تجمع تسهیلات در کدام بخش های اقتصادی بیشتر بوده است؟
مسوولیت تصمیمات اقتصادی
بررسی چالشهای گمرکی و حملونقل بینالمللی در مرزهای شرقی
فرصتها و چالشهای تولید بدون کارخانه در مسیر توسعه برندهای رقابتپذیر
اصلاح سیاستهای ارزی و گمرکی، کلید روانسازی تجارت در خراسان رضوی
اطلاعیه سازمان توسعه تجارت درباره کارت بازرگانی و بازگشت ارز صادراتی
سه گره کور اقتصاد ایران
۶ پیام بودجه ۱۴۰۵
هراس از امنیت شغلی امروز به بخشی جدا نشدنی از محیطهای کار تبدیل شده؛ ترسی که ریشه در عواملی مثل سرعت گرفتن بهکارگیری هوش مصنوعی، تعدیلهای پیاپی و ابهامهای پایانناپذیر دارد. موسسه پژوهشی Pew نشان داده که شاغلان آمریکایی بیش از آنکه امیدوار به کارکردهای هوش مصنوعی در محل کارشان باشند، از آن نگرانند.
در دوران اولیه زندگی بشر، انسانها در شرایطی پر از تهدیدهای جانی زندگی میکردند: حیوانات شکارچی، قبیلههای مهاجم، کمبود غذا، بیماری و غیره. در آن شرایط، مغز انسان برای افزایش احتمال زندهماندن، یک راه ساده و کمهزینه پیدا کردهبود: تقسیم دنیا به دو دسته: دوست یا دشمن، امن یا خطرناک، ما یا بیگانه. این تفکر دوگانه باعث میشد سریع تصمیم بگیرند و شانس بقای خود را بالا ببرند.
اعتبار یک شرکت میتواند حتی زمانی که هیچ اشتباهی نکرده است، آسیب ببیند. وقتی یکی از شرکتهای همتای شما یک بحران را تجربه میکند (مثلا ایمنی یک محصول شکست میخورد، قوانین را نقض میکند یا یک رسوایی بزرگ به بار میآورد)، مشتریان، سرمایهگذاران و قانونگذاران اغلب تصور میکنند که سایر شرکتهای فعال در صنعتی مشابه نیز ممکن است ضعفها و مشکلاتی داشته باشند.
بهعنوان یک مربی هوش هیجانی این سوال بسیار از من پرسیده میشود که: «چطور احساساتم را کنترل میکنم؟» طی سالها، هزاران ایمیل از خوانندگانی دریافت کردهام که گرفتار چرخه تفکر احساسی شدهاند؛ وضعیتی که باعث میشود حرفهایی بزنند یا کارهایی انجام دهند که بعدا از آن پشیمان میشوند و این موضوع در اغلب اوقات، به آسیب دیدن نزدیکترین روابط آنها، اعم از شغلی و شخصی منجر میشود. نکته اینجاست که احساسات بد نیستند. در واقع احساس همان چیزی است که ما را انسان میسازد که اتفاقا چیز خوبی است.
دنیای کسبوکار به سرعت در حال تغییر است و مهارتهای لازم برای یک رهبر سازمانی موفق نیز به همین سرعت در حال تغییر هستند. بهترین رهبران سازمانی در سال۲۰۲۶، مهارت، تجربه و توانایی ایجاد همگرایی بین ماشینهای هوشمند با نیروی انسانی، فرهنگ سازمانی و انتظارات مشتری را خواهند داشت.
بیشتر سازمانها دارای چارچوب مدیریت عملکرد در محل کار هستند. با این حال ۸۰درصد آنها در چهار سال گذشته این چارچوب را مجددا طراحی کردهاند.
زمانی همدلی کردن در دنیای کار، یک مهارت بیش از حد نرم و احساسی محسوب میشد. اما تحقیقات علمی طی دهههای اخیر، این تصور را کاملا رد کرده است. همدلی از سه جزء اصلی تشکیل شده است: درک مشترک تجربیات دیگران، تلاش برای فهمیدن دیدگاه آنان و اهمیت دادن به رفاهشان. ابراز همدلی به افراد کمک میکند روابط عمیقتر و پربارتری بسازند و دریافت آن نیز اعتماد، انگیزه و رضایت آنان را افزایش میدهد.
شرکتهای متداول امروزی، بیش از آنکه مانند بسیاری از تشبیهات مدیریتی، شبیه یک ماشین باشند، به مرد حلبی در داستان جادوگر شهر اوز شباهت دارند.
«زندگی را آسان کنید؛ آن را ساده بگیرید و راحت باشید.» اینها مضامینی هستند که هرگز کهنه نمیشوند. کثرت گزینهها در محصولات و خدمات و نیز گسترش شتابان تکنولوژی، تصمیمگیری را سختتر کرده است.