لزوم شفافسازی و همسانسازی هزینهها و تعرفهها در مرزهای استان
دریافت گواهی مبدأ؛ شرط اصلی بهرهمندی از مزایای توافقنامههای تجارت آزاد با کشورهای اوراسیا و گروه دی هشت
خراسان رضوی سومین استان با کمترین نرخ تورم ماهانه در مرداد/ تورم نقطهبهنقطه همچنان بالا
لزوم مطالبهگری برای جبران عقبماندگیهای زیرساختی استان
ضرورت تدوین نقشه راه انرژی استان بر پایه دادههای آماری معتبر
پیگیری فعالسازی شهرک صنعتی چوب و احصاء تفویض اختیارات دولت به استان
پیگیری تفاهمنامههای مشهد- اینوکس و بررسی چالشهای بانکی استان
ارتقای سهم بخش تعاون با سیاستگذاری شفاف و حمایت هدفمند
جعفر خیرخواهان ـ اقتصاددان // «سالهای رونق نفتی، ولخرجی را فضیلت و عین عدالت جلوه میدهد؛ اما در روزگار رکود و افول نفتی، صورتحساب تعهدات روی میز میآید و زنگها بهصدا درمیآید.» این خلاصه درد مشترکی است که ماکس کوردن (Max Corden) اقتصاددان دانشگاه ملبورن استرالیا (درگذشته به سال ۲۰۲۳)، پس از دومین شوک نفتی، در مقاله سال۱۹۸۴ خود با عنوان «بخش پررونق و تحلیل اقتصادی بیماری هلندی» هشدارش را داد: بیماری هلندی واقعی فقط صنعتزدایی و کشاورزیزدایی بر اثر اضافهارزش یافتن پول ملی نیست، خطر آنجاست که دولتها در سالهای وفور، با درآمد بخش رونقگرفته یعنی صنعت نفت، «سطحی از خدمات و تعهدات اجتماعی ایجاد میکنند که پایدار نیست» و کاهش دادن آن در آینده نیز بهلحاظ سیاسی دشوار و پرهزینه است.
دکتر موسی غنینژاد* مطابق آمارهای رسمی بانکمرکزی، رشد اقتصادی کشور ما در سال ۱۴۰۰، بدون محاسبه نفت، حدود ۴درصد و با محاسبه نفت اندکی بیشتر بوده و با توجه به دادههای ششماه نخست سال ۱۴۰۱، پیشبینی میشود که رشد اقتصادی در این سال هم کموبیش در حدود سال ۱۴۰۰ یا اندکی کمتر باشد. سوای مساله شیوه محاسبه این متغیرها، بهویژه با توجه به عدمشفافیتی که در خصوص برخی دادهها مانند مقدار صادرات نفت وجود دارد، باید گفت نرخ رشدهای مورد اشاره عملا به معنای بهتر شدن وضعیت رفاهی اکثریت مردم یعنی اقشار متوسط به پایین جامعه نیست.
فعالان بخش خصوصی چشمانتظار بهبود رویهها و اصلاح مسیر شاخصهای کلان هستند تا در سال جدید بتوانند نقشآفرینی موثری در بهبود وضعیت تولید ناخالص داخلی و توسعه ایران داشته باشند.
دکتر نیکلا گرجستانی نیکلا گرجستانی از مقامات ارشد سابق بانک جهانی با بیش از چهار دهه تجربه در زمینه توسعه اقتصادی کشورهای در حال گذار است
دکتر تیمور رحمانی* سال ۱۴۰۱ مانند چهار سال اخیر با تورم بالای ۴۰ درصد در حال خاتمه یافتن است. این موضوع نشان میدهد حتی اگر ما از تورم بیزار هم باشیم، تا زمانی که نیروی بنیادی تورم برقرار است، تورم نیز برقرار است چون قوانین علم اقتصاد ماهیتی مشابه قوانین طبیعی دارند و وقوع مقدماتی با احتمال بسیار بالا نتایج مشخصی را به بار میآورد. بنابراین هیچ امر غیرعادی و غیرقابل توضیحی در مورد تورم سال ۱۴۰۱ وجود ندارد. البته لازم است اشاره شود که بخشی از تورم سال ۱۴۰۱ مرتبط با حذف ارز ترجیحی بود که در واقع نوعی تورم به تاخیر افتاده محسوب میشود و بخشی هم متاثر از شوک ارزی که بر اثر تشدید خروج سرمایه رخ داد. دلیل اشاره به این موضوع هم آن است که رشد نقدینگی در سال ۱۴۰۱ کاهش یافته است هرچند هنوز رشد نقدینگی بالاتر از متوسط تاریخی آن است و نمیتوان با رشد نقدینگی کل تورم سال ۱۴۰۱ را توضیح داد.
غیبت نهادهای میانجیگر با گسترش منازعات اجتماعی باعث ایجاد عدمقطعیت نسبت به قوانین و سیاستها میشوند که نتیجه آن کاهش انگیزه برای انباشت سرمایه و خودداری سرمایهگذاری میشود.
علی سرزعیم* باید طرفهای تجاری کشور را متنوع کرد و به دنبال الگویی از تجارت رفت که منابع و مصارف ارزی با هم منطبق باشند تا تحریمپذیری اقتصاد ایران از محل فشار روی مبادلات ارزی کاهش یابد.
کامران ندری/ اقتصاددان* جهش نرخ ارز در اقتصاد ایران اتفاق جدیدی نیست و با تکرار سیاستهای اشتباهی که طی دهههای گذشته همواره اتخاذ شده، به معضلی همیشگی تبدیل شده است. طی ماههای اخیر نیز با تشدید مشکلات و رسیدن سیاستهای اشتباه به بالاترین سطوح خود، نرخ دلار رکوردهای جدیدی را ثبت کرده است. متاسفانه یکی از مشکلاتی که در تنظیم بازار ارز وجود دارد، این است که برنامههای بانکمرکزی چندان بهدرستی به اطلاع مردم نمیرسد و تنها به کلیاتی بسنده شده و اظهارنظرها هم ضدونقیض است. بهعنوان مثال، در حالی که وزیر اقتصاد میگوید نرخ ارز به دلیل شیطنتهای صورتگرفته دچار نوسان شده و وعده میدهد که این تلاطمات کنترل خواهد شد، از طرف دیگر رئیسکل بانکمرکزی اظهارنظر مشخصی در این زمینه نکرده و فقط گفته است، نرخی که در بازار به وجود آمده، نرخ واقعی نیست.
پرویز خوشکلام خسروشاهی* ۱- وقتی از افزایش سطح عمومی قیمتها یا تورم صحبت میشود لزوما مفهوم یکسانی از آن مد نظر نیست. در ادبیات اقتصاد و متون علمی آن عمدتا به تأسی از میلتون فریدمن، تورم را افزایش مستمر و طولانیمدت سطح عمومی قیمتها تعریف میکنند. اما در نوشتهها و صحبتهای رسانهای و در محافل و افکار عمومی معمولا منظور از تورم، افزایش سطح عمومی قیمتها بهطور عام است و قید مستمر و طولانیمدت ندارد. چرایی و علل وقوع این دو نوع تورم شباهتها و تفاوتهایی با هم دارد. اما بسیاری با تساهل نسبت به تفاوت مذکور، نتیجتا در بررسی علل تورم دچار اغتشاش تحلیلی میشوند و گزارههای درستی را به پدیدههایی نامرتبط نسبت میدهند.