تحلیل دادهها؛ کلید بهبود سیاستهای منابع انسانی در بنگاههای اقتصادی
واکاوی مساله مطالبات انباشته و چالشهای ارزی و مالی صنعت سلامت خراسان رضوی
تورم دولت، عامل تورم اقتصاد؟
قطع برق چاههای کشاورزی بدون حمایت مالی، تولید را تهدید میکند
تاکید بر نقش بیمه در کاهش ریسکهای فعالان صنعت گردشگری
رفع موانع لجستیکی و تعرفهای؛ شرط بهرهبرداری موثر از مسیر ریلی ایران-افغانستان
درخواست برای اصلاح زیرساختهای گمرکی و تفویض اختیارات بیشتر به استانها
کوچ نیروی کار از صنعت
کمبود نیروی کار به یک بحران در بخش صنعت تبدیل شده است. بنگاهها بهدلیل تورم مزمن، با مشکل تقاضای موثر مواجه هستند و کمبود انرژی، هزینههای عملیاتی را به شدت افزایش داده است. با کاهش درآمد، صاحبان بنگاهها نمیتوانند حقوق مناسبی پرداخت کنند. از سوی دیگر ادامه کار با دستمزد فعلی بهصرفه نیست و کارگران ترجیح میدهند در بخش خدمات به فعالیت ادامه دهند. نتیجه این روند خالی شدن کارخانهها از نیروی کار است؛ مسالهای که میتواند باعث خاموش شدن چراغ صنعت ایران در سالهای آینده شود.
علی رضاییان ـ کارشناس اقتصادی // اگر شهروند ایران هستید و دستی به خرج دارید و سعی دارید زندگی معقولی مشابه سایر مردم جهان داشته باشید، احتمالا از افزایش اخیر نرخ ارز هم باخبر هستید. این افزایشهای گاه و بیگاه که به بخشی از واقعیت اقتصادی روزمره ما تبدیل شده، همواره با موجی از اظهارنظرهای گوناگون و انتقادات، بهویژه از سوی مخالفان دولت (هر دولتی که سر کار باشد) همراه است.
فرآیند سیاستگذاری در ایران بهدلیل موانع ذینفعان، کمبود شفافیت، نبود متخصصان، تغییرات مدیریتی مکرر و تکیه بر راهحلهای غیرعلمی، ناکارآمد است. این مشکلات موجب تکرار اشتباهات و تثبیت فقر مطلق در ۳۰درصد و تورم دورقمی شدهاند. بدون اصلاحات ساختاری، ماشین سیاستگذاری توان حرکت خود را از دست خواهد داد.
کمتر شرکتی را میتوان یافت که در اجرای استراتژیهای تدوینشده با هیچ مشکلی مواجه نشود و تمام استراتژیهای مورد نظر خود را به طور صد درصدی به مرحله اجرا درآورد. در واقع اجرای موفق و کامل استراتژیهای تحولآفرین، یکی از چالشهای اصلی و همیشگی بسیاری از شرکتها و کسبوکارها محسوب میشود. مهار این چالش بزرگ میتواند تاثیر بسزایی در بهبود شاخصهایی همچون رشد و سودآوری داشته باشد. بر اساس تحقیق اخیر موسسه تحقیقاتی PwC آن دسته از شرکتهایی که زمان و تلاش بیشتری را صرف سرمایهگذاری بر اجرای استراتژیهای خود میکنند، تا سه برابر به رشد بیشتر و تا دو برابر به سودآوری بیشتری نسبت به شرکتهایی که اعتنایی به چنین سرمایهگذاریهایی ندارند، دست پیدا میکنند. حال سوال اینجاست که چرا و به چه علت استراتژیها شکست میخورند و شرکتها در اجرای آنها به مشکل برمیخورند و ناکام میمانند؟
در یکی از «پستهای» تالار گفتوگویی در شبکه اجتماعی «ردیت» که مخصوص «نیتها» است(Neets، مخفف عبارتی به معنای افرادی که نه درس میخوانند، نه کار میکنند و نه در حال آموزش دیدن هستند) نوشته شده: «دارم به این فکر میکنم که بروم در طبیعت زندگی کنم و با کمی پول، دور دنیا را بچرخم.» در پست دیگری هم نوشته شده: «در فروشگاهی کار میکردم که چند ساعت اول همه چیزخوب بود. اما بعدش مجبور شدم با مشتریها سر و کله بزنم. این شد که کیفم را برداشتم و زدم بیرون.»
صنعتزدایی مهمترین داستان اقتصاد ایران در سه دهه اخیر بوده است. بررسی تصویر بلندمدت اقتصاد ایران نشان میدهد در نتیجه سبدی از سیاستهای متناقض، سهم صنعت از تولید ناخالص داخلی کشور کاهش یافته و همزمان سهم کالاهای با فناوری متوسط و بالا نیز از کل تولید کشور کاهش یافته است.
گزارش مرکز پژوهشهای اتاق ایران از عملکرد بخش صنعت در اقتصاد، نشان میدهد: سهم بخش صنعت در اقتصاد ملی در سه دهه اخیر پایینتر از 20 درصد بوده و سهم اشتغال این بخش در مقایسه با سهم بخش خدمات نیز کاهش یافته است.
نرخ تورم ماهانه، نقطه به نقطه و سالانه در آذرماه سال جاری نسبت به آبان کاهشی شدند. بر اساس گزارش مرکز آمار ایران، نرخ تورم ماهانه در آذرماه به رقم ۲درصد رسید که نسبت به ماه قبل کاهش ۰.۸واحد درصدی را ثبت کرد. تورم نقطه به نقطه نیز در آذر با افت ۱.۱واحد درصدی به رقم ۳۱.۴درصد رسید. از سوی دیگر، نرخ تورم متوسط نیز با ثبت رقم ۳۲.۵درصد نسبت به ماه قبل ۰.۶واحد درصد افت کرد. برآوردها حاکی از آن است که در ماههای اخیر، نرخ تورم یک روند زیگزاگی را حول محور ۳۰درصد انجام داده است. هدفگذاری بانک مرکزی در پایان سال جاری نزول تورم به زیر ۳۰درصد است. محاسبات «دنیایاقتصاد» نشان میدهد که اگر میانگین تورم ماهانه در سه ماه پایانی آخر سال در محدوده ۱.۶درصد باشد، این هدف محقق خواهد شد. البته باید این نکته را در نظر داشت که سهماه پایانی عموما دارای تورم بالاتری نسبت به ماههای قبلی است، اما انتشار اخبار مثبت سیاسی میتواند این هدف را میسر کند.
تابآوری به یک کلمه کلیدی و پراستفاده در کسب و کار تبدیل شده است. در واکنشهای کسب و کارها به ناملایمات و رخدادهای نامطلوب، اغلب تمایز میان تابآوری (Resilience) و مفاهیم مرتبط، مانند استحکام (Robustness) و ضدشکنندگی (Antifragility) نادیده گرفته میشود.