دیپلماسی استانی؛ حلقه اتصال اقتصاد محلی و منافع ملی
پیگیری برای پیادهسازی مدل واحد مرزی
مدیریت یکپارچه زنجیره گردشگری؛ کلید تجربه مثبت مسافران خارجی
با حمایت مدیریت شهری و بانکها، زیرساخت گردشگری مشهد متحول میشود
واگذاری مسئولیتها به مردم و بخش خصوصی، مسیر تحقق توسعه پایدار کشور است
دیپلماسی استانی، ابزار هوشمندانه ایران برای تقویت روابط منطقهای
استانها بازوان مؤثر دیپلماسی خارجی و توسعه صادرات ایران هستند
ارتقای دیپلماسی اقتصادی با همسایگان شرقی از مسیر فناوری و ظرفیتهای استانها
مقاومت به تغییر میتواند نیرویی گمراهکننده و بسیار قدرتمند در حیات شرکتها باشد. حتی زمانی که سخن از تحول پویا و لزوم چابکتر کردن و پاسخگوسازی کسبوکارهاست، ترک عادات قدیمی ممکن است کاری بسیار دشوار باشد. آن دسته از رهبران سازمان که به ستوه آمدهاند، شاید کلافه فریاد بزنند که «اوضاع اینجا باید تغییر کند»؛ اما عملی ساختن این آرزو، یکی از طاقتفرساترین وظایف مدیریتی است.
در دنیای پرشتاب امروز، شرکتها برای حفظ رقابت و تسلط بر بازار نیازمند رشد سریع و موثر هستند. مفهوم «مقیاسافزایی چالاک» (Blitzscaling) بهعنوان یک استراتژی نوآورانه، فرصتهای منحصربهفردی را در اختیار کسب و کارهایی قرار میدهد که میخواهند در زمان کوتاه، ابعاد خود را به سرعت افزایش دهند و سهم بزرگی از بازار را تصاحب کنند.
بررسیهای یک پژوهش نشان میدهد که وقوع بحرانهای ژئوپلیتیک و اعمال تحریمهای گسترده نشاندهنده آسیبپذیری حکمرانی اقتصادی بر مبنای «مزیت نسبی» و یکپارچگی جهانی است. با شیوع ویروس کرونا در جهان و همچنین تشدید جنگهای فناوری، بسیاری از کشورها در سیاستگذاریهای اقتصادی خود، «تاب آوری» و «مهار ریسک» را جایگزین «رقابت صرف» کردند. در نتیجه در حال حاضر بسیاری از دولتها با ابزارهایی مانند تعرفههای هدفمند، کنترل سرمایهگذاری خارجی و حمایتگرایی هوشمند، به دنبال تامین امنیت زنجیره ارزش خود هستند.
دارا خسروشاهی، مدیرعامل اوبر، اخیرا پس از اعلام اجباری شدن سه روز کار حضوری برای کارکنانش، به آنها گفت: «این فقط به معیارهای بهرهوری مربوط نیست، بلکه درباره ساختن فرهنگی است که فاز بعدی رشد اوبر را پیش میبرد.»
یکی از مشاورانی که اخیرا گفتوگویی با او داشتیم، گفت که مراجعینش دچار «فرسودگی ناشی از بلاتکلیفی و صبر و انتظار» شدهاند. دلشان میخواهد روی جهتدهی و پیشبرد کسب و کارشان کنترل بیشتری داشته باشند، اما همچنان احساس میکنند در برابر امواج ناشناختهها فلج شدهاند.
امروزه همه فعالان حوزه کسب و کار درباره هوش مصنوعی و فرصتها و تهدیدهای آن برای کسب و کارها و شرکتها و سازمانها صحبت میکنند و کمتر مدیری را میتوان پیدا کرد که علاقهمند به آموختن در مورد پتانسیلهای هوش مصنوعی و راههای بهرهگیری حداکثری از آن نباشد.
یکی از مهمترین این مفاهیم، تابآوری سازمانی است؛ مفهومی که تا زمانی که اوضاع به ظاهر عادی است، نادیده گرفته میشود و زمانی مورد توجه قرار میگیرد که برای بهرهبرداری موثر از آن، بسیار دیر شده است. سازمانها در ایران - از نهادهای دولتی گرفته تا بنگاههای اقتصادی - معمولا آمادگی لازم برای مواجهه با بحرانهای گسترده و چندبعدی را ندارند.
محمود بازاری ـ کارشناس حوزه تجارت خارجی // ارزآوری از صادرات غیرنفتی از اواخر دهه هفتاد شمسی و مقارن با برنامه سوم توسعه و با هدف عملیاتی شدن سیاست جهش صادراتی آغاز شد. در ادامه تجارت خارجی با تغییر خطمشیها، سیاستها، برنامهها و سیاستهای تجاری اعمال شده در دولتهای مختلف و همچنین تحولات منطقهای و بینالمللی بهویژه تحریمهای متعدد خارجی، با افت و خیزهای فراوان مواجه بوده است.
یکی از عوامل تحولآفرین در کسب و کار، هوش حسی (EQ) است؛ توانایی مدیریت و درک احساسات خود و دیگران که میتواند مسیر موفقیت حرفهای را هموار کند. به گزارش سایت Business.com، برخی پژوهشها حتی نشان دادهاند که هوش حسی از ضریب هوشی بالا (IQ) اهمیت بیشتری برای موفقیت در کسب و کار دارد. اگر بتوانید این مهارت را در خود تقویت کنید، در بازار کار جذابتر ظاهر میشوید و احتمال پیشرفت شغلیتان بیشتر میشود. اما چگونه میتوان آن را در محیط کار به کار گرفت؟ پاسخ در آگاهی نسبت به احساسات دیگران، درک شرایط آنها و مدیریت هیجانات شخصی برای اتخاذ تصمیمات بهتر و خلق محیطی مثبت نهفته است.