موانع تولید و صادرات فرش دستباف خراسان رضوی لزوم اجرای قوانین بر زمین مانده بخش کشاورزی نهنگها در تور دولت سیاستهای مالی زمان و مکان میشناسند! خستگی از دلار نیما همگرایی اتاقهای بازرگانی عضو ACD حول ضرورت حفظ محیط زیست، در مسیر توسعه اقتصادی لزوم مشارکت حداکثری تشکلها در ایجاد کنسرسیوم تامین نهادههای دامی خراسان رضوی از اخذ مالیات بر ارزش افزوده کرایه حمل تا هزینههای انبارهای عمومی گمرک شهید مطهری
خاطره یحیایی ـ پژوهشگر اقتصادی // اولویتهای هر کشور نشانگر رویاها وکابوسهای آن و بیانگر دیدگاههای مختلف درباره چگونگی عملکرد اقتصاد است. اولویتهای کشوری مانند ایران که برای بیش از چهاردهه به تورمهای دورقمی عادت کرده، ولی هیچگاه دچار ابرتورم هم نشده، با کشوری مثل آمریکا که مردمش تورم ۵درصدی را هم تحمل نمیکنند یا کشورهایی مانند مجارستان و آلمان که ابرتورمهای بزرگی را تجربه کردهاند و از هرگونه افزایش تورمی هراس دارند، متفاوت است. با وجود عادت جمعی به تورمهای دورقمی (حدود ۲۰ تا ۳۰درصد) تورمهای سالهای اخیر در کانالی بالاتر از کانال ۲۰ تا ۳۰درصد بودهاند که سبب شده، هم مردم و هم سیاستگذار یکصدا به دنبال کاهش تورم و ورود آن به کانال بلندمدت خود باشند. اما این چگونه ممکن است؟
دکتر تیمور رحمانی* سال ۱۴۰۱ مانند چهار سال اخیر با تورم بالای ۴۰ درصد در حال خاتمه یافتن است. این موضوع نشان میدهد حتی اگر ما از تورم بیزار هم باشیم، تا زمانی که نیروی بنیادی تورم برقرار است، تورم نیز برقرار است چون قوانین علم اقتصاد ماهیتی مشابه قوانین طبیعی دارند و وقوع مقدماتی با احتمال بسیار بالا نتایج مشخصی را به بار میآورد. بنابراین هیچ امر غیرعادی و غیرقابل توضیحی در مورد تورم سال ۱۴۰۱ وجود ندارد. البته لازم است اشاره شود که بخشی از تورم سال ۱۴۰۱ مرتبط با حذف ارز ترجیحی بود که در واقع نوعی تورم به تاخیر افتاده محسوب میشود و بخشی هم متاثر از شوک ارزی که بر اثر تشدید خروج سرمایه رخ داد. دلیل اشاره به این موضوع هم آن است که رشد نقدینگی در سال ۱۴۰۱ کاهش یافته است هرچند هنوز رشد نقدینگی بالاتر از متوسط تاریخی آن است و نمیتوان با رشد نقدینگی کل تورم سال ۱۴۰۱ را توضیح داد.
غیبت نهادهای میانجیگر با گسترش منازعات اجتماعی باعث ایجاد عدمقطعیت نسبت به قوانین و سیاستها میشوند که نتیجه آن کاهش انگیزه برای انباشت سرمایه و خودداری سرمایهگذاری میشود.
علی سرزعیم* باید طرفهای تجاری کشور را متنوع کرد و به دنبال الگویی از تجارت رفت که منابع و مصارف ارزی با هم منطبق باشند تا تحریمپذیری اقتصاد ایران از محل فشار روی مبادلات ارزی کاهش یابد.
