از واکاوی چالشهای ارزی تا بازنگری در آییننامههای داخلی اتاق
تاکید بر تحقق سهم 35درصدی رشد بهرهوری عوامل تولید در تامین رشد اقتصادی
کاهش چراغخاموش ارائه تسهیلات بانکها در خراسان رضوی
صادرات ایران به رومانی در سه سال گذشته 28 درصد کاهش داشته است | کاهش 48 درصدی واردات ایران از رومانی
تورهای صنعتی، پلی برای معرفی ظرفیتهای پنهان تولید و پیوند صنعت با خدمات و گردشگری
فرصتها و چالشهای صادرات ایران به غنا چیست؟ | فرصتهای سرمایهگذاری ایران در 5 حوزه
رکود صنعت ۷ ماهه شد
قول پیگیری مشکلات واحدهای صنعتی و فناور خراسان رضوی در تهران
افزایش تزاحم مالی بهطور منفی بر نرخ رشد اقتصادی سالانه اثر میگذارد. هرچه دسترسی بخش خصوصی به منابع بانکی محدودتر شود، ظرفیت تولیدی کاهش یافته و رشد اقتصادی افت میکند.
اهداف و استراتژیهای خاص کسبوکارها، اغلب نیازمند آموزش و ارتقای مهارت کارکنان است. تصمیم به آموزشهای جدید در بیشتر مواقع نیز در سطح مدیریتی گرفته میشود و باید کارکنان را تشویق به مشارکت کرد. با این حال، گسترش دغدغههای اجتماعی و زیستمحیطی باعث شده که در بسیاری از کسبوکارها، خود کارکنان تشنه یادگیری مهارتهای پایداری و کسبوکار «سبز» باشند.
اینترنت اشیا (IoT) بهعنوان یکی از موضوعات پیشروی فناوری و ارتباطات، نقش بسیار مهمی در بهبود و بهینهسازی صنایع مختلف ایفا میکند. یکی از صنایعی که اینترنت اشیا توانسته تحولات چشمگیری را ایجاد کند، معدن و صنایع معدنی است. باتوجه به محدودیتها و سختیهای این صنعت، استفاده از فناوری اینترنت اشیا بهمنظور بهبود عملکرد، کاهش هزینهها و افزایش ایمنی بیشتر در معدنها امری ضروری بهحساب میآید. سنسورهای هوشمند برای اندازهگیری و مانیتورینگ اطلاعات محیطی، استفاده از راهبردهایی مانند تحلیل دادهها و هوشمصنوعی بهمنظور بهبود فرآیندهای تصمیمگیری و بهینهسازی عملکرد، دستیابی به سیستمهای اتوماسیون پیشرفته و استفاده از روباتهایی هوشمند بهمنظور افزایش ایمنی بیشتر و... همه نوآوریهایی هستند که بهوسیله اینترنت اشیا در معادن امکانپذیر شدهاست. استفاده از اینترنت اشیا در معادن میتواند به شرکتها کمک کند تا این چالشها را بهبود بخشند و بهسرعت به نتایج مثبتی دستیابند. این مقاله از خبرگزاری (Mining technology) به بررسی این نوآوریها و بیم و امید کاربرد آنها خواهد پرداخت.
در یک محیط کار ایدهآل، به هر جا که نگاه کنید کارکنانی میبینید که به شدت انگیزه دارند. آنها عملکرد بالایی دارند، با دیگران به خوبی همکاری میکنند و تلاش میکنند با عملکرد برتر، از دیگران متمایز شوند. بعضی شرکتها برای برانگیختن تلاش فردی کارکنان، یک فضای سختگیرانه ایجاد میکنند و عملکرد آنها را در مقایسه با یکدیگر میسنجند. به عبارت دیگر، فرهنگ رقابتی را انتخاب میکنند.
اغلب نومدیران و مدیران کمتجربه در زمان آغاز فعالیت مدیریتیشان دچار سردرگمی هستند و عمدتا تصمیم میگیرند از مدیران باتجربهتر تقلید کرده و سبکهای مدیریت و رهبری آنها را در پیش بگیرند.
ما در دوران چالشهای بیسابقه و فرصتهای بینظیر زندگی میکنیم. بحران آب و هوا، چالشهای بهداشتی و تغییر در ارزشهای اجتماعی اولویتهای فردی را زیر و رو کرده است. صفحات بزرگ قارهای و اقیانوسی زمین تحت تاثیر جهانی شدن و مسائل ژئوپلیتیک در حال جابهجا شدن است و چگونگی زندگی و کار ما به واسطه پیشرفتهای تکنولوژیک و نسلی که در دوران دیجیتال به دنیا آمده، به طور مرتب دچار بدعت میشود.
در فرآیند رشد و تغییر ما، گذارهای هویتیمان اغلب نامرئی هستند، مگر اینکه خودمان دست به کار شویم و این امکان را برای دیگران فراهم کنیم که تغییراتمان را ببینند.
رهبری تیمهای کاری در دنیای پر از تغییر و تحولات سریع و پیچیدگیهای فزاینده امروز بسیار سخت و طاقتفرساست. به همین دلیل، ۸۱درصد از کسانی که در تحقیق جدید موسسه دیلویت شرکت کردند، معتقد بودند رهبری تیمهای کاری در دنیای پر از ابهام و دگرگونی امروز، به عنوان مهمترین مهارت موردنیاز رهبران سازمانی قرن ۲۱ شناخته میشود. شرکتکنندگان در این تحقیق جامع که بر روی هزاران نفر از رهبران و مدیران کسبوکارهای مختلف از سراسر جهان انجام شد، نشان دادهاند عواملی مانند تکنولوژیهای جدید، سرعت بالای تغییرات، تحولات جمعیتی و دگرگون شدن سریع انتظارات مشتریان و کارکنان، دست به دست هم داده و شرایطی را به وجود آوردهاند که باعث دشوارتر شدن رهبری تیمهای کاری شده است.
بررسی وضعیت مالکیت و مدیریت ۲۰شرکت بزرگ بورسی نشان میدهد از میان این شرکتها دستکم مدیریت ۱۲شرکت تحت اختیار دولت و شرکتهای وابسته به دولت است. همچنین بهطور میانگین مالکیت ۵۴.۴۵درصد از سهام این شرکتها در اختیار دولت و بخش عمومی است. این آمارها بدون در نظر گرفتن مداخلات مستقیم و غیرمستقیم دولت در امور و مدیریت شرکتهای خصوصی است. این وضعیت مخالف با هدف شعار سال مبنی بر «رونق تولید با مشارکت مردم» است. به نظر میرسد با وجود مزیتهای کنترل شرکتهای بزرگ توسط دولت و سلطه دولت بر بخشهای بزرگ اقتصادی، انگیزهای برای اصلاحات و تقویت بخش خصوصی نخواهد بود. همچنین فضای ایجادشده در کسبوکارهای بزرگ نیز بهگونهای است که فعالان بخش خصوصی یا سرمایهگذاران خارجی از مشارکت انصراف داده و شرکتهای بزرگ همچنان در تور دولت باقی خواهند ماند.