اثر منفی افزایش تزاحم مالی بر رشد اقتصادی | 5 توصیه عملیاتی برای کاهش ازدحام مالی
شاخص مدیران خرید به 45.3 رسید | کاهش شتاب افت شامخ صنعت
بحران پوسیدگی صنعتی
لزوم تشکیل شرکت تصفیه پساب با مشارکت بخش خصوصی در استان
تصویب اجرای سند سازگاری با کم آبی و تشکیل ستاد کشفرود
پیگیری برای جبران خسارت قطعی برق و گاز صنایع توسط دولت
انتقاد صریح بخش خصوصی از قطعی برق، کمبود نقدینگی و قوانین دستوپاگیر
احصا ریشهها و راهکارهای پیشگیری از مهاجرت نخبگان حوزه سلامت
افزایش تزاحم مالی بهطور منفی بر نرخ رشد اقتصادی سالانه اثر میگذارد. هرچه دسترسی بخش خصوصی به منابع بانکی محدودتر شود، ظرفیت تولیدی کاهش یافته و رشد اقتصادی افت میکند.
تازهترین دادههای مرکز آمار نشان میدهد در پاییز 1403 نسبت به پاییز سال گذشته شاخصهای اصلی بازار کار کاهش پیدا کردهاند.
بررسیها نشان میدهد که اگر نفت در اقتصاد ایران جایی نداشت، حجم اقتصاد کشور و نرخ رشد آن متفاوت با مقدار کنونی بود.
علی رضاییان ـ کارشناس اقتصادی // اگر شهروند ایران هستید و دستی به خرج دارید و سعی دارید زندگی معقولی مشابه سایر مردم جهان داشته باشید، احتمالا از افزایش اخیر نرخ ارز هم باخبر هستید. این افزایشهای گاه و بیگاه که به بخشی از واقعیت اقتصادی روزمره ما تبدیل شده، همواره با موجی از اظهارنظرهای گوناگون و انتقادات، بهویژه از سوی مخالفان دولت (هر دولتی که سر کار باشد) همراه است.
فرآیند سیاستگذاری در ایران بهدلیل موانع ذینفعان، کمبود شفافیت، نبود متخصصان، تغییرات مدیریتی مکرر و تکیه بر راهحلهای غیرعلمی، ناکارآمد است. این مشکلات موجب تکرار اشتباهات و تثبیت فقر مطلق در ۳۰درصد و تورم دورقمی شدهاند. بدون اصلاحات ساختاری، ماشین سیاستگذاری توان حرکت خود را از دست خواهد داد.
کمتر شرکتی را میتوان یافت که در اجرای استراتژیهای تدوینشده با هیچ مشکلی مواجه نشود و تمام استراتژیهای مورد نظر خود را به طور صد درصدی به مرحله اجرا درآورد. در واقع اجرای موفق و کامل استراتژیهای تحولآفرین، یکی از چالشهای اصلی و همیشگی بسیاری از شرکتها و کسبوکارها محسوب میشود. مهار این چالش بزرگ میتواند تاثیر بسزایی در بهبود شاخصهایی همچون رشد و سودآوری داشته باشد. بر اساس تحقیق اخیر موسسه تحقیقاتی PwC آن دسته از شرکتهایی که زمان و تلاش بیشتری را صرف سرمایهگذاری بر اجرای استراتژیهای خود میکنند، تا سه برابر به رشد بیشتر و تا دو برابر به سودآوری بیشتری نسبت به شرکتهایی که اعتنایی به چنین سرمایهگذاریهایی ندارند، دست پیدا میکنند. حال سوال اینجاست که چرا و به چه علت استراتژیها شکست میخورند و شرکتها در اجرای آنها به مشکل برمیخورند و ناکام میمانند؟
در یکی از «پستهای» تالار گفتوگویی در شبکه اجتماعی «ردیت» که مخصوص «نیتها» است(Neets، مخفف عبارتی به معنای افرادی که نه درس میخوانند، نه کار میکنند و نه در حال آموزش دیدن هستند) نوشته شده: «دارم به این فکر میکنم که بروم در طبیعت زندگی کنم و با کمی پول، دور دنیا را بچرخم.» در پست دیگری هم نوشته شده: «در فروشگاهی کار میکردم که چند ساعت اول همه چیزخوب بود. اما بعدش مجبور شدم با مشتریها سر و کله بزنم. این شد که کیفم را برداشتم و زدم بیرون.»
صنعتزدایی مهمترین داستان اقتصاد ایران در سه دهه اخیر بوده است. بررسی تصویر بلندمدت اقتصاد ایران نشان میدهد در نتیجه سبدی از سیاستهای متناقض، سهم صنعت از تولید ناخالص داخلی کشور کاهش یافته و همزمان سهم کالاهای با فناوری متوسط و بالا نیز از کل تولید کشور کاهش یافته است.
گزارش مرکز پژوهشهای اتاق ایران از عملکرد بخش صنعت در اقتصاد، نشان میدهد: سهم بخش صنعت در اقتصاد ملی در سه دهه اخیر پایینتر از 20 درصد بوده و سهم اشتغال این بخش در مقایسه با سهم بخش خدمات نیز کاهش یافته است.