این آب نیست خون است؛ خون زمین پیر رنجور است
ششمین کنفرانس ملی بتن خودتراکم با حضور نخبگان دانشگاهی و صنعتی برگزار شد
هشتاد و نهمین نمایشگاه بینالمللی تسالونیکی یونان 15 تا 23 شهریور برگزار میشود
بروزرسانی سهمیه واردات ماشینآلات برای سال ۱۴۰۴
ظاهر فریبنده نرخ بیکاری
آینده ماشینی معدن
بهار صنایع هایتک
زیرساختها و سیاستهای ناکارآمد، مانع جهش تجارت
بر اساس اعلام مرکز آمار ایران، نرخ بیکاری در سال ۱۴۰۳، با کاهش بیش از ۰.۵واحد درصدی به ۷.۶درصد رسید. این کاهش نرخ بیکاری اما الزاما نشانهای از بهبود وضعیت بازار کار کشور نیست؛ زیرا نرخ مشارکت اقتصادی نیز در سال گذشته ۰.۳واحد درصد کاهش یافت. نرخ مشارکت اقتصادی بیانگر آن است که چه درصدی از جمعیت در سن کار (۱۵سال به بالا) شاغل هستند یا به دنبال کار میگردند. بازار کار کشور در سال ۱۴۰۳، شاهد افزایش حدود ۸۰۰ هزار نفری جمعیت بالای ۱۵سال بود. اما اقتصاد ایران در این سال تنها حدود ۳۰۰هزار شغل جدید ایجاد کرد. نگرانکنندهتر اینکه بر اساس آمار اعلامشده، بیش از ۷۵درصد از تازه واردان به بازار کار، به جمعیت جویایکار کشور ملحق نشدند. این شواهد به روشنی بیان میکند که تاکید صرف بر نرخ بیکاری و عدم توجه به نرخ مشارکت اقتصادی میتواند تا چه حد فریبدهنده باشد. کارشناسان سه عامل اصلی پایین بودن نرخ مشارکت اقتصادی را نبود فرصتهای شغلی مناسب، افزایش سن ورود به بازار کار و پایین بودن سطح دستمزدها میدانند.
شاخص مدیران خرید (شامخ) برای بررسی دقیق وضعیت صنایع کشور لنز مناسبی است. در اسفند۱۴۰۳، ۱۰حوزه از فعالیتهای صنعتی مورد توجه شامخ، وضعیتی مناسب یا توام با رونق را گزارش کردهاند. با وجود اینکه عدد کلی شاخص روی سطح ۵۰ قرار گرفته، اما مدیران خرید در ۵رشته فعالیت «چوب، کاغذ و مبلمان»، «ماشینسازی و لوازم خانگی»، «لاستیک و پلاستیک»، «شیمیایی» و «نساجی» وضعیت مناسبی را ارائه کردند. دلیل وضعیت بهتر این ۵رشتهفعالیت عمدتا به «سفارشهای جدید» و «فروش» در وهله نخست و سپس «صادرات»، «موجودی مواد اولیه» و «سرعت بالای تحویل و انجام سفارشها» در وهله بعدی برمیگردد.
در هر مرکز تماسی، حجم زیادی از دادهها جمعآوری میشود. این دادهها از منابع مختلف مانند تماسهای تلفنی، ایمیلها، پیامهای متنی، چتها، شبکههای اجتماعی و اطلاعات سیستمهای مدیریت ارتباط با مشتری (CRM) به دست میآیند. تحلیل صحیح این دادهها میتواند مزایای بسیاری به همراه داشته باشد. از جمله:
«من هیچ مدیری را که آرزوی بودنش را داشته باشم، امروز در شرکت نمیبینم.» این تفکر ۵۹درصد از کارکنان است. اولین گام برای تغییر این موضوع، درک هدف اصلی توسعه مدیریت است: کمک به ایجاد مدیرانی با اعتماد به نفس که هم از نیروی کار و هم از موفقیت بلندمدت شرکت حمایت میکنند. توسعه مدیریت، فرآیند توسعه مهارتها و شایستگیهای موردنیاز برای عملکرد موثر در تمام سطوح مدیریت است؛ از سرپرستان رده اول گرفته تا مدیران رده بالا. این فرآیند، مهارتهای اصلی مانند حل تعارض و ارتباطات را بهبود میبخشد و یک سرمایهگذاری بلندمدت برای مدیران جدید و باتجربه محسوب میشود.
کارکنان نسل زد اغلب به دلیل گرایش به دورکاری مورد انتقاد قرار میگیرند، اما یک نظرسنجی جدید نشان داده است که آنها تمایل بیشتری به تعامل حضوری دارند. بر اساس نظرسنجی اخیر شرکت تحقیقات بازار Harris Poll از یک هزار و ۸۲۴ بزرگسال آمریکایی که در مشاغل اداری مشغول به کار هستند، حدود ۹۱درصد از کارکنان نسل زد معتقدند که داشتن تعادل بین فرصتهای ارتباط مجازی و حضوری با همکاران و افراد فعال در صنعتشان مطلوب خواهد بود.
تصور بسیاری از ما درباره مدیرمان این است که وظیفه او مدیریت و نظارت بر کار ما و وظیفه ما پیروی از دستورات اوست. ذهنیت اغلب آدمها در مورد رابطه میان مدیر و کارمند این است که افسار این رابطه در دستان مدیر است و ما به عنوان کارمند، هیچ نفوذ و تاثیری بر آن نداریم. اما این ذهنیت درست نیست. آنچه بسیاری از آن غافلند این است که ما نیز به عنوان کارمند باید بتوانیم این رابطه را مدیریت کنیم.
این روزها، چه صاحب یک کسبوکار باشید یا کارمند یا مدیر یک سازمان، در هر حال باید در جریان اخبار باشید. این نهتنها یک ضرورت حرفهای است بلکه مسوولیت اجتماعی شما نیز هست. اما شرایط با ۳۰ سال پیش خیلی فرق دارد.
دگرگونی دیجیتال یعنی بهکارگیری مستمر و همهجانبه تکنولوژیهای جدید به منظور بازسازی و تجدید ساختار شرکتها و سازمانها با هدف تسهیل و تسریع فرآیندها و ارزشآفرینی حداکثری برای کسب و کارها. بهطور کلی، دگرگونی دیجیتال شامل سه بخش تجدیدنظر در مدلهای کاری، بهینهسازی عملیات و بهبود تجربیات مشتریان میشود.
سال نو همیشه فرصتی طلایی برای بازنگری در عادتها، تعیین اهداف جدید و تلاش برای بهتر شدن است. اما یکی از بزرگترین موانعی که میتواند ما را از رسیدن به اهدافمان بازدارد، اهمالکاری است. اگر ندانیم چرا کارها را به تعویق میاندازیم، در چرخه ناکامی و ناامیدی از خود گرفتار میشویم و در نهایت، یک سال دیگر را هم بدون تغییر واقعی پشت سر میگذاریم. ممکن است اهمالکاری در ظاهر همیشه یکجور به نظر برسد؛ مهمترین کارمان را تا آخرین لحظه - حتی گاهی دیرتر از آن - به تعویق میاندازیم، در حالی که به هزار کار دیگر از چک کردن ایمیل گرفته تا مرتب کردن کشوی جورابها و چیدمان کتابهای کتابخانه براساس حروف الفبا میرسیم.