کامران ندری/ اقتصاددان* جهش نرخ ارز در اقتصاد ایران اتفاق جدیدی نیست و با تکرار سیاستهای اشتباهی که طی دهههای گذشته همواره اتخاذ شده، به معضلی همیشگی تبدیل شده است. طی ماههای اخیر نیز با تشدید مشکلات و رسیدن سیاستهای اشتباه به بالاترین سطوح خود، نرخ دلار رکوردهای جدیدی را ثبت کرده است. متاسفانه یکی از مشکلاتی که در تنظیم بازار ارز وجود دارد، این است که برنامههای بانکمرکزی چندان بهدرستی به اطلاع مردم نمیرسد و تنها به کلیاتی بسنده شده و اظهارنظرها هم ضدونقیض است. بهعنوان مثال، در حالی که وزیر اقتصاد میگوید نرخ ارز به دلیل شیطنتهای صورتگرفته دچار نوسان شده و وعده میدهد که این تلاطمات کنترل خواهد شد، از طرف دیگر رئیسکل بانکمرکزی اظهارنظر مشخصی در این زمینه نکرده و فقط گفته است، نرخی که در بازار به وجود آمده، نرخ واقعی نیست.
پرویز خوشکلام خسروشاهی* ۱- وقتی از افزایش سطح عمومی قیمتها یا تورم صحبت میشود لزوما مفهوم یکسانی از آن مد نظر نیست. در ادبیات اقتصاد و متون علمی آن عمدتا به تأسی از میلتون فریدمن، تورم را افزایش مستمر و طولانیمدت سطح عمومی قیمتها تعریف میکنند. اما در نوشتهها و صحبتهای رسانهای و در محافل و افکار عمومی معمولا منظور از تورم، افزایش سطح عمومی قیمتها بهطور عام است و قید مستمر و طولانیمدت ندارد. چرایی و علل وقوع این دو نوع تورم شباهتها و تفاوتهایی با هم دارد. اما بسیاری با تساهل نسبت به تفاوت مذکور، نتیجتا در بررسی علل تورم دچار اغتشاش تحلیلی میشوند و گزارههای درستی را به پدیدههایی نامرتبط نسبت میدهند.
دکتر سعید اسلامیبیدگلی* نوسانات قیمت ارز بار دیگر همه فعالان اقتصادی را نگران آینده کرده است و برخی از اقتصاددانان نسبت به دلاریزهشدن اقتصاد ایران هشدار دادهاند. متغیر نرخ ارز و نوسانات آن، همچنین از مهمترین متغیرهایی است که بر تصمیمات بازیگران بازار سرمایه اثر میگذارد. همزمانی این نوسانات با دوره ارائه لایحه بودجه ۱۴۰۲ و تصویب آن در مجلس نیز موضوع را حساستر کرده است. از این رو بدون بررسی تغییرات احتمالی نرخ ارز و اثرات تصمیمات بودجهای دولت و مجلس بر متغیرهای اساسی اقتصاد و صنایع، امکان تحلیل سناریوهای مختلف در بورس وجود ندارد.
هادی رفیعی، عضو هیات علمی گروه اقتصاد گردشگری، پژوهشکده گردشگری جهاددانشگاهی خراسان رضوی // اتخاذ رویکردهای نوین در توسعه بخشهای اقتصادی یکی از راهکارهای اساسی در پایدارسازی بنیان اقتصادی است و سوالهایی مطرح میشود که آیا میتوان از صنعت گردشگری ایران انتظار یک بخش اقتصادی حائز اهمیت و در خور توجهی داشت؟ به عبارت دیگر آیا میتوان اقتصاد گردشگری را به مثابه یک بخش حائز اهمیت در اقتصاد کلان ایران تعریف کرد و یکی از منابع اصلی ارزآوری کشور دانست و از آن به عنوان یک بخش جایگزین اقتصاد نفت نام برد؟
دکتر مسعود نیلی* کشور ما برای دورهای در حدود ۴دهه، بهطور متوسط، تورمی در حدود ۱۸ تا ۲۰درصد داشته و از این نظر بهعنوان اقتصادی با تورم مزمن شناخته میشده است. به خاطر طولانی شدن این نوع تورم، ما امروز مزمنترین تورم جهان را داریم. دلایل زیادی وجود دارد که نشان میدهد بسیاری از نارساییهای عمیق اقتصاد ایران، مانند رشد پایین همراه با نوسان، نرخ رشد پایین سرمایهگذاری، وابستگی به نفت و حتی نوسانات بزرگ نرخ ارز، ناشی از وجود همین تورم مزمن و بهویژه واکنشهای دولتها به آن بوده است.