که همیشه بهترین راه‌حل‌ها را پیدا می‌کند، اما دیر به جلسات می‌رسد و رویه‌های مستندسازی را  رعایت نمی‌کند.

به‌جای اخراج یا تذکر مداوم، جلسات کوتاه آنلاین برایش طراحی کنید تا انعطاف  داشته باشد.

برای مستندسازی، ابزار ساده‌تری معرفی کنید و نشان دهید چرا برای کل تیم حیاتی است.

بخشی از وقتش را به پروژه‌های تحقیق و توسعه اختصاص دهید تا حس کند آزادی عمل دارد.

نتیجه؟ هم استعدادش حفظ می‌شود، هم تیم از بی‌نظمی آسیب نمی‌بیند.

مدیریت چنین افرادی یک تعادل‌بخشی هنرمندانه است. نیروهای بااستعداد اما بی‌نظم مثل شمشیر دولبه‌اند. اگر درست مدیریت شوند، موتور نوآوری و رشد سازمان هستند. اگر اشتباه با آنها برخورد شود، به سرعت تعادل تیم را به‌هم می‌زنند.

هنر مدیریت در این است که به آنها آزادی کنترل‌شده بدهید: به‌اندازه‌ای که خلاقیتشان شکوفا شود اما ساختار سازمان از بین نرود.