تاب آوری و تعادل، کلید موفقیت و کارآفرینی پایدار
همافزایی توانمندیهای صنعتی ایران و روسیه با تکیه بر کریدور شمال- جنوب
مثلث سازگاری با پیچیدگیهای سازمانی
توسعه کارآفرینی اجتماعی، گامی در جهت توانمندسازی و خلق ارزش در جامعه
آغاز بازسازی و نوسازی واحدهای صنعتی در ۶ استان
تصمیمات راهبردی برای ارتقای ساختار اداری و تجلیل از چهرههای ماندگار فعال اقتصادی
افت ۱۸درصدی تجارت ایران و اتحادیه اروپا
سرگیجه تعرفهای در تولید
محمدحسین روشنک، عضو هیاترئیسه اتاق بازرگانی و رئیس کمیسیون مسئولیت اجتماعی اتاق خراسان رضوی** برندهای امروز تنها با فروش و تبلیغات شناخته نمیشوند؛ بلکه با رفتار اجتماعی، اثرگذاری انسانی و نقششان در بهبود زندگی مردم معنا پیدا میکنند و با توجه به اهمیت کارآفرینی اجتماعی در ایجاد اعتماد عمومی، تقویت سرمایه انسانی و ماندگاری برندها، بنگاهها بایستی نقش اجتماعی خود را در کنار فعالیت اقتصادی جدی بگیرند و به «شریک توسعه» جامعه تبدیل شوند.
کتر داود سوری ـ اقتصاددان // داستان نرخ بهره (نرخ سود) در اقتصاد این کشور نیز مرثیهای خواندنی است. نرخی که شاید مهمترین ابزار سیاستگذاری در غالب اقتصادهای کشورهای پیشرو است، در اقتصاد ما نهتنها منفعل است، بلکه خود محلی برای سوءاستفاده و منحرف کردن تصمیمگیریهای اقتصادی از مسیر خیر جمعی است. اگر اقتصاد یک کشور را به خودرو تشبیه کنیم، بدون شک نرخ بهره، نقش گیربکس آن خودرو را دارد که وظیفه آن رساندن قدرت موتور به چرخها بهمنظور حرکت خودرو است. تصور آن سخت نیست که اگر این گیربکس کار نکند یا قدرت موتور را به تناسب به چرخها نرساند، چه بر سر خودرو میآید.
احمدرضا احمدی ـ دانشجوی دکترای مالی دانشگاه علامه طباطبایی // در دنیای امروز که تکنولوژی بهسرعت در حال پیشرفت است، بانکهای مرکزی در بسیاری از کشورها به سمت ایجاد و راهاندازی ارزهای ملی دیجیتال (CBDC) حرکت کردند. این تغییر نهتنها به عنوان یک پاسخ به چالشهای اقتصادی و مالی موجود، بلکه به عنوان یک فرصت برای بهبود نظام مالی و اقتصادی کشورها تلقی میشود. یکی از دلایل اصلی این شیفت، نیاز به افزایش کارآیی سیستمهای پرداخت است. با استفاده از CBDC، انتقال پول میتواند سریعتر، ارزانتر و ایمنتر انجام شود، که این امر بهویژه در زمان بحرانهای اقتصادی یا شیوع پاندمیهایی همچون کووید-۱۹ اهمیت بیشتری پیدا میکند. همچنین، CBDC میتواند به کاهش هزینههای نقدی و افزایش شفافیت مالی کمک کند، زیرا تراکنشهای دیجیتال بهراحتی قابلپیگیری و نظارت هستند.
امین سرتیپی ـ مشاور و مدیر ارشد پایداری و مسوولیتپذیری در کسب و کار // نسبت اصول حکمرانی (حاکمیت و راهبری) شرکتی/سازمانی با جامعه چیست؟ چرا در جوامع مختلف، سطح حاکمیت شرکتی تفاوت دارد؟ در این یادداشت کوتاه تلاش میکنم با نگاهی فراتر از ترجمه متون خارجی، اشارهای به ارتباط این دو داشته باشم و تا حدی به عوامل بنیادین توسعه و ضعف حاکمیت شرکتی در جوامع مختلف بپردازم.
مسعود سرپاک، کارشناس صنعت برق، طی یادداشتی به راهکارهای غلبه بر ناترازی انرژی پرداخته و استفاده از برق تجدیدپذیر را تنها گزینه موجود در شرایط فعلی عنوان کرده است.
تیمور رحمانی، عضو هیات علمی دانشکده اقتصاد دانشگاه تهران در یادداشت خود به نرخ بهره لقب سلطان قیمتها را داده و به نقشآفرینی نرخ بهره در اقتصاد و تأثیر آن بر قیمت پرداخته است.
سعیده بهنژاد، کارشناس مرکز پژوهشهای اتاق بازرگانی خراسان رضوی/ آکادمی سلطنتی علوم سوئد پنجاهوششمین جایزه نوبل اقتصاد را در سال 2024 به صورت مشترک به: «دارون عجم اوغلو»، «جیمز رابینسون» و «سایمون جانسون» برای مطالعه در مورد چگونگی شکل گیری نهادها و تأثیرگذاری بر رفاه تعلق گرفته است. برندگان امسال بینش جدیدی در رابطه با دلیل تفاوت های گسترده در رفاه کشورها ارائه کرده اند و بیان میکنند که جوامع با حاکمیت قانون ضعیف و نهادهایی که افراد را استثمار میکنند، رشد نخواهند کرد.
دکتر جعفر خیرخواهان _ اقتصاددان // اگر اقتصاد کشورها را در قالب یک رایانه، متشکل از سختافزار و نرمافزار تصور کنیم، علل رشد و توسعه کشورها بهتر درک میشود. اما در اقتصاد متعارف و به تبع آن کتابهای درسی اقتصاد، این لایه نرمافزاری اقتصاد معمولا نادیده گرفته شده است. در اقتصاد مرسوم تلاش میشود تولید و تخصیص کالاها و خدمات برحسب استفاده از نهادههای ملموس توصیف شود؛ چیزهایی که میتوان دید و احساس کرد؛ مانند تسمههای نقاله کارخانه، ماشینابزار و نیروی کار.
پویا جبلعاملی // تابستان ۱۱۰سال پیش، گلوله ای شلیک شد که هر چند ابتدا تصور میشد قربانیاش ولیعهد اتریش باشد، اما در نهایت منجر به مرگ قریب به ۲۰میلیون انسان در طول چهار سال شد. شاید اگر کسی یک ماه قبل از آغاز جنگ، نگاهی به آرایش نیروها و پیوندهای خانوادگی میان دولتهای سلطنتی اروپا میانداخت، احتمال یک جنگ دوطرفه را نیز کم میدید، اما توازن شکننده قوا میان کشورهای اروپایی و تصور برتری در ذهن حاکمان بهگونهای بود که تنها جرقهای نیاز داشت تا بزرگترین جنگ در تاریخ بشر تا آن زمان رخ دهد. اگر یکی از دو طرف مخاصمه قدرت برتر را در اروپا داشت و طرف مقابل به این برتری باور داشت، هیچ وقت جنگ جهانی اول رخ نمیداد.