تورم دولت، عامل تورم اقتصاد؟
قطع برق چاههای کشاورزی بدون حمایت مالی، تولید را تهدید میکند
تاکید بر نقش بیمه در کاهش ریسکهای فعالان صنعت گردشگری
رفع موانع لجستیکی و تعرفهای؛ شرط بهرهبرداری موثر از مسیر ریلی ایران-افغانستان
درخواست برای اصلاح زیرساختهای گمرکی و تفویض اختیارات بیشتر به استانها
کوچ نیروی کار از صنعت
برندینگ موفق با الگوگیری از شرکتهای بزرگ
تمدید مصوبه تسهیل ترخیص کالاها از گمرک
کمبود نیروی کار به یک بحران در بخش صنعت تبدیل شده است. بنگاهها بهدلیل تورم مزمن، با مشکل تقاضای موثر مواجه هستند و کمبود انرژی، هزینههای عملیاتی را به شدت افزایش داده است. با کاهش درآمد، صاحبان بنگاهها نمیتوانند حقوق مناسبی پرداخت کنند. از سوی دیگر ادامه کار با دستمزد فعلی بهصرفه نیست و کارگران ترجیح میدهند در بخش خدمات به فعالیت ادامه دهند. نتیجه این روند خالی شدن کارخانهها از نیروی کار است؛ مسالهای که میتواند باعث خاموش شدن چراغ صنعت ایران در سالهای آینده شود.
با پیشرفت فناوری و افزایش انتظارات مشتریان، مراکز تماس به یکی از مهمترین بخشهای کسبوکارها تبدیل شدهاند. این مراکز که وظیفه ارتباط مستقیم با مشتریان را بر عهده دارند، برای جلب رضایت کاربران و پاسخگویی به نیازهای آنان نیازمند نوآوری و بهرهگیری از فناوریهای مدرن هستند. در سالهای اخیر، هوش مصنوعی و یادگیری ماشین به عنوان فناوریهای پیشرو وارد عرصه مراکز تماس شدهاند. این فناوریها با قابلیتهای منحصر به فرد خود از جمله پردازش زبان طبیعی، تحلیل دادهها و بهینهسازی فرآیندها، نوید تحولی اساسی در این زمینه را میدهند.
حوزه معدن همیشه جزو فعالیتهای اقتصادی پرچالش در کشورمان بوده است. از یکطرف مدعی هستیم که حدود ۱۰درصد ذخایر معدنی جهان در ایران قرار گرفته است؛ هرچند بهدلیل فقر فاحش اکتشافات هیچوقت برای این آمار دلایل کافی ارائه نشده است. اما اگر آن را با مسامحه بپذیریم و حتی به کمتر از آن یعنی ۵درصد هم رضایت دهیم، زمانی که وارد محاسبات اقتصادی میشویم، مشاهده میکنیم که بهرغم این پتانسیل، کشور ما نقش قابلتوجهی در گردش مالی معدن و صنایع فرآوری دنیا ندارد.
پسته یكی از مهمترین محصولات باغبانی ایران بوده و خراسان رضوی یكی از استانهای مهم کشور در توليد پسته به شمار میرود، محصول توليدی این خطه به دليل طعم و مزه ناشی از آب و هوای منطقه، دارای کيفيت بالایی است که با توجه به طعم لذیذ و دلچسبش در ميان کشورهای آسيای ميانه، کشورهای عربی، پاکستان و افغانستان محبوبيت زیادی دارد.
درباره سبکهای رایج رهبری سازمانی و اینکه چگونه سبک مناسب خود را پیدا کنیم، مطالب بسیاری نوشته شده است. مثلا سبک تحولآفرین یا تعاملی یا بوروکراتیک. اما دنیل گلمن، روانشناسی که به تحقیقات در حوزه هوش هیجانی معروف است میگوید: «لازمه یک رهبر سازمانی فوقالعاده بودن این است که بدانیم موقعیتهای مختلف، ممکن است رویکردهای متفاوتی را طلب کنند.» گلمن با تکیه بر تحقیقات و تجربیاتش، شش سبک رهبری سازمانی را شناسایی کرده که مدیران میتوانند با توجه به شرایط و نیازهای اعضای تیم، آنها را اتخاذ کنند. او نخستین بار در سال ۲۰۰۰ این سبکها را در مقالهاش به نام «رهبری سازمانی ثمربخش» در مجله کسبوکار هاروارد معرفی کرد. از آن زمان به بعد، سبکهای او به طرز گستردهای به عنوان یک چارچوب اساسی برای رهبری سازمانی موثر شناخته شده و استفاده میشوند.
مدیران باید اهداف و برنامههای لازم برای تحقق اهداف را طراحی کنند، ریسکها و تهدیدها را پیشبینی و برای مقابله با آنها برنامهریزی کنند، از مجموعههای کاری تحت کنترل خود در برابر تهدیدهای داخلی و خارجی محافظت کنند، به آینده فکر کنند و پیشرو و نوآور باشند، نسبت به تغییر و تحولات دنیای پیرامون حساس و آگاه باشند و خود را با دگرگونیها سازگار سازند، به اعضای تیمهای کاری تحت هدایتشان انگیزه دهند، با نیروهای خارج از سازمان ارتباطات دائمی و موثری برقرار کنند و به طور پیوسته در حال تدوین و اجرای سیاستها، استراتژیها و رویههای کاری باشند.
رای ساخت برند خود به عنوان یک رهبر فکری، کدام پلتفرمها به ذهنتان میآید؟ ابتدا این را بگوییم که از نظر برخی افراد «رهبران فکری» در سازمانهای سراسر دنیا انگشتشمارند یا در راهروهای مجلل شرکتهای مشاوره بزرگی همچون مککینزی و EY قدم برمیدارند، یا همچون بیل گیتس به قدری شناخته شدهاند که همین حالا هم چشم جهان به آنهاست و هیچ نیازی به برندسازی ندارند. اما من با این دیدگاه موافق نیستم. از نظر من، رهبری فکری مخصوص بنیانگذاران و مدیران بزرگ و معروف نیست، بلکه متعلق به هرکسی است که دیدگاه ارزشمندی برای به اشتراک گذاشتن دارد و مایل است گفتوگویش را هدایت کند. هر کسی که بتواند بر طرز فکر دیگران نسبت به مسالهای تاثیر بگذارد، یک رهبر فکری است – حتی اگر آن دیگری، یک نفر باشد. در پاسخ به سوال ابتدای مطلب، باید گفت برای بسیاری از صاحبان کسبوکارها پاسخ پیشفرض پلتفرمهایی همچون فیسبوک، اینستاگرام، توییتر و شاید حتی تیکتاک باشد.
معمولا هنگامی که صحبت از خلاقیت به میان میآید مشاغلی مانند طراح گرافیک یا بازاریاب در ذهن ما نقش میبندند و خیلی از ما فکر میکنیم فقط در چنین مشاغلی است که نیاز مبرمی به خلاق بودن و خلاقیت داشتن وجود دارد. اما در دنیای پر از رقابت و پیچیده کسبوکار امروز، به شکل فزایندهای به خلاقیت نیاز است و برای حل بسیاری از چالشهای کاری که شرکتها و سازمانها با آن دستبهگریبان هستند، باید خلاق بود و خلاقانه اندیشید و عمل کرد و راهحلهای نوآورانهای را به کار بست.
تصور کنید یک روز مدیرتان به شما میگوید که قرار است یک نفر را به عنوان بالادستی شما استخدام کند. به عبارت دیگر، قرار است بین شما و مدیر مستقیمتان یک لایه مدیریتی جدید ایجاد شود.