کارنامه تخصیص ارز ۲۸۵۰۰
لزوم بهرهگیری از مزایای تولید بدون کارخانه در بخش کشاورزی با توجه به بحران آب
خطر «سوپرموفقهای ناامن»
موفقیت با ترکیب مزایای مالی و فرهنگ خوب
افقهای روشن همکاری اقتصادی میان ایران و قرقیزستان
ضرورت بازنگری در سیاستهای تجاری و تقویت ارتباط خراسان با مناطق صنعتی روسیه
کمیته مشترک بازرگانی ایران و تانزانیا تشکیل میشود
اتاقهای بازرگانی خراسان رضوی و اوش، تفاهم نامه همکاری امضا کردند
دکتر ولیالله سیف ـ رئیسکل پیشین بانک مرکزی // بازار ارز در ایران در سالهای اخیر به نماد ناپایداری اقتصاد کلان بدل شده است. نوسانات مکرر نرخ ارز، فاصله معنادار میان نرخهای رسمی و غیررسمی، رشد انتظارات تورمی و کاهش اعتماد عمومی به سیاستگذار، نشانههایی است از ضعف در چارچوب سیاست ارزی و ناترازیهای عمیق در ساختار پولی و مالی کشور. در چنین شرایطی، بازنگری در سیاست ارزی نه یک انتخاب، بلکه یک ضرورت فوری برای بازگرداندن ثبات، شفافیت و اعتماد به اقتصاد ایران است که در اجرای آن الزام قانونی هم وجود دارد. البته انجام این امر مهم نیازمند اجماع حاکمیتی و همکاری همه دستگاههای ذیربط در طول اجرای آن است و نباید انجام آن را منحصرا و به تنهایی از بانک مرکزی انتظار داشت.
دکتر تیمور رحمانی - عضو هیات علمی دانشکده اقتصاد دانشگاه تهران //// مطابق آنچه از سال قبل پیشبینی میکردیم، حتی اگر جنگ دوازدهروزه رخ نمیداد و مکانیسم ماشه فعال نیز نمیشد، اقتصاد ایران در مسیر افزایش نرخ تورم قرار گرفته بود و این امر از مواردی است که نشان میدهد،
پویا جبلعاملی ـ اقتصاددان // «حالا وقت تکنرخی شدن ارز نیست!» این جملهای است که برخی میتوانند همیشه برایش استدلال بیاورند: یک روز تحریم آمریکا، روز دیگر تحریم شورای امنیت، روزی افت درآمد نفتی، صباحی دیگر تورم بالا و… . واقعیت این است که از منظر این گروه هیچ زمانی وقت تکنرخی شدن ارز نیست.
وحید قربانی ـ دکترای روابط بینالملل و کارشناس مسائل چین // ایران از سال ۱۳۸۴ بهعنوان عضو ناظر و از تیرماه ۱۴۰۲ بهطور رسمی بهعنوان عضو کامل به سازمان همکاری شانگهای پیوست. طبیعی است که پس از این فرآیند طولانی، ایران به دنبال بهرهبرداری حداکثری از این عضویت باشد
جعفر خیرخواهان ـ اقتصاددان // «سالهای رونق نفتی، ولخرجی را فضیلت و عین عدالت جلوه میدهد؛ اما در روزگار رکود و افول نفتی، صورتحساب تعهدات روی میز میآید و زنگها بهصدا درمیآید.» این خلاصه درد مشترکی است که ماکس کوردن (Max Corden) اقتصاددان دانشگاه ملبورن استرالیا (درگذشته به سال ۲۰۲۳)، پس از دومین شوک نفتی، در مقاله سال۱۹۸۴ خود با عنوان «بخش پررونق و تحلیل اقتصادی بیماری هلندی» هشدارش را داد: بیماری هلندی واقعی فقط صنعتزدایی و کشاورزیزدایی بر اثر اضافهارزش یافتن پول ملی نیست، خطر آنجاست که دولتها در سالهای وفور، با درآمد بخش رونقگرفته یعنی صنعت نفت، «سطحی از خدمات و تعهدات اجتماعی ایجاد میکنند که پایدار نیست» و کاهش دادن آن در آینده نیز بهلحاظ سیاسی دشوار و پرهزینه است.
رضا مسرور ـ دبیر شورای عالی مناطق آزاد // در چارچوب سیاست راهبردی دولت چهاردهم مبنی بر اولویتبخشی به توسعه روابط با همسایگان و در راستای عملیاتیسازی توافقات سفر اخیر ریاست محترم جمهوری به پاکستان، فصل نوینی از همکاریهای اقتصادی میان دو کشور گشوده شده است.
محمدمهدی بهکیش ـ اقتصاددان // اهمیت معاهده FATF برای ایران بسیار گسترده است؛ زیرا همزمان که فضای مالی بینالمللی را به روی ایران باز میکند، پنجرهای است که میتواند بخشی از مذاکرات ایران و غرب را در خود جای دهد؛ از آن مهمتر آنکه دعوت به مذاکره، در زمانی صورت میگیرد که دبیر جدید شورای عالی امنیت ملی در ایران منصوب شده است.گروه ویژه اقدام مالی یا FATF یک سازمان بیندولتی است که توسط ۷ کشور صنعتی موسوم به گروه ۷ در سال ۱۹۸۹ به وجود آمد و در پاریس مستقر شد تا وظیفه حفاظت از بازارهای مالی جهان را از طریق تدوین استانداردها و سیاستهای بینالمللی برای مقابله با پولشویی (AML)، تامین مالی تروریسم (CFT) و اخیرا تامین مالی اشاعه سلاحهای کشتار جمعی (PF) را تامین کند.
لطفعلی بخشی ـ استاد بازنشسته اقتصاد // در طول سالها بیشترین مبادلات ایران با کشورهای اروپایی و ماورای قفقاز از راههای زمینی و مسیر ارمنستان انجام میشود. قرارداد اخیر جمهوری آذربایجان و ارمنستان در کاخ سفید در حضور ترامپ، ممکن است اختلالاتی در این مسیر سنتی دسترسی ایران به اروپا ایجاد کند.
محسن جلالپور ـ فعال اقتصادی // این روزها هر کس را که میبینیم، بیدرنگ میپرسد: آینده چه خواهد شد؟ به کدام سو میرویم؟ و در این شرایط چه باید کرد؟ آنها که دستی در اقتصاد دارند، هر روز در کوچه و خیابان با انبوهی از این پرسشها روبهرو میشوند؛ اما حقیقت این است که پاسخ روشنی برای این سوالها وجود ندارد. فضای کشور غرق در ابهام است و نااطمینانی، مانند مه غلیظ، تصمیمگیری را در همه سطوح ناممکن کرده است. در سطح فردی، مردم با پرسشهای بیپاسخ دستوپنجه نرم میکنند و در سطح تصمیمگیریهای کلان نیز نوعی «بیتصمیمی» حاکم است.